این جمله شهید میثمی ، دیدگاهی تربیتی- انسانمحور به مدیریت و فرماندهی ارائه میدهد که بهویژه در نظامهای تشکیلاتی میتواند سنگ بنای نگاه ما به کادرسازی و هدایت نیرو باشد. در ادامه، این دیدگاه را از ابعاد مختلف بسط میدهم:
1.
انسانمحوری بهجای نتیجهگرایی صرف
در نگاه شهید میثمی ، پیروزی در جنگ یا تحقق اهداف تشکیلاتی، هدف نهایی نیست، بلکه رشد و تعالی انسانها و تربیت آنها در مسیر مجاهدت، خود بهعنوان یک هدف اصیل تلقی میشود.
🔸تربیت مقدم بر عملیات است، نه تابع آن.به تعبیر دیگر، عملیات یا پروژه، بهانهای برای رشد انسانهاست؛ نه بالعکس.
2.
کرامت نیرو، اساس فرماندهی
فرماندهی از نظر شهید میثمی، صرفاً اعمال قدرت یا مدیریت منابع انسانی نیست. بلکه فرمانده باید به نیرو بهمثابه امانتی الهی با کرامت ذاتی نگاه کند. او نیرو را ابزار نیروی انسانی نمیداند، بلکه او را انسانی با شأن و جایگاه خاص میبیند که باید در مسیر حق شکوفا شود.
🔸فرماندهی در این نگاه، یک خدمت تربیتی است، نه یک موقعیت تشکیلاتی.
3.
فرمانده مربی است، نه فقط مدیر
این دیدگاه نشان میدهد که فرمانده در کنار تدبیر و طراحی، باید نقش مربیگری را نیز ایفا کند؛ یعنی:
به رشد فکری و روحی نیروها اهمیت دهد،
فرصت تجربه و شکوفایی فراهم کند،
و در شکستها، همراه و مرهم نیرو باشد، نه فقط ناظر عملکرد.
4.
جنگ به مثابه میدان رشد
در این نگاه، «میدان» یا همان عرصه کار (اعم از جبهه، پروژه، فعالیت اجتماعی یا فرهنگی) جای امتحان و پرورش نیرو است. نیرو در مواجهه با مسئولیتها، سختیها، تعامل با دیگران، و تصمیمسازیهاست که رشد میکند. فرمانده باید این میدان را آگاهانه و با نیت تربیتی مدیریت کند.
5.
ملاک پیشرفت، رشد نیروهاست
در این مدل فرماندهی، موفقیت پروژه یا مأموریت، به تنهایی معیار پیشرفت نیست، بلکه باید دید:
آیا نیروها رشد کردهاند؟
آیا درک و ایمانشان عمیقتر شده؟
آیا مسئولیتپذیرتر، بصیرتر و مؤمنتر شدهاند؟
اگر پاسخ مثبت باشد، حتی شکست ظاهری نیز میتواند نوعی پیروزی تربیتی باشد.
🌱 |
@Javaaneh_ir