میگفت ما تُرک ها خیلی حضرت عباسی هستیم و منم مثل حضرت عباس(ع) شهید میشم! اون موقع هنوز خبری از مدافعان حرم و داعش نبود؛ بهش چیزی نگفتم ، اما تو دل خودم حرفشو جدّی نگرفتم. چند وقت از حرف حامد گذشت ، تا وقتی بهم خبر دادن حامد توی سوریه مجروح شده! ‏پرسیدم چطوری؟ گفتن دوتا دستش قطع شده، چشماشو ترکش برده و کل بدنش هم پر ترکش شده ؛ اشک تو چشمام جمع شد ، میدونستم حامد دیگه موندنی نیست! عباس خریده بودش.... 🌱 @Javaaneh_ir