هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 کیهان نویس دیروز، طعنه و کنایه زنِ امروز ☑️ نقدی بر درباره کنش سیاسی جریان انقلابی ✍ مهدی نصیری مدیرمسئول و سردبیر وقت در دهه 70، با انتشار یادداشتی در کانال ‏شخصی‌اش انقلابی‌ها را مُشتی آدم مُتوهم و کاسبِ رند خطاب کرده است و باورهای ‏شخصی و غلط خودش را به نسبت داده است.‏ بر این اساس لازم می دانم چند نکته را درباره مرقومه معاون سیاسی در دهه 80 بیان کنم: ‏1⃣ مدیرمسئول سابق ادعا می‌کند که اصولگرایان انقلابی و ولایی ‏را همچون حکومت مولا علی _علیه‌السلام_ قلمداد کرده و خود را عمار و مالک اشترهایی ‏می‌دانند که باید با طلحه و زبیرها در جناح مقابل مبارزه کنند.‏ کاش مهدی نصیری بتواند برای این ادعای ناصواب خود دست‌کم چند مصداق از میان ‏انقلابی‌های اصیل معرفی کند که چنین ادعا و همچون اندیشه‌ای دارند؛ وگرنه بر قلم راندن آنچه ‏بیشتر ناشی از است تا باور قلبی، راه چاره کوبیدن جریان انقلابی نیست.‏ ‏2-‏ معاون فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر انقلاب در در دهه 80، و ‏گفتمانی پیش روی را این می‌داند که باوجود یکدست شدن ، دیگر ‏هیچ بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت‌ها پذیرفته نیست جز آن‌که عده‌ای ، ‏و را کشف کنند تا بتوانند همه کاسه و کوزه‌های مشکلات کشور را به گردن ‏آن‌ها بیندازند.‏ این اوج بی انصافی فردی است که روزگاری در مهم ترین نهادهای حاکمیتی عهده دار مسئولیت بوده است. ‏3-‏ نصیری با این پیش‌فرض که اکنون تمامی نفوذی‌ها و غرب‌زده‌ها از بدنه حاکمیت بیرون ‏رفته‌اند انقلابیون را به متهم می‌کند و ادعا دارد که از نگاه این جریان همه ‏مشکلات بر عهده منتقدان و مخالفان داخلی است که از حمایت و همراهی اکثریت مردم ‏هم برخوردارند. او بر اساس کدام معیار و ملاکی وضعیت موجود را خالی از عرض اندام نفوذی ها و غرب زده ها می داند؟ آیا و به ویژه تفکر غرب زدگی که نصیری برخلاف رویه فعلی اش در گذشته محصولات و فناوری اش را تخطئه می کرده است با تغییر دولت ها،به یکباره از میان می رود؟ البته مهدی نصیری برای طرح ادعای حمایت و همراهی اکثریت مردم با منتقدان و ‏مخالفان داخلی نیز مصداقی بیان نکرده است و تیری در تاریکی رها کرده و عبور کرده ‏است.‏ ‏4-‏ عجیب‌تر آن‌که مهدی نصیری ادعای دیگری هم در لابه‌لای سطور یادداشت خود مطرح ‏کرده و گو این‌که در این کشور زندگی نمی‌کند یا به هیچ رسانه‌ای دسترسی ندارد، قدرت ‏عمده کشور در سال‌های اخیر را به انقلابیون منتسب می‌کند. سال های اخیر یعنی دقیقاً چند ‏سال؟ آیا نصیری می‌تواند مدیریت 8 ساله را هم به شکم ‏انقلابیون ببندد یا می‌خواهد این هشت سال را از تاریخ محو کند؟ ‏5-‏ آیا مهدی نصیری که روزگاری عهده‌دار در شورای سیاست‌گذاری ائمه ‏جمعه بوده و علی‌القاعده خطی و مشی سیاسی خطبه‌های را نیز راهبری ‏می‌کرده است از ابتدا بر این باور بوده که انقلابیون خود را قوم برگزیده خداوند و می‌دانند و منتقد و مخالف را با برچسب شیطان و نفوذی می‌نوازند یا در سال‌های ‏بعد به این پندار حیرت‌انگیز دست‌یافته است؟ ‏6-‏ مدیرمسئول وقت کیهان در بخشی دیگر از یادداشت خود ادعا کرده است که مشکلات و ‏کمبودهای کشور ریشه در گفتمان حاکم بر نظام دارد و ربطی به این جریان و آن جناح ‏ندارد. در حالیکه از سویی دیگر ادعا و اعتراف می‌کند که قدرت عمده کشور در ‏سال‌های اخیر در اختیار انقلابیون _بخوانید صاحب اختیاران نظام_ بوده است. معنای این سخن آن است که او قبول دارد همیشه و در ‏تمامی دوران چهل‌وچندساله نظام،تنها انقلابیون در بدنه مدیریتی حضور نداشته‌اند و بخشی از قدرت و مدیریت اجرایی هم در اختیار جریان غیرانقلابی بوده است و آن ها نیز اشتباهاتی داشته اند. حالا این تناقض چگونه برطرف می شود؟ آیا ممکن است که در برهه ای قدرت تحت اختیار جریان غیر همسو با نظام باشد و همزمان ریشه مشکلات به گفتمان نظام برگردد؟ به عبارتی دیگر آیا اشتباه جریان مقابل هم باید به سبد انقلابی‌ها _یا اصل نظام_ ریخته ‏شود؟ ‏7-‏ مهدی نصیری که پیش‌تر در مصاحبه با ایرنا از همدلی و همفکری‌اش با بسیاری از مواضع ‏اصلاح‌طلبان خبر داده بود، ادعا می‌کند که شیوه حکمرانی جمهوری اسلامی هرروز بسته‌تر ‏و غیر مردمی‌تر می‌شود اما این حقیقت را نمی‌گوید که غیر مردمی‌ترین و بسته‌ترین ‏روش مدیریتی مربوط به جریانی است که باور راسخ به انقلاب نداشته و ندارند. چه در ‏زمره کارگزاران و اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان باشند و چه در زیر بیرق اصولگرایی خود ‏را جای‌داده باشند.‏