نقش معرفت در نهضت عاشورای حسینی (4) یکی دیگر از تفاسیر حادثه عاشورا، تفسیر شور‌مندانه و احساس‌محور است که ابعاد معرفتی این نهضت را نادیده می‌گیرد. این تفسیر با اصالت بخشیدن به ماتم، اشک، پوشیدن لباس سیاه و اقامه عزا بر ابعاد معرفتی و اصلاحگری قیام امام حسین (ع) چشم می‌پوشد. این رویکرد نه‌تنها حرکتی در پیروان حسین برنمی‌انگیزد، بلکه به‌عکس عامل تخدیر و رضایت به وضعیت موجود جامعه است و می‌تواند ابزاری باشد برای جلوگیری از تعالی اجتماعی و اخلاق اسلامی و جلوگیری از حرکت به‎‌سمت ابعاد اسلامی. طرفداران این نگرش به علت ضعف بنیان‌های فکری و با تأثیرپذیری از آموزه مسیحی فدیه بر این باورند که فلسفه قیام و شهادت اباعبدالله، شفاعت از پيروان اوست و گريه پیروانش بر حسين کفارة همه گناهان است. «بر اساس تعلیم مسیحیت، عيسي رنج‎ها و مرگ خود را با آزادي كامل پذيرفت، تا به نمايندگي از بشر، كفارة تمام گناهاني باشد كه مردم مرتكب شده و بر اثر آن، به خدا بي‎حرمتي كرده‎اند.» (توماس ميشل، كلام مسيحي، ص89‎) عده‌ای از نویسندگان قیام اباعبدالله را بر پایه این آموزه نادرست مسیحیت تفسیر کرده‌اند. میرزا محمدباقر شریف طباطبایی از مشایخ شیعیه در کتاب اسرار شهادت آل الله الأطیاب معتقد است «یکی از اسباب شهادت آن بزرگوار صلوات اللّه عليه گناه گناه‏كاران از مؤمنين بوده كه او جان و مال خود را به جهت كفاره گناه گناه‏كاران به خدا فروخته و به عوض آن جان و مال بهشت را خريده از براي نجات گناه‏كاران و شفاعت ايشان.» (محمدباقر شریف طباطبایی، اسرار شهادت آل الله الأطیاب، ص44) البته این شفاعت مشروط به استحقاق داشتن شفاعت‌شونده است و مؤمنان با اقامه عزا و ماتم برای آن حضرت شایسته بهره‌مندی از شفاعت ایشان می‌شوند: «[امام حسين] مي‎خواست كه كشته شود از براي اين‎كه مؤمنين اوّلين و آخرين بر او جزع كنند و گريه و زاري نمايند و تمنّاي اين كنند كه كاش با او بودند و به فوز شهادت فايز بودند تا به اين واسطه، گناهان ايشان آمرزيده شود و گريه و اندوه ايشان، كفارة گناه ايشان باشد و اين گريه و اندوه بدون شهادتِ چنين بزرگواري صورت وقوع نمي‎يافت، پس در واقع، شهادت آن بزرگوار، كفارة گناه جميع گناهكاران است.» (همان، ص77) وی تا آنجا پیش رفت که منکران این نظریه را تکفیر کرد و به صراحت نوشت: «اگر كسي ايمان به كفاره بودن شهادت او نداشته باشد، در حقيقت مشرك است و إن اللّه لايَغفِرُ أن‏يُشرَك به را مصداق است.» (همان، ص85) تکیه بر شهادت فدیه‌وار اباعبدالله در تفاسیر روشنفکران معاصر نیز به چشم می‌خورد. حمید عنایت، با استناد به سخنان نویسندگان برخی کتاب‌های سنّتی نتیجه گرفته است: «شهادت امام حسین (ع) بی‌شباهت [به] به صلیب کشیده شدن عیسی نیست. همان‌طور که عیسی خود را در محراب صلیب قربانی کرد که بشریت را رستگار کند، امام حسین (ع) هم اجازه دارد که در صحرای کربلا شهید شود تا امت اسلام را از گناه تطهیر کند.» (حمید عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص313) برخی دیگر از روشنفکران معاصر با پیشفرض انگاشتن مدعیات دنیای مدرن درصدد تفسیر واقعه عاشورا برآمده و به‌صراحت اعلام می‌کند: «تفسیر مسیحایی از رنج و مصیبت امام، سازگاری بیشتری با ساختار دنیای مدرن دارد.» (مجید محمدی، فرهنگ عاشورا در عصر سکولار، ص223) ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi