🔰توقف فروش خودرو در بورس کالا... پافشاری بر کار غلط و توقف کار درست! 📌در خروش سیاست‌های غلط در خودروسازی کشور، فروش خودرو در بورس کالا شاید تنها تصمیم درست و منطقی 20 سال اخیر بود. با این سازوکار، فشار تقاضای سرمایه‌ای و دلالی بر قیمت خودرو کاهش یافت و در قریب به تمام مواردی که خودرو در بورس کالا عرضه شد، قیمت تعادلی کشف شده پایین‌تر از قیمت بازار بود. 📌تجربه، کارآمدی این روش را اثبات کرده است. مدیر روابط عمومی شورای رقابت اما، اعلام کرده که بورس یک ابزار است و از نظر شورای رقابت این ابزار در حال حاضر کارایی خاصی ندارد (!). چراکه مزایده، ظلم مضاعف به مصرف کننده است؛ ما باید طوری عمل کنیم که مصرف‌کننده کالا را با قیمت منصفانه درب کارخانه بخرد. 📌این سخنان، تکرار همان نظرهای کهنه‌ای است که صنعت و بازار خودرو کشور را به منجلاب فعلی کشانده است. قطعا قرعه‌کشی و زنبیل گذاشتن در لاتاری خرید خودرو، ظلم بیشتری به مشتری است تا شرکت در مزایده! قیمت دستوری یعنی دو نرخی شدن و دو نرخی شدن یعنی حاشیه سود جذاب برای دلالی. 📌این شورا مدعی است که کاهش تولید به‌دلیل فرمول‌های بروز نشده قیمت‌گذاری است که تولید را با زیان مواجه کرده است و با بروز کردن این قیمت‌ها، مشکل حل خواهد شد. اما مشکل، خود قیمت‌گذاری دستوری است که سرعت پایین تغییر آن به نسبت بازار، اجازه هرگونه بهبود کیفیت یا تیراژ را از بازیگران می‌گیرد. 📌نظر شورای رقابت این است که مثلا خودرویی 100 میلیون قیمت کارخانه آن است و قیمت بازار آن نیز 600 میلیون است. در بورس کالا 500 میلیون به‌فروش می‌رسد و تصور می‌شود که به مشتری نهایی ارزان فروخته‌ایم؛ اما این‌گونه نیست. چراکه ارزش واقعی آن کالا نیز 500 میلیون تومان نیست. این رقم تنها به‌دلیل بالا بودن قیمت بازار آن کشف شده است. 📌این ادعا در نگاه اول قابل قبول است؛ اما در نهایت، ویترین واقعی قیمت کالاها را بازار مشخص می‌کند نه تصمیمات فلان شورا و بهمان سازمان! وقتی عرضه پایین و تقاضا بالا است، فرقی نمی‌کند قیمت واقعی محصول چقدر است؛ قیمت آن بالا می‌رود. باید مکانیسمی را انتخاب کنیم که خود به خود قیمت را متعادل کند. نمونه چنین سازوکاری بورس کالا است. ✅کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف @masaf_eco