۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • ( []) ، «» را به نحوی غیر هیچکاکی‌ترین اثر قلمداد می‌کند و به کسانی که طناب را بهترین اثر می‌دانند می‌گوید که توقّع بی‌جایی از سینما دارند؛ زیرا مدیومی است که لوازم خاصّ خودش را دارد و از این جهت، نه با و نه با قابل مقایسه نیست. او دو فیلم و «» را با یکدیگر مقایسه می‌کند و نتیجه می‌گیرد که ، می‌خواهد با تفلسف -که از عهدۀ بیان سینمایی خارج است- مطالب سنگین نظری را به مخاطب تزریق کند حال آنکه در ، مخاطب به با همراه شده و در انتها نیز محظوظِ "سلوکی روحی" یا "تفکّری حضوری*" می‌شود. اساساً دیدن یعنی سفر دل: « خوب آن نیست که تماشاگر خود را به دام یک استدلال پیچیدۀ عقلانی بکشاند؛ فیلم خوب آن است که تماشاگر را به دعوت کند. تماشای فیلم، سلوک به نفس است نه به عقل...» * تعابیر از خود آوینی‌ست و "تفکّر حضوری" ادبیات‌سازی به حساب می‌آید؛ وگرنه چنین لفظی در در ادبیات علمی ما یافت نمی‌شود. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ در مجموع از این نوشتۀ نامنسجم و کشکول‌وار ، می‌توان مبانی، نظرات و نکاتِ دیگری هم استخراج نمود. امّا آنچه بیان شد، وسع و روزی نگارنده بود به عنوان مخاطبی عام که برای استفاده هرچه بیشتر و به ذهن‌سپاری هرچه بهترِ «»، اینچنین تقریر شد. والسلام والحمدللّٰه علی التمام م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۹ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄