✅ آیت الله : درس: ۱۳۸۵/۱۱/۱۴ 🔸 يادم نمی رود كه در زمان آقاى ، يك طلبه ای كه طلبه متديّنى هم بود و آن وقت طلبه مفيدى هم بود، براى آقاى بروجردى هم خيلى مفيد بود، اين از محل تبليغش يك پول فراوانى -مثلاً به پول آن وقت 1000 تومان، شايد هم بيشتر بود-  به او داده بودند که بياورد قم تا به یک شخصی تحویل بدهد. اين طلبه هم پول را توى دستمالى گذاشته بود و گذاشته بود زير سرش و خوابيده بود. دزد هم آمده بود پول را برده بود. بين آن آقاى طلبه و صاحب پول اختلاف شد. 🔹 طلبه می گفت: من امين بودم و نمى‏ خواستم كه از بين برود! 🔸 صاحب پول می می گفت خير، تو امين نيستى. 🔹 بالاخره شكايت رفته بود پيش استاد بزرگوار ما حضرت آيت اللّه‏ العظمى بروجردى! 🔸 و آقاى بروجردى با يك تشرى رو كرده بودند به آقاى طلبه -مثل اينكه خيلى نق نق مى‏ كرده، التماس مى‏ كرده- و فرموده بودند: من كه نمی توانم بگويم تو تعدّى نكرده‏ اى! تو تعدّى كرده‏ اى! پول مردم را كه نبايد زير سر گذاشت و خوابيد! @Nardebane_feghahat