📖 حس می‌کنم که در سر من جا نمی‌شوی در خاطر شناور من جا نمی‌شوی تو روح صاف و آبی شعر منی که در، قلب سپید دفتر من جا نمی‌شوی یک آسمان پر از هیجان پریدنی بر شاخه‌های لاغر من جا نمی‌شوی یا یک نگین، که با همه‌ی خوش تراشی‌ات بین رکاب پیکر من جا نمی‌شوی هی از تو می‌نویسم و هی پاره می‌کنم در خاطرات پرپر من جا نمی‌شوی گاهی خیال، می‌رمد از (من، کنار تو) حتّی درون باور من جا نمی‌شوی 🔸 لینک گروه چت: https://eitaa.com/joinchat/4268229244C7f2a874c3d ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾