🌀 مقاله: آزمونی بر خوانش تاریخی روایات قصص: مطالعه موردی داستان اصحاب کهف 🔹 در حوزه تفسیر قرآن، یکی از رویکردهایی که به خصوص در سده اخیر اهمیت یافته، تطبیق قصص قرآنی با وقایع تاریخی با تکیه بر روایات است، رویکردی که بر آمده از تحولات مربوط به فهم تاریخ در عصر جدید و نیز چالشها با خاورشناسی است. در مقاله حاضر داستان قرآنی اصحاب کهف به سبب اشتراک بین دو دین اسلام و مسیحیت و منابع گسترده در فرهنگ مسیحی و تصوری که درباره تطبیق آن با وقایع تاریخ روم وجود دارد، به عنوان نمونه ای برای مطالعه انتخاب شده است؛ به ویژه با توجه به اینکه هم در کلیات و هم در مولفه های جزئی هماهنگی بسیاری میان پرداخت داستان در روایات اسلامی و مسیحی وجود دارد. در این مطالعه، با تکیه بر اطلاعاتی که در منابع درباره موطن اصحاب کهف، مدت خواب اصحاب کهف، نام پادشاه جباری که در زمان او به خواب رفتند و نام پادشاهی مومنی که در زمان او از خواب برخاستند کوشش شده است تا امکان تطبیق روایات با قطعیات ذکر شده در قرآن کریم سنجیده شود. به عنوان حاصل مطالعه، نشان داده می شود که با وجود اختلافی که درباره نام پادشاه مومن و اتفاقی که درباره نام پادشاه جبار وجود دارد، آنچه بیش از همه با قطعیات قرآن ناسازگار است، به خواب رفتن اصحاب کهف در زمان دقیانوس است که عموم روایات اسلامی و مسیحی درباره آن شکی به خود راه نداده اند. نتیجه نهایی آن است که کوشش افراطی در جهت تاریخی نگری به قصص قرآنی با تکیه بر روایات، می تواند به برداشتهای خطا از قصص منجر گردد. 🌀 منبع: نشریه مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 49، بهار و تابستان 1390) 🆔 @ostadpakatchi