🌀 مقاله: اندیشه‌ی هفت اقلیم و ارزیابی یادکردهای آن در احادیث 🔹 بنابر یک باور باستانی مشترک میان اقوام گوناگون، زمین مسکون از هفت پاره تشکیل شده که نمود آن در فرهنگ اسلامی، اندیشه ی "هفت اقلیم" بوده است. 🔹 در حالی که می دانیم شاخص ترین الگوها از هفت پاره ی زمین سه الگوی ایرانی، هندی و یونانی بوده است، باید اذعان داشت که دست کم در حد واژه، واژه ی اقلیم، نه یک ریشه ی ایرانی یا هندی، بلکه ریشه ای یونانی دارد. 🔹 فارغ از واژه، در اصل، اندیشه ی هفت اقلیم اسلامی از جهاتی با الگوی یونانی و از جهاتی با الگوی ایرانی خویشاوندی دارد. 🔹فارغ از اندیشه ی هفت اقلیم یونانی که پس از نهضت ترجمه، جای خود را در منابع اسلامی گشود، باید گفت در قرون نخستین اسلامی هفت کشور ایرانی نیز در میان مسلمانان کاملا شناخته بوده است. 🔹 دقیقا دانسته نیست تصور هفت اقلیم چه موقع و چگونه وارد جهان اسلام گردیده، و سرگذشت آن تا نیمه ی دوم سده ی 3 ق که به صورت یک اصطلاح جغرافیایی نه چندان دقیق در آثار آن دوره به کار رفته، در هاله ای از ابهام قرار دارد. 🔹 در دو سده ی نخست هجری، می دانیم که کلمه ی اقلیم چه در ترکیب هفت اقلیم و چه به تنهایی در آثار عربی رواجی نداشته است. 🔹در شرایط یاد شده، آنچه در پژوهش پیشینه ی این مفهوم در فرهنگ اسلامی حائز اهمیت است، کاربرد آن در چند حدیث شیعی و بیشتر از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. 🔹 با مفروض گرفتن صحت استناد این احادیث می توان نتیجه گرفت که تصور هفت اقلیم پیش از سال 40 ق نیز بین مسلمین مانوس بوده و از همین جاست که وضعیت سندی این روایات در تاریخ اندیشه ی هفت اقلیم والا یافته است. 🌀 منبع: فصلنامه ی دانشکده ی الهیات و معارف مشهد 1383 شماره ی 65 و 66 🆔 @ostadpakatchi