#زعفر_جنی
🤔
#پرسش
❔مراسم سالگرد ارتحال برای رهبر اجنه زعفر جنی در یک مسجد در تهران!
❕در شرایط کرونا که برگزاری تجمعات مذهبی ممنوع شده، برای سالگرد ارتحال "زعفر جنی"، رهبر اجنه، تو یه مسجد در غرب تهران مراسم برگزار می کنند ❗️❗️
💠
#پاسخ💠
👌وجود شخصیتی به نام جعفر جنی واقعیت خارجی ندارد و در منابع مورد استناد و متقدم خبری از آن ، واقع نشده است و برای اولین بار ملا کاشفی جریان مذکور را در کتاب روضه الشهداء به این نحو و مضمون می آورد ؛
«روزى پيامبر خدا در صحرايى خشك و بى آب و علف فرود آمدند. اصحاب آن حضرت به او گفتند: در اين بيابان چاهى است كه كسى نمى تواند از آن آب بر دارد. چاه متعلق به جن ها است و هر كس بخواهد از آب چاه استفاده كند، كشته مى شود. يكى از صحابه داوطلب مبارزه با جن ها شد. او رفت و بر سر چاه كه رسيد، يكى از جن ها كارى كرد كه آن فرد مثل زغال خشك و سياه شد. به پيامبر خبر دادند كه فلان كس كشته شد. هيچكس نتوانست به جنگ جن ها برود. پيامبر حضرت على را با عده اى فرستاد تا از چاه آب بياورند. جن ها مانع شدند. آن حضرت با آنان جنگيد و چند نفر از آنان را كشت. جن ها ترسيدند و به درون چاه رفتند. على دلو خواست. دلو را داخل چاه انداخت ولى جن ها طناب دلو را مى بريدند. حضرت على ناچار شد خودش وارد چاه شود. آن حضرت را با طنابى داخل چاه فرستادند. جن ها طناب را بريدند و حضرت على داخل آب افتاد. در درون چاه با جن ها جنگيد، آنها را شكست داد، پادشاه آنان را كشت و بقيه مسلمان شدند.
❕يكى از مسلمان شده پسر پادشاه بود، حضرت على نام او را زعفر گذاشت و تاج شاهى را هم بر سر او نهاد. حضرت على بيرون آمد. دلوها را آوردند، آب كشيدند و همه نيروها آب خوردند. ماهها و سالها گذشت، حادثه كربلا پيش آمد، ياران امام حسين همه به شهادت رسيدند، آن حضرت تنها بود و فرياد كمك خواهى او بلند بود. در همان ساعتها زعفر جنى در جشن عروسى شركت داشت، كسى خبر آورد كه اى زعفر چرا نشستى؟ فرزند حضرت على در كربلا تنها است و كمك مى خواهد. زعفر و نيروهايش بلا فاصله در كربلا حضور يافتند و خود را به امام حسين رساندند و گفتند: ما در خدمت هستيم. امام حسين از آنان تشكر كرد و فرمود: بازگرد و متعرض این قوم مشو ، پس زعفر برگشت»
📚روضه الشهداء ص 431
❕چنان که گفته شد جریان مذکور مستند نیست و در کتب متقدم و مورد اعتماد نیامده است و کتاب روضه الشهداء هم نمی تواند مستند قابل قبولی برای جریان مذکور باشد . شهید مطهری در مورد کتاب روضه الشهداء و مولف آن چنین می گوید ؛
« تاريخ آقای کاشفی را كه انسان مى خواند، معلوم نيست كه او شيعه بوده يا سنى، و مثل اينكه اساساً يك مرد بوقلمون صفتى هم بوده است، در ميان شيعه ها خودش را يك شيعه صد در صد متصلّبى نشان مى داده و در ميان سنى ها خودش را حنفى نشان مى داده است. اصلًا اهل بيهق و سبزوار است. سبزوار مركز تشيّع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشيّع. اينجا كه در ميان سبزواريها بود، يك شيعه صد در صد شيعه بود. بعد مى رفت هرات. (مى گويند شوهر خواهر عبدالرحمن جامى يا باجناق او بود.) آنجا كه مى رفت، به روش اهل تسنن بود.
❕ من نمى دانم اين بى انصاف چه كرده است! من وقتى اين كتاب را خواندم، ديدم حتى اسمها جعلى است؛ يعنى در ميان اصحاب امام حسين اسمهايى را مى آورد كه اصلًا چنين آدمهايى وجود نداشته اند؛ در ميان دشمنها اسمهايى مى برد كه همه جعلى است؛ داستانها را به شكل افسانه در آورده است. چون اين كتاب اولين كتابى بود كه به زبان فارسى نوشته شد، [مرثيه خوانها] كه اغلب بى سواد بودند و به كتابهاى عربى مراجعه نمى كردند، همين كتاب را مى گرفتند و در مجالس از رو مى خواندند ...»
📚مجموعه آثار ج 17 ص 94
🔸ادامه👇