🔸ادامه👇
❕ به زودى در جاده، يكديگر را ديدند و هر كدام به نحوى، ديگرى را سرزنش كرد ديگر اين كار را تكرار نكنيد كه اگر بعضى از سفيهان شما اين منظره را ببينند؛ افكارى براى آنها پيدا مى شود»! شب ديگر همين كار را تكرار كردند و صبح هنگامى كه يكديگر را مشاهده كردند همان سخنان شب قبل و همان سرزنشها و قرارداد عدم تكرار چنين كارى را مطرح كردند، و به خانه هاى خود رفتند؛ اتفاقاً شب سوم نيز همين مسأله دقيقاً تكرار شد، و صبح هنگامى كه يكديگر را بار ديگر ملاقات كردند، بعضى گفتند: «ما از اينجا تكان نمى خوريم تا عهد و پيمان ببنديم و براى هميشه اين كار را ترك كنيم»، سرانجام پيمان بستند و متفرق شدند »
📚سيره ابن هشام، ج 1، ص 337.
👌اگر قرآن کپی برداری از اشعار شعراء جاهلی قبل پیامبر بود ، مشرکین عرب می توانستند به راحتی پیامبر را توبیخ کنند و ادعای ایشان را باطل کنند ، اما خضوع و شکست آنان در برابر قرآن روشن ترین دلیل بر این است که قرآن ساخته دست بشر نیست .
❕ معاند مدعی است آیاتی از قرآن برگرفته از اشعار امرو القیس شاعر دوران جاهلیت است ، اشعار مورد استناد معاند از این قرار است ؛
«دنت الساعة و انشق القمر عن غزال صاد قلبي و نفر
مر يوم العيد في زينته فرماني فتعاطى فعقر
أقبل و العشاق من خلفه كأنهم من حدب ينسلون
و جاء يوم العيد في زينته لمثل ذا فليعمل العاملون »
❕معاند مدعی است که مصرع اول « دنت الساعه و انشق القمر » در سوره قمر آیه 1 و مصرع دوم « فتعاطی فعقر » در آیه 29 قمر ، و مصرع سوم « حدب ینسلون » در سوره انبیاء آیه 96 و مصرع پایانی « لمثل ذا فلیعمل العاملون » در سوره صافات 61 آمده است .
👌در پاسخ می گوییم ؛
1⃣چنان که گذشت ، صرف همانندی در کلمه و لفظی دلیلی بر اقتباس نیست ، قرآن از همان کلمات و الفاظی ایجاد شده که عرب آن را تکلم می کرده است ، اما قرآن آن الفاظ را در قالب جمله بندی های پر معنا و زیبا ریخته است .
❕مثلا در اشعار فوق ، شاعر معشوق خود را تشبیه به غزال و آهویی می کند که قلبش را ربوده و فرار کرده که این اتفاق را همسان با نزدیکی قیامت و شکافته شدن ماه می داند ، و آمدن معشوقش را چنان تصویر می کند که گویی نزدیک شده و او را پی کرده و کشته است و عاشقان معشوقش چنان پشت سر معشوق راه می روند که گویی از هر ارتفاعی با سرعت عبور می کنند و در ادامه می گوید اهل عمل باید برای رسیدن به چنین معشوقی عمل کنند .
❕می بینیم که شاعر از این الفاظ و کلمات برای بیان مطالبی سخیف و بی معنا استفاده کرده است در حالی که قرآن از این الفاظ و کلمات برای افاده معانی عالی و واقعی و مثلا معجزه شکافته شدن ماه توسط پیامبر گرامی ، استفاده کرده است و صرف تشابه در استعمال یک کلمه ، دلیلی بر اقتباس نیست .
2⃣از این گذشته اساسا انتساب اشعار فوق به امروالقیس قطعی نیست ، اشعار مذکور تنها توسط مستشرقین غربی بیان شده است و به امروالقیس نسبت داده شده در حالی که دلیلی بر صحت این انتساب نیست ، معاجم شعرایی که از امروالقیس بحث کرده اند ، هیچ سخنی از انتساب اشعار مذکور به امروالقیس به میان نیاورده اند ؛
📚طبقات فحول الشعراء ج 1 ص 51 _ الشعر و الشعراء ج 1 ص 107
❕تنها مناوی در فیض القدیر برخی از قسمتهای اشعار فوق را آن هم با تغییراتی نقل کرده و به امرو القیس نسبت داده است ، مثلا « دنت الساعه و انشق القمر » را به این صورت آورده ؛ « اقتربت الساعه و انشق القمر ، من غزال صاد قلبی و نفر »
📚فیض القدیر ج 2 ص 236
❕این نقل مناوی نیز مورد اعتناء نیست ، زیرا ؛
🔸اولا ؛ فحول شعر شناسان و نسب شناسان شاعران ، اشعار مذکور را به امرو القیس نسبت نداده اند .
🔸ثانیا ؛ بین مناوی و امرو القیس حدود ده قرن یعنی هزار سال فاصله است ، چگونه ممکن است که اشعار امروالقیس هزار سال پنهان و مغفول باشد و هیچ کس از بزرگان آن را نقل نکند ، آنگاه پس از ده قرن مناوی آن هم بدون واسطه آن را نقل کند .
🔸ثالثا ؛ مناوی تنها فرازی از اشعاری که معاندین به امروالقیس نسبت می دهند را نقل کرده است نه تمام آن موارد را .
❕بنابراین انتساب اشعار مذکور به امروالقیس قطعی نیست و به احتمال زیاد ساخته دست مستشرقین است که جهت مقابله با قرآن آنها را به امروالقیس نسبت داده اند و از سوی دیگر به فرض که اشعار مذکور برای امروالقیس باشد ، باز هم دلیلی بر اقتباس قرآن از آن نیست ، زیرا طبیعی است که قرآن از الفاظ و کلماتی تشکیل شده که مورد استعمال عرب واقع شده است ،اما قرآن همان الفاظ و کلمات را در قالب زیباترین و پر معناترین جملات ریخته است ، به نحوی که سخنوران عرب از مقابله به مثل با قرآن عاجز شده اند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir