🔸ادامه 👇 ❕با این وجود می بینیم عده ای علت توجه به مذهب را ترس معرفی می کنند چنان که ويل دورانت، مورّخ معروف غربى در تاريخ خود در بحثى تحت عنوان سرچشمه‏ هاى دين از (لوكرتيوس)، حكيم رومى چنين نقل مى‏ كند كه ؛ «ترس نخستين مادر خدايان است! و از ميان اقسام ترس، خوف از مرگ، مقام مهم‏ترى دارد ... به همين جهت انسان ابتدائى نمى‏ توانسته باور كند كه مرگ يك نمود طبيعى است؛ لذا هميشه براى آن علت فوق طبيعى تصور مى ‏كرد.» 📚تاریخ تمدن ، ج 1 ص 89 👌همين سخن را راسل، به تعبير ديگرى تكرار كرده ، مى‏ گوید ؛ «گمان مى‏ كنم كه منشأ مذهب قبل از هر چيز ترس و وحشت باشد؛ ترس از بلاهاى طبيعى، ترس از جنگ‏ها و مانند آن، و ترس از اعمال نادرستى كه انسان به هنگام غلبه شهوات انجام می‏دهد.» 📚جهانی که من میشناسم ص 54 👌بطلان اين فرضيه از اينجا روشن مى‏ شود كه طرفداران آن گويا همگى با يك تعهّد ضمنى با يكديگر توافق كرده ‏اند كه براى مذهب و عقيده خداپرستى‏ ريشه فوق طبيعى وجود ندارد؛ و حتماً بايد عاملى براى آن در طبيعت جستجو كرد. عاملى كه بازگشت به نوعى گمان و تخيّل داشته باشد؛ لذا در اين رابطه هميشه مسائل فرعى را ديده، و مسأله اصلى را فراموش كرده ‏اند. 📚پیدایش مذاهب ص 201 👌درست است كه ايمان به خدا به انسان قدرت روحى و آرامش مى‏ دهد، و درست است كه او را در برابر مكر و حوادث سخت شجاع مى‏ كند، تا آنجا كه گاهى آماده هرگونه ايثار و جانبازى مى‏ شود ، چنان که می فرماید ؛ « آگاه باشيد ( دوستان و) اولياى خدا نه ترسى دارند و نه غمگين مى ‏شوند» ( یونس 62 ) و می فرماید ؛ « آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك و ستم نيالوند ايمنى، تنها از آن آنهاست». ( انعام 82) ❕ولى چرا ما مطلبى را كه دائماً در مقابل چشم بشر وجود داشته يعنى اين نظامى كه بر زمين و آسمان و گياهان و جانداران و وجود خود انسان حاكم است را فراموش كنيم. 👌 ما هر قدر به اين فرضيّه‏ ها و ابداع كنندگان آنها خوشبين باشيم باز نمى ‏توانيم اين حقيقت را انكار كنيم كه هيچ يك از آنها توانايى و جرأت آن را ندارند كه فرضيّه خود را به عنوان يك موضوع قطعى و اثبات شده، تلقّى و ابراز كنند، بلكه از نظر تجزيه و تحليلهاى مادّى در نهايت به همان مى‏ رسند كه «ساموئيل كينگ» اظهار داشته است ؛ ❕ «منبع مذهب مستور از اسرار است. از ميان نظريّه‏ هاى بى‏ شمار دانشمندان در اين خصوص، برخى منطقى ‏تر از ديگران به نظر مى‏ رسد، ولى حتّى بهترين اين نظريّه ‏ها از لحاظ ثبات علمى محلّ ايراد است و از دايره تصوّر منطقى خارج نيست و به همين جهت جامعه شناسان پيرامون منبع مذهب، اختلاف نظر شديدى دارند» 📚جامعه‏ شناسى «كينگ»، ص 99 ❕انسان هر قدر از علم تشريح و فيزيولوژى و مانند آن بى ‏اطلاع باشد؛ وقتى به ساختمان چشم و گوش و قلب و دست و پاى خود نگاه مى‏ كند آن را ساختمان عجيب و دقيقى مى ‏بيند كه از طريق اتّفاقات و عوامل بى‏ شعور هرگز قابل تفسير نيست. پيدايش يك شاخه گل، يك زنبور عسل، پيدايش خورشيد و ماه و سير منظّم آنها و پديده‏ هاى ديگر. 👌اين مطلبى است كه هميشه در برابر چشم انسان وجود داشته و دارد و عامل اصلى پيدايش ايمان به وجود خدا است؛ چرا اين واقعيّت روشن را ناديده مى‏ گيرند و به سراغ مسأله ترس و جهل مى‏ روند جز اينكه بگوئيم نسبت به چنين واقعيّت روشن، جهل دارند و از پيشرفت عقائد مذهبى ترس دارند، چرا جاده اصلى و روشن را رها كرده در بى ‏راهه گام مى‏ گذارند؛ جز اينكه پيشداورى‏ ها سد راه آنان گشته است. 📚پیام قرآن ج 2 ص 47 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir