❔آیا معجزه ای تحت عنوان زنده کردن مردگان از امام سر زده است ❗️اساسا آیا ائمه توان زنده کردن مردگان را داشته اند ❕❕ 💠💠 👌چنان که بارها توضیح داده ایم ، امامان گرامی ما دارای قدرت تکوینی خارق العاده ای در عالم بوده اند تا جایی که امام علیه السلام فرمود: «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 ❕راوی از امام علیه السلام سوال کرد ؛ «آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟ 🔹امام علیه السلام فرمود « بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 269 ❕حال به چند روایت در مورد زنده کردن مردگان توسط امام صادق علیه السلام توجه کنید ؛ 1⃣مفضّل بن عمر می گوید ؛ راه مى رفتم با حضرت صادق عليه السّلام در مكه، در منى كه گذشتيم به زنى كه در مقابل او ماده گاو مرده اى بود و آن زن و بچه هايش مى گريستند، حضرت فرمود: چيست قصه شما؟ آن زن گفت كه: من و كودكانم از اين گاو معاش مى کرديم و الحال مرده است و من متحيّر مانده ام كه چه كنم. فرمود: دوست مى دارى كه حقّ تعالى او را زنده گرداند؟ گفت: اى مرد! با ما تمسخر مى كنى؟ فرمود: چنين نيست من قصد نداشتم، پس دعايى خواند و پاى مبارك خود را به گاو زد و صيحه زد به او پس آن گاو مرده زنده شد برخاست بشتاب، آن زن گفت: به پروردگار كعبه اين عيسى است. حضرت خود را در ميان مردم داخل کرد كه شناخته نشود.» 📚کشف الغمه ج 2 ص 199 2⃣ابو هاشم اسماعيل بن محمّد حميرى گوید ؛ شرفياب شدم خدمت حضرت صادق عليه السّلام و گفتم: يا بن رسول اللّه! به من رسيده كه شما فرموده ايد در حقّ من كه من بر چيزى نيستم و حال آن كه من كردم عمرم را در محبّت شما و هجو كردم مردم را به جهت شما. ❕امام فرمود: آيا تو نگفتى در حقّ محمّد بن حنفيّه که تا كى و تا چند مدّت اى پسر وصى پيغمبر تو زنده باشى و روزى بخورى و اقامت طولانى فرموده باشى در كوه رضوى و پيوسته در آنجا باشى و ديده نشوى و حال آن كه از ذوق و عشق تو ديوانه باشيم؟ آيا قايل نشده اى كه محمّد بن حنفيّه قائم است در شعب رضوى و شيرى از راست و شيرى از چپش است و صبح و روزيش مى رسد؟ واى بر تو، رسول خدا و على و حسن و حسين عليهم السّلام بهتر از محمّد بن حنفيّه بودند و مرگ را چشيدند. ❔اسماعيل حميرى گفت: آيا براى اين دليلى هست؟ 🔹فرمود: بلى، بدرستى كه پدرم مرا خبر داد كه او نماز خواند بر جنازه محمّد و حاضر بود در دفنش و من مى نمايانم تو را آيتى بر اين، پس گرفت دست او را و برد به سوى قبرى و دست خود را بر آن زد و دعايى خواند در حال قبر شكافته شد و مردى كه موى سر و ريشش سفيد بود از قبر بيرون آمد و خاك از سر و صورتش مى ريخت و مى گفت: اى ابو هاشم! مرا ؟ سيّد حميرى گفت: نه. گفت: من محمّد بن حنفيّه ام، همانا امام بعد از حسين عليه السّلام، علىّ بن الحسين است و بعد از او محمّد بن علىّ و بعد از او اين است ( امام صادق ) پس داخل كرد سرش را در قبر و قبر به هم آمد » 📚الثاقب فی المناقب ص 395_ اعلام الوری ج 1 ص 539 3⃣جميل بن دراج می گوید خدمت امام ششم عليه السّلام بودم ، زنى داخل شده گفت بچه ام را در لحاف مرده گذاشتم و خدمت شما آمدم. فرمود شايد نمرده باشد برگرد برو بخانه غسل كن و دو نماز بخوان بگو «اى خدائى كه بچه را از هيچ بمن دادى اكنون دو مرتبه او را به زندگاني برگردان » بعد او را تكان بده ولى به هيچ كس جريان را نگو. آن زن رفت برگشت گفت بچه را حركت داد شروع كرد به گريه كردن. 📚مستدرک الوسائل ج 6 ص 318 4⃣داود بن كثير رقى می گوید ؛ « يكى از دوستان ما براى انجام حج به مكه رفت خدمت حضرت صادق علیه السلام رسيد. عرض كرد آقا پدر و مادرم فدايت شوند زنم فوت شد تنها مانده ام. فرمود دوستش داشتى. عرض كرد بلى فدايت شوم. فرمود وقتى برگردى بمنزل خود او مشغول غذا است گفت از مكه برگشتم وارد منزل شدم ديدم نشسته غذا ميخورد.» 📚دلائل الامامه ص 279 _ مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 239 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185