🤔 ❔شیعه شدن مردم ایران به زور شمشیر شاه اسماعیل صفوی که تصور می‌کرد برای گسترش مذهب شیعه دوازده امامی وظیفه‌ای الهی بر عهده‌ی او گذاشته شده و او می‌باید به هر قیمتی که شده مردم ایران را شیعه کند٬ پس از فتح تبریز٬ خواست خطبه‌ای را به نام دوازده امام بخواند٬ اما یارانش به او یادآور شدند که از سیصد هزار تن مردم تبریز٬ دویست هزار تن آنان سنی مذهب هستند و اگر خطبه‌ای به نام دوازده امام خوانده‌ شود مردم شورش خواهند‌ کرد. اما شاه اسماعیل در پاسخ گفت: «خدای عالم با حضرت٬ همراه من‌اند و من از هیچ‌کس باک ندارم به توفیق الله تعالی٬ اگر رعیت هم حرفی بگویند٬ شمشیر از غلاف می‌کشم و به عون خدا‌ (یعنی به مدد خدا‌) یک کس را زنده نمی‌گذارم!» و شاه اسماعیل در روزی که خطبه را خواند٬ شورش و اعتراض مردم تبریز را با زور شمشیر خاموش کرد و اعلام کرد هرکس از مذهب تسنن تبری نجوید کشته ‌خواهد شد. مردم نیز از ترس جان خود چنین کردند ❗️ 💠💠 👌در حقیقت برای اولین بار ، ایرانیان توسط علی ع اسلام و شیعه را پذیرفتند ، چرا که به گواه تاریخ ، سرزمین یمن در آن روزگار ، بخشی از سرزمین بزرگ ایران بود ؛ 📚تاریخ طبری ، ج 2 ص 172 ❕پبامبر ص علی ع را مامور به دعوت اهالی یمن به اسلام کرد و آنان نیز از روی مهر و محبتی که به علی ع داشتند ، اسلام را پذیرفتند ، چنان که از براء بن عازب نقل می کنند ؛ « پيامبر خدا، خالد بن وليد را به سوى مردم يمن فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت كند و من در ميان كسانى بودم كه با او رفتيم. او شش ماه ماند و مردم به دعوت او پاسخ ندادند. سپس پيامبر ، على بن ابى طالب عليه السلام را فرستاد و به او فرمان داد تا خالد و همراهانش را بازگرداند و اگر كسى از همراهان خالد بن وليد خواست با او بيايد، اجازه دهد. من از كسانى بودم كه به دنبال على عليه السلام رفتيم. چون به اوايل يمن رسيديم، به آنان خبر رسيد و همه جمع شدند. على عليه السلام، برايمان نماز صبح را خواند و چون از نماز، فارغ شد، ما را در يك صف قرار داد و در جلوى ما ايستاد و پس از حمد و ثناى الهى، نامه پيامبر خدا را بر ايشان خواند. پس قبيله هَمْدان، همگى در يك روز مسلمان شدند. ❕على عليه السلام، گزارش اين واقعه را به پيامبر خدا نوشت و چون ايشان نامه او را خواند، به سجده افتاد و سپس نشست و فرمود: «درود بر هَمْدان، درود بر هَمْدان!».سپس اهل يمن، پى در پى مسلمان شدند. » 📚تاریخ طبری ، ج 3 ص 131 _ تاریخ اسلام ، ذهبی ، ج 2 ص 690 ❕پس از آن ، در مورد گسترش تشیع در سایر نقاط ایران باید توجه داشت ، که گسترش تشيع در ايران، پديده اى مقطعى و بى مقدمه نيست، بلكه محصول عوامل گوناگون در دراز مدت بوده و در خلال ده قرن صورت گرفته است. اينك به برخى از اسباب گسترش تشيع در ايران به صورت گذرا اشاره مى كنيم ؛ 1⃣ايرانيان تحت ستم در عراق‏ ؛ ❕در جنگ قادسيه حدود چهارهزار نفر ايرانى، از لشكر ايرانيان گسسته و به سپاه اسلام پيوستند و اسلام را از صميم دل پذيرفتند، به اين شرط كه پس از پايان جنگ هر كجا خواستند بروند، و يا با هر قبيله اى كه خواستند پيمان ببندند و مانند ديگر مسلمانان سهمى از غنائم داشته باشند. متأسفانه پس از پيروزى اسلام بر سپاه ايران، تمام قراردادها زير پا نهاده شد و تحقير آنان آغاز گرديد و به اصطلاح امروز ، ايرانيان شهروند درجه دوم شناخته شدند و به عنوان موالى معروف گشتند. پست ترين و كم درآمدترين كارها به آنها واگذار مى شد. 📚العقد الفرید ، ج 3 ص 413 ❕خليفه دوم در طواف شنيد دو نفر با هم به زبان فارسى سخن مى گويند. گفت به زبان عربى سخن بگوييد، زيرا سخن گفتن به زبان فارسى مروت را از ميان مى برد . 📚اقتضاء الصراط المستقیم ، ص 25 👌ولى آنگاه كه زمام خلافت به دست على (عليه السَّلام) افتاد، او به همگان يكسان مى نگريست. وقتى به ايشان اعتراض شد، در پاسخ فرمود ؛ در كتاب خدا فرقى بين فرزندان اسماعيل و غيره نمى بينم. » 📚الغارات ، ص 46 ❕همين يكسان نگرى مايه گرايش آنان به على و خاندان او گشت، به ويژه آن كه تحقير موالى در دوران امويان به اوج خود رسيد و تاريخ، تمام اين تحقيرها و بى عدالتى ها را به ثبت رسانده است. 🔸ادامه 👇