🔸ادامه 👇 ❕جالب اين‏كه در حديثى كه كه در كتاب «عيون الاخبار» از امام على بن موسى الرضا عليه السلام نقل شده اشاره بسيار روشنى بر اين مطلب مى‏ بينيم آن‏جا امام عليه السلام در جواب سؤال مأمون از اين‏كه چگونه اين آيه با عصمت انبيا سازگار است؟ فرمود ؛ «هيچ‏كس نزد مشركان مكه گناهش بزرگتر از رسول خدا نبود» سپس در توضيح آن مى ‏فرمايد: «به خاطر اين‏كه‏ آنها سيصد و شصت بت مى ‏پرستيدند، هنگامى كه پيامبر آنها را به توحيد دعوت كرد بسيار بر آنان‏ گران آمد، و از روى تعجب گفتند: آيا او همه خدايان ما را به يك خدا تبديل كرده؟ چه چيز عجيبى است»؟! 👌سپس مى ‏افزايد ؛ « هنگامى كه خداوند مكه را براى پيامبرش فتح كرد خداوند فرمود «اى محمد! ما فتح آشكارى را براى تو فراهم كرديم تاگناهان گذشته و آينده‏اى كه نزد مشركان عرب، به خاطر دعوت به سوى توحيد، داشتى و دارى، ببخشد، چرا كه بعضى از مشركان ايمان آوردند، و بعضى نيز از مكه خارج شدند، و آنها كه باقى ماندند نمى‏ توانستند توحيد را، هنگامى كه پيغمبر مردم را به سوى آن مى‏ خواند انكار كنند لذا گناهش نزد آنها در اين مسأله (و ساير مسائلى كه به او نسبت مى ‏دادند) به خاطر پيروزى بر آنها بخشوده شد»! هنگامى كه مأمون اين تفسير را شنيد عرض كرد ؛ «آفرين بر تو اى ابا الحسن»! 📚عیون الاخبار ج 1 ص 202 _ الاحتجاج ، ج 2 ص 430 ❕همين معنا با تعبيرات ديگرى در حديثى كه سيّد بن طاوس در كتاب «سعد السعود» از طرق ائمه اهل‏بيت عليهم السلام روايت كرده است ؛ « نقل شده كه قريش و اهل مكه قبل از هجرت و بعد از آن، گناهان زيادى به پيامبر اسلام نسبت مى ‏دادند، هنگامى كه مكه فتح شد، و پيغمبر با آن كرامت و محبت با آن دشمنان بى ‏رحم رفتار كرد آنها از تمام گناهانى كه به او نسبت مى ‏دادند صرف نظر كردند». 📚تفسیر نور الثقلین ، ج 5 ص 56 ❕در پايان آيه مى‏ فرمايد ؛ «هدف ديگر از اين فتح مبين اين بوده كه نعمتش را بر تو تمام كند، و تو را به راه راست هدايت نمايد» 👌پيدا است كه با اين فتح بزرگ نعمت خداوند نه تنها بر پيامبر بلكه بر تمام جوامع اسلامى تكميل شد، زيرا براى هميشه دشمنان سر سخت اسلام شكست خوردند، و راه روشنى براى پيشرفت هرچه بيشتر در برابر آن حضرت و مسلمين قرار داده شد. 📚پیام قرآن ، ج 7 ص 144 👌بنابراین معنای آیه با توجه به روایاتی که در این زمینه وارد شده است ، همان است که در بالا گفته شد ، با این حال معاند به نقلی استناد کرده است که مقصود گناهان شیعیان است که بر پیامبر گرامی حمل شده و مورد آمرزش قرار گرفته است و بر اساس آن ، پیامبر گرامی را غیر معصوم جلوه می دهد ، پاسخی که ما به او می دهیم ؛ 1⃣نقل مورد استناد شما ، خلاف آنچه متبادر از آیه شریفه است و مستند روایی نیز دارد ، می باشد که در بالا مورد بحث ما قرار گرفت ‌. 2⃣نقل مورد استناد شما ، سندا مجهول و ضعیف است . در سند آن افرادی چون ؛ « احمد بن یحیی المکتب ، احمد بن محمد الوراق ، بشر بن سعید بن قبلویه ، عبدالجبار بن کثیر التمیمی ، محمد بن حرب الهلالی » وجود دارد که همه مجهول و ضعیف هستند ؛ 📚بهجه الامال ، ج 2 ص 173 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 479 _ ج 2 ص 30 _ ج 4 ص 369 _ زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 262 3⃣به فرض که روایت مورد استناد شما صحیح هم باشد ، و آنچه ما در پاسخ ارائه دادیم ، مرجوح باشد ، باز نقل شما با عصمت پیامبر اسلام تضادی ندارد ، زیرا مطابق آن نقل ، خداوند سنگینی گناهان شیعیان را بر پیامبر گرامی حمل کرده است تا به برکت وجود پیامبر گرامی ، گناهان آنان را بیامرزد ، نه آنکه پیامبر گرامی ، خودش شخصا ، آن گناهان را مرتکب شده باشد ؛ « حملنی ذنوب شیعتک ثم غفرها لی » @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir