🔸ادامه 👇 3⃣بنابراین ، طبق دیدگاه محدثین ، مباحث عقلی و فلسفی مثلا ، اگر موافق آیات قرآن و اخبار باشد ، هیچ اشکالی در آن نیست ، در غیر این صورت ، دیگر عنوان مباحث عقلی را به خود نمی گیرد و تحت عنوان مباحث وهمی و ظنی ، قرار می گیرد ، لذا اهلبیت ع ما را از تکلم کردن با تکیه بر مطالب وهمی و ظنی نهی کردند و چنین فلسفه ای را بیهوده قلمداد کردند ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « فَتَبّاً وَ خَيْبَةً وَ تَعْساً لِمُنْتَحِلِي الْفَلْسَفَةِ كَيْفَ عَمِيَتْ قُلُوبُهُمْ عَنْ هَذِهِ الْخِلْقَةِ الْعَجِيبَةِ حَتَّى أَنْكَرُوا التَّدْبِيرَ وَ الْعَمْدَ فِيهَا » « ننگ و نفرين و مرگ باد بر كسانى كه مدّعى فلسفه اند ولى ديدگان دلهاشان از اين آفرينش شگفت كور است و تدبير و هدفمندى را در كار هستى انكار كردند » 📚بحار الانوار ج 3 ص 75 _ ج 58 ص 327 ❕و امام عسکری فرمود ؛ « اى ابا هاشم، زود باشد كه زمانى بيايد به مردمان كه روي هاى ايشان خندان و شكفته باشد و دلهاى ايشان سياه و تيره باشد، سنت در ميان ايشان بدعت باشد و بدعت در ميان ايشان سنت باشد، مؤمن در ميان ايشان خوار و بى ‏مقدار باشد و فاسق در ميان ايشان عزيز و صاحب اعتبار باشد، اميران ايشان نادان و ستمكار باشند و علماى ايشان بر درهاى ظالمان سير كنندگان باشند، توانگران ايشان بدزدند توشه فقيران و درويشان را و خردان ايشان تقدم نمايند بر بزرگان هر نادانى نزد ايشان مرد آگاهى باشد و هر بدسگال و حيلت‏ گرى نزد ايشان درويش باشد، تميز نكنند اهل آن زمان، ميان مرد پاك اعتقاد پاك دين و ميان شكّاك فاسد بد اعتقاد و نشناسند ميش را از گرگان خونخوار، يعنى درويش را از سباع ضارّه مردم آزار، علماى ايشان بدترين خلق خدا باشند بر روى زمين؛ 👈زيرا كه ايشان ميل كنند به فلسفه و تصوف و به خدا قسم كه ايشان از اهل برگشتن از حق و ميل كردن به باطل باشند👉 و مبالغه نمايند در دوستى مخالفان ما ... اى ابا هاشم! اين آن چيزى است كه حديث كرده از براى من، پدر من و پدر من از آبايش از جعفر بن محمد عليهما السّلام و اين از سرّهاى ماست پس پنهان دار آن را مگر از اهلش » 📚حدیقه الشیعه ج 2 ص 786 ❕ و فرمودند ؛ «هلك أهل الكلام و ينجو المسلمون » اهل‏ كلام، هلاك مى ‏شوند و آنها كه تسليم شوند، نجات مى ‏يابند. » 📚التوحید ، ص 458 ❕امام صادق ع در ادامه فرمود ؛ «آرى. من گفته‏ ام كه واى برايشان؛ زيرا آنان مسائلى از دين را- كه نقل آن از ما ثابت شده- ترك كرده‏ اند و در آن مسائل، آراى خود را اخذ كرده ‏اند». 📚الكافى، ج 1، ص 171- 173 _ الإحتجاج، ج 2، ص 122- 125 ❕محدثین از جمله علامه مجلسی و شیخ حر عاملی و ... بر آن هستند که نهی مورد اشاره ، ناظره به مباحث فلاسفه از دو جهت است ؛ 1⃣آنان قائل به مسائلی می شوند که در ضدیت با کلام اهلبیت ع است . 2⃣آنان درگیر مباحث می شوند که تاییدی از آیات و روایات را ندارد و به عنوان مباحث وهمی و بی فایده شناخته می شود . ❕اما آنجایی که مباحث آنان موافق با کلام قرآن و روایات است ، اشکالی بر آن نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir