🔸ادامه 👇 5⃣با توجه به این نکات ، باید روایت مورد بحث را جوری معنا کنیم که با مسلمات قرآنی و محکمات روایی تضاد نداشته باشد . مثلا در آیاتی از قرآن ، انسان مورد مذمت و سرزنش قرار می گیرد . ❕در جایی به عنوان يك موجود ضعيف (خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً- نساء- 28) و در جاى ديگر به عنوان يك موجود ستمگر و كفران كننده (إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ- ابراهيم- 34). و در جايى ديگر انسان را بخيل (كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً- اسراء- 100) و در مورد ديگر موجودى عجول (وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا- اسراء- 11) و در جاى ديگر كفور و كفران كننده (وَ كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً- اسراء- 67) و در مورد ديگر موجودى پرخاشگر (كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلًا- كهف- 54 ) و در جاى ديگر ظلوم و جهول (إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا- احزاب- 72) ، و در جاى ديگر كفور مبين و كفران كننده آشكار (إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ- زخرف- 19) ، و در مورد ديگر موجودى كم ظرفيت و دمدمى مزاج كه هنگام نعمت بخيل و به هنگامى بلا پر جزع است (إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً- معارج- 19 و 20 و 21) و در جاى ديگر مغرور حتى در برابر خدا (يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ- انفطار- 6) ، و در مورد ديگر موجودى كه به هنگام نعمت طغيان مى ‏كند (إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏- علق- 6) ❕اين بحثها همه مربوط به انسانهايى است كه تحت تربيت رهبران الهى قرار نگرفته بلكه به صورت گياهى خودرو پرورش يافته ‏اند، نه معلمى و نه راهنمايى، و نه بيدار كننده ‏اى داشته‏ اند، شهواتشان آزاد و در ميان هوسها غوطه‏ ور هستند. 👌بديهى است چنين انسانى نه تنها از امكانات فراوان و سرمايه ‏هاى عظيم وجود خويش بهره نمى‏ گيرد، بلكه با بكار انداختن آنها در مسيرهاى انحرافى و غلط به صورت موجودى خطرناك و سرانجام ناتوان و بينوا در مى ‏آيد. ❕و الا ، انسانى كه با استفاده از وجود رهبران الهى و بكار گرفتن انديشه و فكر و قرار گرفتن در مسير حركت تكاملى و حق و عدالت به مرحله « آدميت » گام مى ‏نهد و شايسته نام « بنى آدم » مى‏ شود، بجايى مى ‏رسد كه بجز خدا نمى‏ بيند، آن چنان كه قرآن مى‏ گويد : « ما آدميزادگان را گرامى داشتيم و صفحه خشكى و دريا را جولانگاه آنها قرار داديم و از روزيهاى پاكيزه به او بخشيديم و بر بسيارى از مخلوقات خود فضيلت و برتريش داديم (سوره اسراء آيه 70). 📚تفسير نمونه، ج‏8، ص 241 ❕در روایت مورد استناد هم ، مقصود کلام امام علی ع آن است که اگر کودکی ، در خردسالی دارای بیضه های سفت و آلتی بزرگ و نگاه و نظرش تند بود ، از کسانی است که قوه شهوت در او شدیدتر است که اگر بدون توجه و مراقبت و تربیت رها شود ، و در محیط فاسد پروریده شود ، خیری در او نیست ، زیرا به صورت طبیعی ، بنده شهوتش خواهد شد و برای رسیدن به تمایلات شهوانی ، از هیچ شر رساندنی دریغ نمیورزد ، لذا باید توجه لازم در تربیت و مراقبت او توسط والدین لحاظ شود . ❕در مقابل اگر کودکی ، بیضه های شل و افتاده و آلتی کوچک داشته باشد و نگاههایش آرام باشد ، این نشانه آن است که شهوتش در اوج نیست و امید خیر در مورد او می رود که تحت تاثیر امواج پر شدت شهوت قرار نگیرد . 👌البته روشن است که در هر دو صورت ، اگر تربیت صحیح و حساب شده باشد ، کودکان در مسیر صحیح قرار می گیرند و اگر تربیت صحیح از سوی والدین نباشد ، کودکان در مسیر ناصواب قرار می گیرند و کودکانی که قوه شهوت در آنها شدیدتر است ، بیشتر در معرض انحراف و فساد قرار می گیرد ، لذا وظیفه والدین ، تربیت حساب شده فرزندان ، خصوصا فرزندان پر شهوت است ، چنان که امام کاظم ع فرمود ؛ « جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ ابْنِي هَذَا قَالَ تُحْسِنُ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ ضَعْهُ مَوْضِعاً حَسَناً » « مردی خدمت پيامبر رسيد و گفت: اى پيامبر خدا! حقّ اين فرزند بر من چيست؟ فرمود: «نام او و تربيت او را نيكو گردانى و او را در جايگاه ( تربيتى‏ ) نيكويى قرار دهى». 📚الکافی ج 6 ص 48 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir