🔸ادامه 👇
❕حال روی سخن را به جانب وهابیون می کنیم و می گوییم شما که معتقدید تنها سنت پیامبر است که تا روز قیامت واجب الاتباع است ، چگونه است که در برابر سنت پیامبر ، از سنت ابوبکر و عمر سخن به میان آورده اید و سنت آن دو را نیز واجب الاتباع می دانید و در حدیثی با تفسیری جعلی که ارائه می دهند مدعی اند که پیامبر امر به تبعیت از سنت ابوبکر و عمر کرده و فرموده ؛
« علیکم بسنتی و سنه خلفاء الراشدین » « بر شما باد عمل به سنت من و سنت خلفاء راشدین »
📚الثقات ابن حبان ، ج 1 ص 4 _ نهایه السوال ، ج 3 ص 266 _ اصول السرخسی ج 1 ص 116
❕بر همین اساس ، عمر بن عبد العزیز که وهابی به قول او استناد کرد ، می گفت ؛
« آنچه که سنت ابوبکر و عمر است از دین است و به آن عمل می کنیم » « ان ما سنه ابوبکر و عمر ، فهو دین ناخذ به »
📚کنزالعمال ، ج 1 ص 332
❕ابوبکر و عمر نیز برای آنکه سنت خود را بین مردم جا بیندازند ، سنت پیامبر را نابود می کردند و احادیث آن بزرگوار را آتش می زدند ، چنان که علمای اهلسنت نقل می کنند :
« احادیث رسول خدا در زمان عمر بن خطاب گسترش یافت و از مردم خواست تا همه را نزد وی بیاورند و چون آوردند فرمان داد تا آن ها را بسوزانند»
📚طبقات ابن سعد ج5 ص140 شرح حال قاسم بن محمد بن ابی بکر
❕عایشه می گوید ؛
« پدرم پانصد حدیث از پیامبر را جمع کرد ، تمام شب در بستر خویش ، آرام و قرار نداشت ، من از حال پدرم ، نگران شدم ، به او گفتم آیا شکایتی به شما شده یا اتفاقی رخ داده که شما را این چنین نگران و منقلب می بینم ؟ پدرم صبحگاهان به من گفتند دخترم ، احادیثی را که نزد خود داری ، بیاور ، من هم آنها را آوردم ، پدرم ( ابوبکر ) دستور داد تا آتشی بیاورند ، آنگاه تمام احادیث رسول خدا را به آتش کشید »
📚تذکره الحفاظ ، ذهبی ، ج 1 ص 5
❕یا در نقل دیگر می آورند ؛
« عمر بن خطاب خواست تا سنت را بنویسد ، اما تصمیمش عوض شد و به سرزمین های اسلامی نوشت ، تا هرکس نزد خود روایتی از پیامبر دارد ، آن را محو و نابود کند »
📚تقیید العلم ،خطیب بغدادی ، ج 1 ص 53
❕اینجا بود که ابن عباس اعتراض می کرد که آیا نمی ترسید زمین شما را در خود فرو ببرد ؟ سنت پیامبر را ترک کرده اید و به قول ابوبکر و عمر رفتار می کنید ❗️
« ابن عباس يقول : أما تخافون أن يخسف الله بكم الأرض ! أقول لكم قال رسول الله ( ص ) وتقولون : قال أبو بكر وعمر »
📚الاحکام ، ابن حزم ، ج 4 ص 581
👌ابوبکر و عمر هم تا جایی که توانستند ، سنت پیامبر را نسخ کردند و بدعت های خود را جایگزین کردند ، تا جایی که مثلا در مورد متعه حج و متعه زنان ، عمر بن خطاب بر روی منبر چنین می گفت ؛
«متعتان كانتا مشروعتين فى عهد رسول الله و أنا أنهى عنهما متعة الحجّ و متعة النساء؛ » « دو نوع متعه در عصر رسول خدا مشروع و جايز بود ولى من از آنها نهى مى كنم: حج به صورت تمتّع و ازدواج موقّت».
❕و در بعضى از طرق حديث آمده است: «و اعاقب عليهما؛ و مجازات بر آن مى كنم».
👌اين حديث از احاديث مشهور است كه با مختصر تفاوتى از عمر نقل شده كه در بالاى منبر در حضور مردم بيان كرد كه ذيلا به هفت منبع از منابع حديث، فقه و تفسير اهل سنّت اشاره مى كنيم ؛
📚مسند احمد، جلد 3، صفحه 325. _ سنن بيهقى، جلد 7، صفحه 206. _ المبسوط سرخسى، جلد 4، صفحه 27 _ المغنى ابن قدامه، جلد 7، صفحه 571 _ محلى ابن حزم، جلد 7، صفحه 107. _ كنز العمّال، جلد 16، صفحه 521 _تفسير كبير فخر رازى، جلد 10، صفحه 52.
❕بر همین اساس بود که عمر بر خلاف پیامبر گرامی ص ، خواندن نماز تراویح را سنت کرد ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛
💠
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1129
👌دست بستن در نماز را بر خلاف عملکرد پیامبر اسلام در نماز سنت کرد ؛
💠
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/598
❕حی علی خیر العمل را از اذان حذف کرد ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛
💠
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2717
👌و جمله « الصلاه خیر من النوم » را به اذان اضافه کرد ، چنان که مالك روايت می کند ؛ « مؤذن نزد عمر بن خطاب رفت تا او را براى نماز صبح خبر كند، ديد خوابيده است. گفت: «الصلاة خيرٌ من النوم» (نماز بهتر از خواب است) عمر هم دستور داد آن را در نداى صبح براى نماز قرار دهد »
📚الموطّأ: ص 78، شماره 8
❕بر همین اساس شوكانى به نقل از «البحر الزخّار» در مورد جمله « الصلاه خیر من النوم » گويد ؛
« عمر آن را پديد آورد و پسرش گفت: اين بدعت است. على ع هم وقتى آن را شنيد، فرمود: چيزى را كه از اذان نيست به آن نيفزاييد. »
📚نیل الاوطار ، ج 2 ص 38
👌و بدعتهای فراوان دیگری به وجود آوردند که در این پاسخ فرصت بیان آن نیست ، جهت آگاهی به کتاب « النص و الاجتهاد » مرحوم شرف الدین رجوع کنید که ترجمه فارسی آن « اجتهاد در مقابل نص » می باشد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir