🔸ادامه 👇 ❕حال به بررسی ادعای معاند می پردازیم که مدعی است قرآن تازیانه زدن زن را تجویز کرده است ، استناد او به آیه 44 سوره ص است که می فرماید ؛ « (و به ایوب گفتيم) بسته ‏اى از ساقه ‏هاى گندم (يا مانند آن) را برگير و به او (همسرت) بزن و سوگند خود را مشكن، ما او را شكيبا يافتيم، چه بنده خوبى كه بسيار بازگشت ‏كننده به سوى خدا بود » « وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ » ❕ایوب ع در دوره بیماری ، سوگند یاد کرده بود که همسرش را بزند ، اما پس از آن همسرش را مستحق عفو یافت و خداوند با بیان حکم مذکور ، راهکاری به او نشان داد تا هم به قسمش عمل کرده باشد و هم همسرش را عفو کرده باشد . 👌این که همسر ایوب چه کار کرده بود که مستحق تنبیه بود ، برای ما روشن نیست و در روایات نیز ، نقل مورد اعتمادی در این رابطه نیامده است ، تنها می دانیم که همسر ایوب تخلفی کرده بود که مستحق حد یا تعزیر بوده است و ایوب ع به عنوان یک حاکم الهی ( نه همسر ) ، سوگند خورده بود که حکم الهی را در مورد همسرش اجرایی کند که بعد از این جریان عفو الهی مشمول همسرش شد . ❕بنابراین مقصود از زدنی که آیه شریفه از آن سخن می گوید ، زدن به خاطر جرم و تخلف و از روی حد یا تعزیر بوده است و ایوب ع نیز به عنوان حاکم شرع نه همسر ، سوگند به زدن همسرش خورده بود ، لذا مورد آیه شریفه با آنچه که معاند درصدد اثبات آن است تفاوت دارد ، هر فردی که جرمی مرتکب شود مستحق حد و تعزیر است چه همسر انسان باشد یا غیر او . ❕شاهد روشن این بیان ، آن است که در روایات اسلامی ، از این جریان در مورد عفو افراد مستحق حد الهی ، سخن به میان آورده شده است . ❕در روایتی آمده است که یحیی بن عباد مکی می گوید ؛ « سفيان ثورى فقيه عراق به من گفت چند مسئله فقهى دارم كه مايلم از امام صادق ع بپرسى، چرا كه مى ‏دانم در محضر امام صادق ع منزلتى دارى. از امام صادق ع بپرس: اگر مرد بيمارى زنا كند و بيمارى او چنان باشد كه اگر حد الهى بر او جارى شود خواهد مرد، تكليف او چيست؟ راوی می گوید من اين مسئله را از امام ع پرسيدم. 👌 امام ع فرمود : اين سؤالات را شخصا طرح كرده‏ اى يا ديگرى طرح كرده است تا از من بپرسى؟ من گفتم: سفيان ثورى از من درخواست كرد تا اين سؤالات را مطرح كنم. امام ع فرمود : « بيمارى مبتلا به استسقا با شكم‏ ورم كرده و رگهاى برجسته با زن بيمارى زنا كرده بود، هر دو را به محضر رسول خدا بردند، رسول خدا فرمود تا يك شاخه درخت خرما آوردند كه صد ريشه نازك بر آن آويخته بود، و با همان شاخه يك ضربت به بدن آن مرد و يك ضربت به بدن آن زن نواخت و سپس اين آيه را تلاوت كرد كه خداوند به ايوب پيامبر مى ‏فرمايد: «يك دسته گندم برگير و با آن (همسر خود ) را تأديب كن و سوگند خود را مشكن». « ..... فَقُلْتُ سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ سَأَلَنِي أَنْ أَسْأَلَكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص‏ أُتِيَ بِرَجُلٍ احْتَبَنَ مُسْتَسْقِيَ الْبَطْنِ قَدْ بَدَتْ عُرُوقُ فَخِذَيْهِ وَ قَدْ زَنَى بِامْرَأَةٍ مَرِيضَةٍ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِعِذْقٍ فِيهِ مِائَةُ شِمْرَاخٍ فَضُرِبَ بِهِ الرَّجُلُ ضَرْبَةً وَ ضُرِبَتْ بِهِ الْمَرْأَةُ ضَرْبَةً ثُمَّ خَلَّى سَبِيلَهُمَا ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ- وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ » 📚الکافی ج 7 ص 243 👌بنابراین جریان مذکور در مورد ایوب ع ، مربوط می شود به مجازات به خاطر جرمی که همسرش مرتکب شده بود که مستحق حد یا تعزیر بوده است ، اگر چه ما نمی دانیم که آن جرم چه بوده است و ایوب ع نیز به عنوان یک حاکم الهی ، قسم به مجازات همسرش می خورد که با اذن الهی همسرش را عفو می کند ، بر همین اساس در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « تنها مشكلى كه براى ايوب مانده بود سوگندى بود كه در مورد همسرش خورده بود و آن اينكه تخلفى از او ديد و در آن حال بيمارى سوگند ياد كرد كه هر گاه قدرت پيدا كند يكصد ضربه يا كمتر بر او بزند ... او از يك نظر مستحق چنين كيفرى بوده است ... درست است كه زدن يك دسته ساقه گندم يا چوبهاى خوشه خرما مصداق واقعى سوگند او نبوده است، ولى براى حفظ احترام نام خدا و عدم اشاعه قانون ‏شكنى او اين كار را انجام داد، و اين تنها در موردى است كه طرف مستحق عفو باشد و انسان مى‏ خواهد در عين عفو، حفظ ظاهر قانون را نيز بكند، و گرنه در مواردى كه استحقاق عفو نباشد هرگز چنين كارى مجاز نيست‏ » 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 299 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir