پاسخی به معاندین پیرامون تقیه کردن امامان شیعه در بیان فتاوی
🤔
#پرسش
❓
امام باقر : بقاى شيعه در تناقض گوئى است
براى اثبات اينكه مذهب شيعه يك مذهب من درآوردى و هردمبيلى است، كافى است به روايات و احاديث و احكام اين مذهب نگاه انداخت.
ازينرو يك حديث كه صحت آن نيز تاييد شده است را از معتبرترين كتاب حديث شيعه يعنى كتاب كافى خدمت شما ارائه ميكنم.
▪️ترجمه:
زراره مىگويد: از امام باقر سؤالى كردم و پاسخى شنيدم، يک تن ديگر آمد و همان سؤال مرا تكرار كرد و پاسخى غير از پاسخ من دريافت كرد و رفت، يك نفر ديگر آمد و باز همان سؤال مرا مطرح كرد و جواب ديگرى شنيد و رفت.
من گفتم: اى پسر رسول خدا اين دو تن از پيروان شمايند، از عراق آمدهاند، تا تكليف خود را بشناسند از چه رو بايد دو پاسخ متفاوت دريافت كنند؟
امام گفت: اى زراره، اين شيوه براى ما و شما بهتر است، چون بقاى ما و بقاى مكتب ما را تضمين مىكند. اگر متفق و يك رأى باشيد، مردم از ارتباط ما و شما آگاه مىشوند. آن وقت جان ما و شما به خطر مىافتد و دير يا زود منقرض مىشويم.
#منبع:
الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد: ١ صفحه: ٦٥
مگر ميشود با تناقض گويى و گيج كردن مردم، آنها را به راه راست هدايت كرد؟ ❗️❗️
💠
#پاسخ💠
👌تاريخ شيعه نشان از اين حقيقت تلخ دارد كه شيعيان پيوسته از طرف حكومتهاى ستمكار در جهان اسلام كه طرفدار مذاهب غير شيعى بودهاند تحت فشار بوده و مورد انواع شكنجهها و ظلم و ستمها قرار گرفتهاند. اين وضعيت در دوران ائمه طاهرين كه حكومتهاى اموى و عباسى بر اريكه قدرت سياسى قرار داشتند بسيار شديد و هولناك بود. بديهى است در چنين شرايطى حفظ تشيع كه تبلور اسلام راستين است جز با بهكارگيرى تقّيه امكانپذير نبود.
❕با توجه به اين شرايط مىتوان به واقعنگرى، دورانديشى و روش و منش حكيمانه ائمه اهلبيت عليهم السلام پى برد. آنان با به كارگيرى چنين شيوه خير خواهانه و مصلحت انديشانه توانستند حقايق دين را براى مردم بيان كنند، و با تحريفهاى معنوى كه افرادى به عمد يا سهو در آيين اسلام انجام مىدادند، به گونهاى شايسته و استوار مبارزه و مذهب تشيع را حفظ كنند. در حقيقت اگر بناست در اين باره كسى ملامت و نكوهش شود، اين حكومتهاى جابر اموى و عباسى، و ديگر حكومتهاى ستمكار در دنياى اسلامند كه بايد سرزنش شوند؛ حكومت هايى كه بدترين ظلمها و ستمها را در حقّ شيعه اعمال مىكردند. همچنين بايد آن دسته از علماى اهل سنت ملامت شوند كه بر مباح بودن جان و مال و آبروى شيعيان فتوا داده، و حكومتها را بر اعمال شكنجه و قتل و غارت شيعيان ترغيب مىكردند.
📚شیعه شناسی , رضوانی , ج ٢ ص ٦٥٣
❕از آنجا كه حكومتهاى ستمگر بنىاميه و بنىعباس در طول تاريخ، با شيعيان سرستيز داشته و كمر به كشتار آنان بسته بودند، آنان به فرمان قرآن تقيّه نموده و عقايد راستين خويش را كتمان كردند و بدين سان، جان خود و ديگر برادران مسلمان خويش را در آن شرايط دشوار، نجات دادند.
📚
به منظور آگاهى بر كشتار بىرحمانه شيعيان، توسط پادشاهان بنىاميّه و بنىعباس، به كتابهاى: «مقاتل الطالبيّين» نگارش ابوالفرج اصفهانى و «شهداء الفضيله»، نگارش علامه امينى و «الشيعه و الحاكمون»، نگارش محمد جواد مغنيه ، مراجعه فرماييد.
❕كارنامه زندگى خلفاى اموى و عباسى سرشار از ظلم و ستم است. در آن روزگار، نه تنها شيعيان به علت اظهار عقيده مطرود و منزوى شدند، بلكه محدثان اهل سنت نيز در دوران مأمون در مسئله «خلق قرآن» غالباً راه تقيه را در پيش گرفته و جز يك نفر همگى پس از صدور بخشنامه مأمون درباره خلق قرآن، بر خلاف عقيده قلبى خويش موافقت نشان دادند، كه داستان آن در تاريخ آمده است.
📚تاريخ طبرى: ج 7 ص 195- 206.
❕به قدری عرصه بر شیعیان تنگ بود که علمای اهلسنت نقل می کنند :
" اگر به کسی زندیق و یا کافر می گفتند برای او دوست داشتنی تر بود تا این که به او شیعه علی بگویند " " أن الرجل ليقال له زنديق أو كافر أحب إليه من أن يقال شيعة علي "
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج11، ص: 44
👌اگر امامان اهل بيت (عليهم السلام) با تأكيد فراوان روى مسأله تقيّه تأكيد نكرده بودند، تا آنجا كه فرمودند: «تِسْعَةُ أعْشَارِ الدِّينِ التَّقِيَّةُ "؛ نه دهم دين تقيه است " ( المحاسن ج ١ ص ٢٥٩ ) , «لا ايمان لمن لا تقيه له " ايمان ندارد كسى كه اهل تقيه نيست». ( قرب الاسناد ص ٣٥ ) و «التقيه من دينى و دين آبائى؛ تقيه از دين من و دين پدران من است». ( الکافی ج ٢ ص ٢١٩ )
❕ شايد عدد كشتگان شيعه در عصر بنى اميّه و بنى عبّاس به صدها هزار يا ميليونها نفر مىرسيد، يعنى دهها برابر كشتارهاى بيرحمانه و وحشيانهاى كه داشتند انجام مىدادند. آيا كمترين ترديدى در مشروعيّت تقيّه در چنين شرايطى مىتوان داشت؟ ❗️
💠ادامه 👇