💠ادامه 👇 " .... فَأَقبَلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله وَالغَضَبُ يُعرَفُ في وَجهِهِ، فَقالَ: ما تُريدونَ مِن عَلِيٍّ؟! ما تُريدونَ مِن عَلِيٍّ؟! ما تُريدونَ مِن‏ علِيٍّ؟! إنَّ عَلِيّا مِنّي، و أنَا مِنهُ، وهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤمِنٍ بَعدي " 📚سنن الترمذي: ج 5 ص 632 ح 3712، المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 119 ح 4579 ❕ما داستان رابطه علی علیه السلام با کنیز را قبول نداریم چون بر خلاف روایات ما است , اما ذیل داستان که سخن از ولایت علی ع به میان می آورد را قبول داریم و از باب قاعده الزام به این روایت استناد می کنیم اگر چه همه فقرات آن را قبول نداریم , چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « الزموهم بما الزموا به انفسهم » « مخالفین را بر اساس آنچه خودشان به آن پایبند هستند و قبول دارند ملزم کنید » 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 320 ❕در رابطه با این که جریان مذکور در کتب شیعه هم آمده است , گفتنی است که در کتاب کشف المحجه ابن طاووس به نقل از علی ع آمده است که فرمود : " بالاخره ابو بكر خليفه شد، ولى در كارها ميانه‏روى نموده و مفاسد را آشكار ننمود، پس با او مصاحبت كردم در حالى كه نصيحت‏كننده او بودم، و در آنچه كه اطاعت خدا بود او را متابعت نمودم، تا هنگام مرگ او رسيده و محتضر شد، پيش خود گفتم: امر ولايت را از من نگرداند، و اگر خصوصياتى كه ميان او و عمر بود كه قبلا بر آن تبانى نموده و بآن رضايت داده بودند نبود هر آينه گمان نداشتم كه آن را از من بگرداند؛ با اينكه فرموده پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله را به بريده اسلمى هنگامى كه من و خالد بن وليد را بسوى يمن فرستاد شنيده بود، كه فرمود: هر گاه از يك ديگر جدا شويد هر يك از شما بر لشكر خود مستقلا امارت دارد، و هر گاه در يك جا جمع شويد پس على بر همه شما امير است، پس رفته و جهاد نموديم و اسيرانى بدست آورديم، كه در ميان ايشان 👈خوله دختر جعفر جار الصفا بود، كه براى حسن و جمالش جار الصفايش ناميدند، پس من خوله حنفيه را بغنيمت گرفتم، 👉و خالد او را از من گرفت، و بريده را خدمت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم در حالتى كه‏ تحريض و تهييج‏كننده بر من بود فرستاد، و بريده بآنچه واقع شده بود از گرفتن من خوله را خبر داد، پس آن حضرت فرمودند: اى بريده سهم او از خمس بيش از آنست كه اخذ نموده است همانا او ولى شما است بعد از من، و اين كلام را ابو بكر و عمر شنيدند، و الحال بريده حى و حاضر است و هنوز نمرده است، آيا بعد از اين براى كسى جاى حرفى ميماند. " 📚برنامه سعادت (ترجمه كشف المحجة لثمرة المهجة)، ص: 230 ❕این نقل سند صحیحی ندارد و راویان آن ذکر نشده است و به اصلاح مرسل است , گذشته از آنکه با واقعیت تاریخی و روایات ما نیز همخوانی ندارد , چرا که آنچه در مورد خوله حنفیه در منابع روایی ما از امام باقر ع و جابر نقل شده است آن است که در زمان ابوبکر ، خالد بن ولید به جرم ندادن زکات ، و اعتقاد به ولایت علی علیه السلام ، به قبیله خوله حمله کرد و بزرگان آنان را کشت و خوله را نیز به اسارت در آورد ، علی علیه السلام خوله را از دست آن قوم نابکار نجات داد و با درخواست و رضایت خود خوله و اجازه برادر خوله با او ازدواج کرد که نتیجه این ازدواج ، محمد بن حنفیه بوده است نه آنکه خوله در زمان پیامبر اسیر شده باشد و به تصرف علی ع در آمده باشد : " فَلَمْ تَزَلْ عِنْدَهَا إِلَى أَنْ قَدِمَ أَخُوهَا فَتَزَوَّجَهَا مِنْهُ وَ أَمْهَرَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ تَزَوَّجَهَا نِكَاحاً " 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 2 ص 278 _ بحار الانوار ج 41 ص 303 ❕در منابع اهلسنت هم تصریح شده است که خوله در زمان ابوبکر اسیر شد که بعد علی ع با او ازدواج کرد : " هي خولة بنت جعفر بن قيس ابن مسلمة بن عبيد بن ثعلبة بن يربوع بن ثعلبة بن الدؤل بن حنيفة بن لجيم بن صعب بن على ابن بكر بن وائل سباها خالد أيام الصديق أيام الردة من بنى حنيفة فصارت لعلى بن أبى طالب فولدت له محمدا هذا " 📚البداية و النهاية، ج‏ 7، ص: 331 👌بنابراین نقل مورد استناد در کتاب کشف المحجه در مورد خوله هم سند صحیحی ندارد و هم با واقعیت های تاریخی همخوانی ندارد , لذا نمی تواند مورد استناد واقع شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir