💠ادامه 👇 👌آنچه مورد مناقشه است حضور جسمانی و مادی آن بزرگواران در روز عاشورا است به این صورت که دیگران آنان را در بیداری ببینند , چنین قضیه ای مستندی ندارد . ❕البته اعتقاد ما بر آن است که اهلبیت ع اگر بخواهند , می توانند پس از مرگشان در دنیا حضوری مادی داشته باشند به نحوی که دیگران آنان را در بیداری ببینند . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ( پس از وفات پیامبر ) علی علیه السلام ابوبکر را ملاقات کرد و با او در امر خلافت احتجاج کرد ، و گفت آیا راضی می شوی که در این مساله پیامبر بین من و تو قضاوت کند ؟ علی علیه السلام دست ابوبکر را گرفت و به مسجد قبا برد که به ناگاه پیامبر در آنجا بود که بر علیه ابوبکر حکم داد ، ابوبکر ترسان بازگشت و عمر را مطلع کرد ، عمر گفت این سحر بنی هاشم است » " أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع لَقِيَ أَبَا بَكْرٍ فَاحْتَجَّ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَ مَا تَرْضَى بِرَسُولِ اللَّهِ ص بَيْنِي وَ بَيْنَكَ قَالَ فَكَيْفَ لِي بِهِ فَأَخَذَ بِيَدِهِ وَ أَتَى مَسْجِدَ قُبَا فَإِذَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِيهِ فَقَضَى عَلَى أَبِي بَكْرٍ فَرَجَعَ أَبُو بَكْرٍ مَذْعُوراً فَلَقِيَ عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ فَقَالَ مَا لَكَ أَ مَا عَلِمْتَ سِحْرَ بَنِي هَاشِمٍ. " 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 274 ❕سماعه گفت : " خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم با خود صحبت مى‏كردم امام عليه السّلام مرا مشاهده كرده فرمود تو را چه شده كه با خود حرف ميزنى مايلى حضرت باقر عليه السّلام را ببينى ? عرض كردم آرى . فرمود حركت كن برو داخل خانه. داخل شدم ناگاه چشمم بحضرت باقر افتاد. " " و فرمود گروهى از شيعه خدمت حسن بن على عليه السّلام پس از شهادت حضرت على آمدند سؤال كردند. فرمود اگر امير المؤمنين را ببينيد مى‏شناسيد گفتند آرى فرمود پرده را بالا بزنيد. آن جناب را ديدند و شناختند و منكر نشدند. امير المؤمنين عليه السّلام فرمود مى‏ميرد مرده ما با اينكه مرده نيست و باقى ميماند باقيمانده ما حجت بر شما. " " كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ ع فَأَطَلْتُ الْجُلُوسَ عِنْدَهُ فَقَالَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ وَدِدْتُ وَ اللَّهِ فَقَالَ قُمْ وَ ادْخُلْ ذَلِكَ الْبَيْتَ فَدَخَلْتُ الْبَيْتَ فَإِذَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَاعِد ....." 📚بصائر الدرجات ج ١ ص ٢٧٥ ❕در روز عاشورا نیز آن بزرگواران می توانستند حضوری داشته باشند که دیگران در بیداری آنان را ببینند , اما در این که آیا چنین امری در روز عاشورا واقع شده است , مستندی موجود نیست , آنچه که است مشاهده آن بزرگواران در روز عاشورا در عالم رویا و خواب است نه بیداری . 👌در نقلی آمده است : " مردى كه دست و پا نداشت و كور بود مى‏گفت: پروردگارا! مرا از آتش نجات بده! به وى گفته شد: تو (به علت اينكه دست و پا ندارى) عقوبتى نخواهى داشت. با اين حال باز هم دعا ميكنى از آتش نجات پيدا كنى!؟ او گفت: من در كربلاء با آن افرادى بودم كه امام حسين را كشتند. موقعى كه امام حسين شهيد شد و مردم لباسهاى او را بتاراج بردند من يك شلوار و بند شلوار نيكوئى به پاى آن حضرت ديدم. تصميم گرفتم: بند شلوار او را غارت كنم. ناگاه ديدم آن حضرت دست راست خود را بلند كرد و روى آن بند شلوار نهاد، چون من نتوانستم دست او را رد كنم لذا آن را قطع كردم و در نظر گرفتم آن بند شلوار را باز كنم. ناگاه ديدم دست چپ خود را روى آن نهاد. من نيز دست چپ وى را قطع نمودم. سپس تصميم گرفتم: آن بند شلوار را از شلوار سرقت كنم، ناگاه صداى زلزله‏اى شنيدم و خائف شدم و آن را واگذار كردم. 👈خدا خواب را بر من مسلط نمود و در ميان کشتگان خوابيدم. در عالم خواب ديدم: گويا: حضرت محمّد در حالى آمد كه حضرت على و فاطمه با آن بزرگوار بودند. آنان سر مقدس امام حسين را برداشتند و آن را بوسيد و فرمود: يا ولدى قتلوك، قتلهم اللَّه! " اى پسر عزيزم ترا كشتند، خدا آنان را بكشد! " چه كسى اين عمل را با تو انجام داده است؟ امام حسين ميفرمود: شمر مرا شهيد نموده است. و اين شخصى كه خواب است دستهاى مرا قطع كرده است. و بمن اشاره كرد. زهرا به من فرمود: خدا دستهاى تو را قطع كند و چشم تو را كور نمايد و تو را داخل جهنم كند. من در حالى بيدار شدم كه چيزى را نميبينم و دست و پاهاى من سقوط كرده‏اند تنها نفرينى كه از زهراء باقى مانده اين است كه داخل جهنم گردم. " " رُوِيَ أَنَّ رَجُلًا بِلَا أَيْدٍ وَ لَا أَرْجُلٍ وَ هُوَ أَعْمَى يَقُولُ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ النَّارِ فَقِيلَ لَهُ لَمْ تَبْقَ لَكَ عُقُوبَةٌ وَ مَعَ ذَلِكَ تَسْأَلُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ قَالَ كُنْتُ فِيمَنْ قَتَلَ الْحُسَيْنَ ع بِكَرْبَلَاءَ فَلَمَّا قُتِلَ رَأَيْتُ عَلَيْهِ سَرَاوِيلًا ......." 📚بحار الانوار ج ٤٥ ص ٣١١ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir