مقاومت و فرار نکردن امام علی علیه السلام از میدان احد !!!! 🤔 ❓تحدی عقیل هاشمی : یک روایت ارئه دهید تا ثابت کند حضرت علی در جنگ احد فرار نکرده باشد ❗️❗️ 💠💠 👌ما در ذیل بر اساس اسناد و مدارک اهلسنت , ثابت کرده ایم که ابوبکر و عمر و عثمان از میدان احد گریختند و پیامبر را تنها گذاشتند و خداوند در مذمت آنان آیه نازل کرد : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2105 ❕حال عقیل بی عقل وهابی تحدی کرده است که یک روایت ارائه دهیم که علی علیه السلام از میدان احد فرار نکرده است , او توجه ندارد که نصوص در این رابطه متواتر است و چنین تحدی های سستی , بار دیگر منطق پوشالی و سبک وهابیت را به رخ همگان می کشاند . 👌در نقل تفسیر قمی آمده است : " اصحاب پیامبر جز علی ع از میدان احد گریختند و امیر مومنان بود که پیوسته با آنان نبرد می کرد تا آنکه صورت و سر و سینه و شکم و دو دست و پایش , نود جراحت و زخم برداشت " "قَدِ انْهَزَمَ أَصْحَابُهُ فَلَمْ يَزَلْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يُقَاتِلُهُمْ حَتَّى أَصَابَهُ فِي وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ وَ صَدْرِهِ وَ بَطْنِهِ- وَ يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ تِسْعُونَ جِرَاحَة " 📚تفسير القمي، ج‏1، ص: 116 ❕در نقل دیگر آمده است که علی ع در برابر دیگر اصحاب , چنین احتجاج می کرد : " شما را به خدا سوگند می دهم که آیا جز من کسی است که در میدان احد به همراه فرشتگان ایستاده باشد , آن هم در وقتی که دیگران فرار کردند ? اصحاب گفتند خیر " "نَشَدْتُكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ وَقَفَتِ الْمَلَائِكَةُ مَعَهُ يَوْمَ أُحُدٍ حِينَ ذَهَبَ النَّاسُ غَيْرِي قَالُوا لَا " 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏20، ص: 69 ❕و باز علی ع می فرمود : " من با پیامبر در احد باقی ماندم , اما مهاجرین و انصار به سوی منازلشان در مدینه فرار کرده بودند و می گفتند که پیامبر و اصحابش کشته شدند " " بَقِيتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَضَى الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ إِلَى مَنَازِلِهِمْ مِنَ الْمَدِينَةِ كُلٌّ يَقُولُ قُتِلَ النَّبِيُّ ص وَ قُتِلَ أَصْحَابُه‏ " 📚الخصال، ج‏ 2، ص: 368 ❕یا امام صادق ع فرمود : " روز احد , اصحاب پیامبر فرار کردند و کسی به همراه پیامبر نماند جز علی بن ابی طالب ع .... " "لَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ انْهَزَمَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى لَمْ يَبْقَ مَعَهُ إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع .... " 📚علل الشرائع، ج‏1، ص: 7 👌و فرمود : " مردم در جنگ احد از گِرد پيامبر خدا پراكنده شدند و ايشان، به شدّت خشمگين شد. پيامبر، هرگاه خشمگين مى‏شد، عَرَق از پيشانى او چون مرواريد مى‏چكيد. پس نگريست و على را در كنارش ديد و به او فرمود: «به خويشانت ملحق شو، آنان كه از گِرد پيامبر خدا پراكنده شدند». على گفت: اى پيامبر خدا! سرمشق من، شما هستید .». پيامبر خدا فرمود: «پس مرا از اينان، آسوده كن!». على يورش برد و نخستين‏كسى را كه از آنان ديد، زد. جبرئيل گفت: «اى محمّد! بى‏گمان، اين كار، همان ازخودگذشتگى است». [پيامبر فرمود:] «بى گمان، او از من است و من از اويم». جبرئيل هم گفت: «اى محمّد! و من هم از شمايم». پس پيامبر خدا به جبرئيل نگريست كه بر تختى از طلا، ميان آسمان و زمين نشسته و مى‏گويد: شمشيرى جز ذوالفقار، و جوان مردى جز على نيست. " " انهَزَمَ النّاسُ يَومَ احُدٍ عَن رَسولِ اللّهِ فَغَضِبَ غَضَبا شَديدا، قالَ: وكانَ إذا غَضِبَ انحَدَرَ عَن جَبينِهِ مِثلُ اللُّؤلُؤِ مِنَ العَرَقِ، قالَ: فَنَظَرَ فَإِذا عَلِيٌّ إلى جَنبِهِ، فَقالَ لَهُ: الحَق بِبَني أبيكَ مَعَ مَنِ انهَزَمَ عَن رَسولِ اللّهِ، فَقالَ: يا رَسولَ اللّهِ، لي بِكَ اسوَةٌ .... " 📚الكافي: ج 8 ص 110 ح 90 💠ادامه 👇