🤔 ❔این که می گویند خلافت به امام علی نرسید چون اهل مزاح و بود و آدم جدی نبود چقدر سندیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از تهمتهایی که غاصبین خلافت و پیروان آنها به علی علیه السلام می زدند تا به این بهانه عدم آن حضرت را برای امر خلافت ثابت کنند ، این بود که می گفتند امام علیه السلام شوخ طبع و مزاح و نعوذ بالله اهل هزل و باطل است . 🔹«عمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على عليه السّلام گفت: «تو از همه شايسته ترى اگر طبع نبودى » 📚تاریخ طبری ج 3 ص 294_ شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 1 ص 186 🔰بلاذرى از ابن عباس نقل می کند که «عمر گفته است نمى دانم با امت محمد چه كنم؟ (او اين جمله را پيش از ضربت خوردنش گفته بود) به او گفتم: چرا ناراحتى در صورتى كه ميان آنها افرادى كه شايستگى براى امر خلافت داشته باشند مى يابى؟ او گفت منظور تو على بن ابيطالب است؟ گفتم: آرى او به خاطر نزديكيش با رسول خدا و اينكه اوست و سابقه اش در اسلام و امتحانى كه در زندگى داده است شايستگى براى خلافت را دارد.عمر گفت: او آدم خوش نشين و مزاح است ( و شایسته خلافت نیست )» 📚انساب الاشراف ج 5 ص 16 🔹عمرو بن عاص از على علیه السلام ياد می نمود و می گفت شخصى است شوخ و مزّاح و شایستگی را ندارد . 📚الامتاع و الموانسه ج 3 ص 183 👌علی علیه السلام در پاسخ عمرو عاص فرمود ؛ « از ابن نابغه (پسر آن زن بد نام- اشاره به عمرو عاص است-) در شگفتم! او براى مردم شام چنين وانمود مى كند كه من بسيار اهل مزاح و مردى شوخ طبعم، كه مردم را با شوخى و هزل، پيوسته سرگرم مى كنم. او سخنى باطل و كلامى به گناه، گفته است- و سخنان گفتار دروغ است- او پيوسته دروغ مى گويد. وعده مى دهد و تخلّف مى كند. اگر چيزى از او درخواست شود، بخل مى ورزد و اگر خودش از ديگرى تقاضايى داشته باشد، اصرار مى كند. در پيمانش خيانت مى نمايد. (حتّى) پيوند خويشاوندى را قطع مى كند. هنگام نبرد لشكريان را امر و نهى مى كند (و سر و صداى زياد راه مى اندازد كه مردم شجاعش پندارند) ولى اين تا زمانى است كه دستها به قبضه شمشير نرفته است و هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه جامه اش را كنار زند و عورت خود را نمايان سازد (تا كريمان از كشتنش چشم بپوشند.). ❕ آگاه باشيد! به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از سرگرم شدن به بازى و باز مى دارد، ولى فراموشى آخرت او را از سخن حق بازداشته است. او حاضر نشد با معاويه بيعت كند، مگر اينكه عطيّه و پاداشى از او بگيرد (و حكومت مصر را براى او تضمين نمايد) و در مقابل از دست دادن دينش، رشوه اندكى دريافت نمايد.» 📚نهج البلاغه خطبه 84 🔹دشمنان مولا امير مؤمنان عليه السّلام هنگامى كه نمى توانستند كوچكترين نقطه ضعفى در مورد هاى او براى امر خلافت بيابند، يا مقام علمى و تقوا و زهد و پارسايى و شجاعت و تدبير او را انكار كنند، به مسائلى از قبيله آنچه در بالا آمده، متشبّث مى شدند، كه چون آن حضرت بسيار مزاح مى كند، پس شايسته خلافت نيست و اين خود مى رساند كه شايستگى هاى امام عليه السّلام به حدّى روشن بود كه هيچ كس نمى توانست انگشت انكار بر آن بگذارد، به همين دليل، طبق مثل معروف «ألغريق يتشبّث بكلّ حشيش» به اين بهانه هاى واهى متشبّث مى شدند. ❕البته باید توجه کرد اگر آن حضرت گاه شوخى و مى فرموده، روى حساب و برنامه بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مى شود كه انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى جاذبه فوق العاده اخلاقى بود، ولى دشمن كينه توز و بى منطق، از صفات خوب نيز تعبيرهاى زشتى مى كند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مى سازد و نمونه آن، همان است كه در اين بالا آمده است. 👌امام عليه السّلام در واقع «» را از خود نفى مى كند، نه مزاح خردمندانه و ممدوح را، كه مايه صفاى روح و نشاط قلب و ادخال سرور در قلوب مؤمنين است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 466 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman