💠ادامه 👇 ❕برخی در این رابطه می نویسند : " بنا به روايات گوناگون «حَدِيثُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»، برخى سخنان پيشوايان دين، محتوايى دشوار دارند و به دليل مضمون والايشان بسان مرغ عنقا به صيد انديشه‏هاى معمولى درنمى‏آيند. در اين ميان هر كس وظيفه دارد كه مرز فهم خود را دريابد و حد آن را نگاه دارد و احاديث برتر از آن را به دليل نافهمى، انكار نكند. در تاريخ نقد حديث، اما، با اين گونه انكارها روبه‏رو هستيم. برخى تنها به دليل وجود مطالبى شگرف و ديرباور در يك حديث، به ردّ گفته‏هاى پيشوايان دين پرداخته‏اند؛ در حالى كه امامان تنها هنگامى اجازه ردّ سخن منسوب به ايشان را داده‏اند كه مخالف محسوسات و مسلّمات عقلى و قرآنى نباشد. ❕از اين رو، امام صادق (ع) هنگام نقادى حديث از سوى حمزه بن طيار ، به او امر مى‏كند كه بازايستد و سكوت كند و چون وى سكوت مى‏كند، امام مى‏فرمايد: " لا يَسَعُكُمْ فيما يَنْزِلُ بِكُمْ مِمّا لا تَعْلَمُونَ إلّا الكَفّ عَنْهُ وَالتَثَبّتُ وَالرَدُّ الى أئمَّةِ الهُدى " آنچه به شما مى‏رسد و بدان آگاهى نداريد شما را گريزى نيست جز باز ايستادن و انديشيدن در آن و بازگرداندن آن به پيشوايان هدايت. " ( المحاسن ج ١ ص ٢١٦ ) 📚 آسیب شناخت حدیث ص ٢٨٤ ❕قرآن نیز به روشنی دستور می دهد که نباید امری را از روی نفهمیدن و ندانستن , تکذیب کرد , چنان که فرمود : "بلكه آنها چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است اينچنين پيشينيان آنها نيز تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود؟! " " بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ " ( یونس ٣٩ ) ❕امام صادق ع در این رابطه فرمود : "خداوند با دو آيه از قرآن، دو درس مهم به اين امت و بندگانش داده است، نخست اينكه جز آنچه مى‏دانند نگويند، و ديگر اينكه آنچه را نمى‏دانند انكار نكنند، سپس دو آيه زير را تلاوت فرمود أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ (آيا خداوند پيمان كتاب آسمانى را از آنها نگرفته است كه جز حق در مورد خداوند نگويند) بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ (مشركان چيزهايى را انكار كردند كه از آن آگاهى نداشتند، در حالى كه جهل دليل بر انكار نيست). " "إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَصَرَ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ أَلَّا يَقُولُوا حَتَّى يَعْلَمُوا وَ لَا يَرُدُّوا مَا لَمْ يَعْلَمُوا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَ قَالَ بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُه‏ " 📚بصائر الدرجات ج ١ ص ٥٣٧ _ الکافی ج ١ ص٤٣ 👌امیر مومنان ع فرمود : " زمانی که از احادیث ما چیزی را شنیدید که نمی شناختید و به آن علم نداشتید , آن را به سوی ما بازگشت دهید و توقف کنید و تسلیم باشید تا زمانی که حق برایتان روشن شود " "إِذَا سَمِعْتُمْ مِنْ حَدِيثِنَا مَا لَا تَعْرِفُونَهُ فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا وَ قِفُوا عِنْدَهُ وَ سَلِّمُوا إِذَا تَبَيَّنَ لَكُمُ الْحَق‏ " 📚تحف العقول ص ١١٦ ❕بنابراین نباید روایتی را به صرف نفهمیدن و ندانستن رد نمود . 👌در روایت مورد استناد وهابی , آمده است که زراره روایاتی از اهلبیت ع در دستش بود که نمی توانست آن را درک کند , روایاتی که از فضائل بالای اهلبیت علیهم السلام سخن می گفت , لذا تصمیم گرفته بود که آنها را آتش بزند که امام باقر ع با تذکر به جریان ملائکه و آدم ع یاد آور شد که نباید به صرف ندانستن چیزی , آن چیز را انکار و رد نمود , زراره نیز در آن زمان تازه به مکتب اهلبیت ع پیوسته بود و پذیرش برخی از روایات برایش سخت بود , اما به تدریج به درجات بالای علم و دانش با شاگردی کردن در محضر ائمه علیهم السلام رسید , چنان که علامه مجلسی می نویسد : "این امور از زراره در ابتدای امرش ( و ابتدای تشرفش به مکتب امامان ع ) بود و هنوز در دین راسخ نشده بود , چرا که زراره در آغاز امر از دانشمندان مخالف شیعه بود و در ذهنش قواعد باطل مخالفین بود , اما به برکت امامان ع از کاملین در ایمان و افاضل علمای دین شد " " و هذه الأمور من زرارة كان في بدو أمره قبل رسوخه في الدين، لأنه كان أولا من علماء المخالفين، و كان قد استقر في ذهنه قواعدهم الباطلة، فصار ببركتهم عليهم السلام من كمل المؤمنين و أفاضل علماء الدين. " 📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج‏15، ص: 229 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir