شک پیامبر اسلام به رسالتش !!!!
🤔
#پرسش
❓یکی شبهه کرد که در قرآن آمده که پیامبر به رسالتش شک داشته و خدا می گوید که اگر شک داری برو از اهل کتاب سوال بکن !!!!! آیا این قضیه واقعیت دارد !!!!!
💠
#پاسخ💠
👌خداوند در آیه ٩٤ سوره یونس می فرماید :
" فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِين " " اگر در آنچه بر تو نازل كردهايم ترديد دارى از آنها كه پيش از تو كتب آسمانى را مىخوانند سؤال كن، (بدان) به طور قطع،" حق" از طرف پروردگارت به تو رسيده، بنا بر اين هرگز از ترديد كنندگان مباش "
👌 در این آیه اگر چه مخاطب پیامبر است , اما در واقع مشرکین و کسانی که در رسالت پیامبر اسلام تردید می کردند , مقصود خداوند هستند که اگر در رسالت پیامبر شک و تردیدی دارند , بروند از اهل کتاب سوال کنند , زیرا چنان که در ذیل توضیح داده ایم , نشانه های نبوت پیامبر اسلام در تورات و انجیل آمده است و شکاکان با رجوع به اهل کتاب می توانستند در این قضیه به یقین برسند :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2988
❗️بنابراین مقصود اصلی آیه شکاکان از مشرکین و مردم هستند و خداوند اگر چه پیامبر را مخاطب قرار داده اما هدفش تفهیم شکاکین است و به اصطلاح " به در می گوید , دیوار بشنوند " : " ایاک اعنی و اسمعی یا جاره "
👌لذا پیامبر اسلام ص می فرمود که مقصود آیه من نیستم و به خداوند سوگند من هیچگاه در رسالتم شک نکردم و هیچگاه مامور به سوال کردن نشدم : " «فوالله ما شك و ما سأل». "
📚تفسیر قمی ج ١ ص ٣١٧ _ بحار الانوار ج ٣٦ ص ٩٤
❗️امامان علیهم السلام هم می فرمودند که مقصود آیه پیامبر اسلام نیست , بلکه مقصود جاهلانی هستند که در رسالت پیامبر اسلام تشکیک می کردند : " فإن المخاطب بذلك رسول الله ، و لم يكن في شك مما أنزل الله عز و جل، و لكن قالت الجهلة ....فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ بمحضر من الجهلة "
📚علل الشرایع ج ١ ص ١٢٩ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ٣ ص ٥٣
❗️لذا در تفسیر نمونه می خوانیم :
"چون در آيات گذشته قسمتهايى از سرگذشتهاى انبياء و اقوام پيشين ذكر شده بود، و ممكن بود بعضى از مشركان و منكران دعوت پيامبر ص در صحت آنها ترديد كنند، قرآن از آنها مىخواهد كه براى فهم صدق اين گفتهها به اهل كتاب مراجعه كنند، و چگونگى را از آنها بخواهند، چرا كه در كتب آنها بسيارى از اين مسائل آمده است.
❕ولى به جاى اينكه روى سخن را به مخالفان كند، پيامبر را مخاطب ساخته چنين مىگويد:
" اگر از آنچه بر تو نازل كرديم در شك و ترديد هستى از آنها كه كتب آسمانى را قبل از تو مىخوانند بپرس" (فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ).
👌تا از اين طريق ثابت شود كه" آنچه بر تو نازل شده حق است و از طرف پروردگار" (لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ).
" بنا بر اين هيچگونه شك و ترديد هرگز به خود راه مده" (فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِينَ).
❗️اين احتمال نيز وجود دارد كه آيه فوق بحث تازه و مستقلى را در باره صدق دعوت پيامبر ص عنوان مىكند و به مخالفان مىگويد كه اگر در حقانيت او ترديد دارند، نشانههاى او را كه در كتب پيشين مانند تورات و انجيل نازل شده از اهل كتاب بپرسند.
👌شان نزولى كه در بعضى از تفاسير نقل شده ( تفسير ابو الفتوح رازى جلد 6 صفحه 227 ذيل آيه ) نيز اين معنى را تاييد مىكند و آن اينكه: جمعى از كفار قريش مىگفتند: اين قرآن از طرف خدا نازل نشده بلكه شيطان به محمد ص القا مىكند!، اين سخن سبب شد كه عدهاى در شك و ترديد فرو روند، خداوند با آيه فوق به آنها پاسخ گفت.
❕ممكن است در ابتدا چنين به نظر برسد كه آيه حكايت از اين دارد كه پيامبر ص در حقانيت آياتى كه بر او نازل مىشد ترديد داشت، و خداوند از طريق فوق ترديد او را زايل كرد.
👌ولى با توجه به اينكه پيامبر ص مساله وحى را با شهود و مشاهده دريافته بود، چنان كه آيات قرآن حاكى از همين معنى است، شك و ترديد در اين مورد معنى نداشت، به علاوه اين تعبير رائج است، كه براى تنبيه دوردستان افراد نزديك را مخاطب مىكنند و سخنى را القا مىنمايند، اين همان است كه عرب با ضرب المثل معروف" اياك اعنى و اسمعى يا جاره" (بتو مىگويم ولى همسايه تو بشنو) از آن ياد مىكند كه نظير آن را نيز در فارسى داريم، و اين گونه سخن در بسيارى از موارد تاثيرش از خطاب صريح بيشتر است.
▫️ادامه 👇