✍ادامه 👇 ▫️3 _ روایت فوق در تضاد با روایت دیگری است که در آن حضرت حمزه قبل از جنگ احد ,  نهایت خضوع و خشوع را در برابر پیامبر و علی و امامان اهلبیت  علیهم السلام داشته و عبودیت مطلق خود در نزد خداوند را ابراز می دارد . ❕در نقل مورد اشاره آمده است : " پیامبر فرمود: ای حمزه! ای عموی رسول خدا! زمان غیبت طولانی تو نزدیک است. اگر بر خداوند تبارک و تعالی وارد شوی و از تو در مورد احکام اسلام و شروط ایمان بپرسند چه می‌گویی؟ حمزه گریه کرد و گفت: پدر و مادرم به فدای تو. مرا راهنمایی کن و به من بفهمان. پس پیامبر فرمود: ای حمزه صادقانه شهادت بده که خدایی جز خدای یگانه نیست و من رسول خداوند متعال هستم که خدا او را با حق و حقیقت فرستاده است. حمزه گفت: شهادت می‌دهم. فرمود: و شهادت بده که نعمت بهشت و آتش دوزخ حق است و اینکه قیامت نزدیک است و هیچ شکی در آن نیست و اینکه صراط و میزان حق است و هرکس هم وزن ذره ای عمل نیک انجام دهد نتیجه آن را می‌بیند و هرکس هم وزن ذره ای بدی کند نتیجه آن را می‌بیند و اینکه گروهی در بهشت و گروهی در آتش جهنم قرار می‌گیرند. شهادت بده که علی بن ابی طالب علیه السلام امیرالمؤمنین است. حمزه گفت: شهادت دادم و اقرار کردم و ایمان آوردم و تصدیق نمودم. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: و فاطمه سلام الله علیها سرور زنان دو جهان است. گفت: بله. تصدیق نمودم. نیز تصدیق کن که محمد و آل او بهترینِ خلق هستند. ای حمزه به ظاهر و باطن آنها ایمان می‌آوری و بر آن ایمان زندگی می‌کنی و می‌میری. کسی که آنها را دوست دارد دوست می‌داری و با کسی که با آنها دشمن باشد دشمنی می‌کنی؟ حمزه گفت: بله ای رسول خدا. خدا و تو را گواه می‌گیرم و خدا بس گواه است. پس رسول خدا فرمود: خداوند تو را به راه راست هدایت کند و به توفیق دهد." " ...  أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ حَمْزَةُ شَهِدْتُ وَ أَقْرَرْتُ وَ آمَنْتُ وَ صَدَّقْتُ وَ قَالَ الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ  قَالَ حَمْزَةُ آمَنْتُ وَ صَدَّقْتُ وَ قَالَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ  قَالَ نَعَمْ صَدَّقْت‏ ...." 📚طرف من الانباء و المناقب ص 123 ▫️4 _ با توجه به آنکه در روایات اهلسنت مانند صحیح بخاری نیز نقلی به مانند نقل مورد اشکال از کتاب امالی طوسی نقل شده است , لذا این احتمال تقویت می شود که نقل شیخ طوسی از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت صادر شده لذا قابل تکیه و استناد نیست : " أَنَّ عَلِيًّا قَالَ: كَانَتْ لِي شَارِفٌ مِنْ نَصِيبِي مِنْ الْمَغْنَمِ يَوْمَ بَدْرٍ، وَ كَانَ النَّبِيُّ أَعْطَانِي مِمَّا أَفَاءَ الله عَلَيْهِ مِنْ الْخُمُسِ يَوْمَئِذٍ، فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَبْتَنِيَ بِفَاطِمَةَ- عَلَيْهَا السَّلَام- بِنْتِ النَّبِيِّ وَاعَدْتُ رَجُلًا صَوَّاغًا فِي  بَنِي قَيْنُقَاعَ أَنْ يَرْتَحِلَ مَعِي فَنَأْتِيَ بِإِذْخِرٍ، فَأَرَدْتُ أَنْ أَبِيعَهُ مِنْ الصَّوَّاغِينَ فَنَسْتَعِينَ بِهِ فِي وَلِيمَةِ عُرْسِي، فَبَيْنَا  أَنَا أَجْمَعُ لِشَارِفَيَّ مِنْ الْأَقْتَابِ وَ الْغَرَائِرِ وَ الْحِبَالِ- وَ شَارِفَايَ مُنَاخَانِ إِلَى جَنْبِ حُجْرَةِ رَجُلٍ مِنْ الْأَنْصَارِ، حَتَّى جَمَعْتُ مَا جَمَعْتُ- فَإِذَا أَنَا بِشَارِفَيَّ قَدْ أُجِبَّتْ أَسْنِمَتُهُمَا، وَ بُقِرَتْ خَوَاصِرُهُمَا، وَ أُخِذَ مِنْ أَكْبَادِهِمَا، فَلَمْ أَمْلِكْ عَيْنَيَّ حِينَ رَأَيْتُ الْمَنْظَرَ، قُلْتُ: مَنْ فَعَلَ هَذَا؟ قَالُوا: فَعَلَهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِب‏ ... " 📚صحيح البخاري، ج‏6، ص: 260 طبع مصر ❗️در همچنین مواردی که روایتی موافق با روایات اهلسنت است و به ظاهر با روایات شیعه هم در تعارض است , روایت مورد بحث از اعتبار ساقط است زیرا ما در هنگام تعارض روایات ماموریم  روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ «  دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ  قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی  ج 1 ص 68 👌در ذیل در مورد چرایی صدور روایات تقیه ای و موافق با مذهب اهلسنت توضیحات خوبی داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir