🔸محمد پارسا سه ساله با لحن بچه گانه و با عصبانیت😠 و ناراحتی میگفت: مامان نذار بره، گناه داره، میره شهید میشه🌷 ایوب فقط میخندید 🔹 بعد از رفتن پدرش جیغ میزد و گریه میکرد😭 و به من میگفت: بابا اگر بشه تقصیر توئه، من رفتن بابام رو از چشم تو میبینم، همه بابا دارن من ندارم😔 🔸حالا بعد از "شهادت پدرشون" می گویند: دلم برای میسوزه که تیر به سرش زدن💥 ایوب میگفت: مریم جان، من میدانم میشوم عکس و فیلم از من زیاد بگیر📸 بچه‌ها بزرگ شدند پدرشان را ببینن 🔹روزهای آخر  صدایش میکردم، موقع رفتن گفتم: ایوب جان وصیتنامه ننوشتی⁉️ گفت: را اول وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود👌 فقط من را ببخش که نتوانستم مهریه ات را کامل بدهم، عکس های حضرت آقا و سید حسن نصرالله را قبل از رفتن خرید و گفت: اینها تمام من هستند، وقتی نگاه به عکس آقا میکنم انرژی میگیرم، و همه آن عکسها را با خودش به سوریه برد. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh