eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣3⃣به یاد 🕊❤️🕊 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣3⃣ 🌷 ✍چندماه قبل از شهادتش، برا سفر کاری رفته بود ترکیه.نماز هاش رو تو هتل نمی خوند. میگفت معلوم نیست اینجا چه کارهایی کردن. شاید نجس باشه. ✍هتل دار بهش گفته بود اولین ایرانی هستی که میبینم برا نماز صبح هم میری مسجد. همه اون ساعت، مست از دیسکو ها بیرون میومدن! یه مسجد پیدا کرده بود. نماز هاش رو میرفت اونجا میخوند. با اینکه مسجد اهل تسنن بود. با چند نفر رفیق شده بود و هدایتشون کرده بود. با یه نفر از کشور هلند دوست شده بود و دعوتش کرده بود به سمت شیعه. بهش گفته بود برو سرچ کن نهج البلاغه رو پیدا کن بخون ببین علی چی گفته. بهش دعای کمیل رو نشون داده بود.... انسان وقتی آماده پرواز باشه فرق نمیکنه چند ماه آخر رو کجای این کره خاکی باشه...ایوب آماده بود...باند پرواز مهم نیست...ترکیه یا سوریه...... چند ماه قبل از شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#برو_نهج_البلاغہ_علی_را_بخون 🌸چند ماه قبل از #شهادتش، برا سفر ڪاری رفتہ بود ترڪیہ. نماز هاش رو تو هتل نمی خوند. یہ #مسجد اهل تسنن پیدا ڪرده بود و نمازهاش را اونجا می خوند. 🌸حتی برای نماز صبح هم، موقعی ڪہ بقیہ #مست از دیسڪوها بیرون میومدند، اون برای نماز بہ مسجد میرفت. 🌸اونجا با چند نفر #رفیق شده بود و هدایتشون ڪرده بود. با یہ نفر از ڪشور #هلند دوست شده بود و دعوتش ڪرده بود بہ سمت #شیعہ. بهش گفتہ بود برو سرچ ڪن و #نهج_البلاغہ رو پیدا ڪن بخون ببین علی چی گفتہ و بهش دعای ڪمیل رو یاد داده بود ... 🔴👈 انسان وقتی آماده #پرواز باشہ فرق نمیڪنہ ڪجای این ڪره خاڪی باشہ ... باند پرواز مهم نیست ... ترڪیہ یا سوریہ #شهید_‌مدافع_حرم #شهید_ایوب_رحیم_پور🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
... 🌺غسل کرد و از همه گرفت و با همه خداحافظی کرد و گفت بچه ها من دیگه برنمیگردم، 🌺همه و دستش انداختند و با میگفتند: ایوب برو برگردی؛ ولی اون گفت: من میبینم که برگشتنی نیستم منتظرم نباشید ... 🌺کسی نکرد ... اما سحرگاه، بعد از همه که اون شب توی اون خونه با پروردگار خودش انجام داد، برنگشتنش رو به همه دوستانش کرد ... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣1⃣9⃣ 🌷 💠ثبت نام برای سوریه 🔸دو سال پیش به خانه آمد و گفت، برای ثبت نام میکنند، و نیرو میبرند برای خدمت و از حرم خانم حضرت زینب ( سلام الله علیها) 🔹گفتم: چه خوب☺️، منم با خودت ببر، که از دستم بر بیاید انجام میدهم☝️. از آشپزی تا هر کار دیگری، که در حد توانم باشد. گفت: آنجا منطقه است و خانم نمیبرند😒. 🔸بعد از آن ثبت نام حالات و روحیاتش به کل کرد، ترک نشد👌، اعمال انجام میداد، همیشه به من میگفت فلان دعا و یا نماز مستحبی را بخوان🍃. هیچ وقت چیزهای از خدا نخواه، همیشه چیزهای بزرگ از خدا بخواه🌺. آخر همه دعاهایش همیشه شهادت بود. 🔹وقتی تایید شد که ببرندش آنقدر خوشحال بود😍 که من تعجب کردم، تا حالا اینقدر ندیده بودمش. با خنده و شادمانی گفت: ما هم پریدیم خانمی، ...✋🕊 🔸گفتم: تو داری میروی 💣 چرا اینقدر خوشحالی😳، گفت: نمیدانی من دارم کجا میروم، خانم دنیا برام شده😔، من دارم از این قفس نجات مییابم😍. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
رهروان این ره نه پیر بودند! نه سیر شده از دنیا! تنها #عاشــق بودند... #شهید_ایوب_رحیم_پور نازدانه نیایش خانم و آقا پارسا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸محمد پارسا سه ساله با لحن بچه گانه و با عصبانیت😠 و ناراحتی میگفت: مامان نذار بره، گناه داره، میره شهید میشه🌷 ایوب فقط میخندید 🔹 بعد از رفتن پدرش جیغ میزد و گریه میکرد😭 و به من میگفت: بابا اگر بشه تقصیر توئه، من رفتن بابام رو از چشم تو میبینم، همه بابا دارن من ندارم😔 🔸حالا بعد از "شهادت پدرشون" می گویند: دلم برای میسوزه که تیر به سرش زدن💥 ایوب میگفت: مریم جان، من میدانم میشوم عکس و فیلم از من زیاد بگیر📸 بچه‌ها بزرگ شدند پدرشان را ببینن 🔹روزهای آخر  صدایش میکردم، موقع رفتن گفتم: ایوب جان وصیتنامه ننوشتی⁉️ گفت: را اول وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود👌 فقط من را ببخش که نتوانستم مهریه ات را کامل بدهم، عکس های حضرت آقا و سید حسن نصرالله را قبل از رفتن خرید و گفت: اینها تمام من هستند، وقتی نگاه به عکس آقا میکنم انرژی میگیرم، و همه آن عکسها را با خودش به سوریه برد. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh