9⃣0⃣3⃣1⃣
#خاطرات_شهدا🌷
🔰علیرضا دبستان را در
#مدرسه عصر انقلاب عصر پهلوی آن زمان گذراند.
بسیار
#تیزهوش و در عین حال پسری خندان😃 شلوغ و کمی هم اهل
#شیطنت بود.
♻️معلم ها خیلی این پسر را دوست داشتند. یکی از
#معلمها میگفت شیطنت از چشمای این بچه👫 می باره ولی چون درس و
#اخلاقش خوبه ما هم دوسش داریم.
🔰دبستان که می آمدیم با اینکه خسته بودیم همه را
#تشویق میکرد که مسجد🕌 برویم و نماز را به
#جماعت بخوانیم بعد هم ناهار و بعد از آن مشغول بازی می شدیم. پایان دوران دبستان مصادف بود با
#حوادث انقلاب ما کمتر به درس توجه می کردیم.
♻️علیرضا درس
#نمی خواند اما چون توی کلاس خوب دقت می کرد همیشه نمراتش از ما بهتر بود.
با
#پیروزی انقلاب وارد مقطع راهنمایی شد مدرسه
#شهید ارباب در خیابان حکیم نظامی ثبت نام کرد.
🔰علیرضا آنقدر درگیر مسائل
#انقلاب و فعالیتهای
#مسجد و مسائل فرهنگی بود که کمتر به درس توجه می کرد با این حال سال اول با معدل بالا قبول خرداد شد. ✔️
♻️دوم راهنمایی سال آخر
#تحصیل او بود در این سال معمولاً نیمههای شب✨
پس از پایان کار
#بسیج به خانه می آمد صبح 🌤زود هم راهی🚶مدرسه می شد.
🔰در همین دوران بود که با راه اندازی انجمن اسلامی
#مدرسه مشغول فعالیتهای سیاسی شد.
گروههای سیاسی مختلف نظام که در مدارس فعالیت می کردند
#علیرضا را مانعی بر سر راه خود می دیدند لذا یک بار او را به قدری کتک زدند
♻️که کمتر کسی
#تحمل آن را داشت با سر و صورتی خونین💔 راهی خانه شد اما دست از فعالیت هایش بر نمی داشت
نمیدانم که این به
#پسر در روز چقدر استراحت میکرد.
🔰 تازه از این
#سال برگزاری جلسه قرآن 📖و برگزاری اردو و فعالیت برای خانواده
#شهدا در مسجد و تبلیغات بسیج هم به کارهایش اضافه شد. ⚡️
#شهید_علیرضا_کریمی🌷
#شهید_دفاع_مقدس
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh