🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیدی که بعد از #شهادت هم هوای فرزندانش را دارد #شهید_محمد_یزدی_علی_آبادی🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shah
8⃣1⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 #شهیدی که بعد از #شهادت هم هوای فرزندانش را دارد
🌷چند سالی از #شهادت_محمد می گذشت. پسر بزرگم "مرتضی" به سن مدرسه🎒 رسیده بود. یک روز وقتی از #مدرسه برگشت، در حالی که اشک می ریخت😭 از من تقاضای #پول کرد.
🌷مقداری #پول خُرد به او دادم . آنها را پس زد، اسکناس💵 می خواست. در خانه اسکناس نداشتم🚫 تا ساکتش کنم . آنقدر نوازشش کردم و قربان صدقه اش رفتم تا #آرام شد و خوابید😴.
🌷کنارش دراز کشیدم، کم کم #پلکهایم سنگین شد و به خواب رفتم. در عالم خواب #محمد به من گفت :«فاطمه علت گریه ی مرتضی چیست⁉️»
🌷گفتم :« اسکناس می خواهد، در حال حاضر در خانه🏡 اسکناس ندارم تا به او بدهم.» گفت :« به #انباری برو ، داخل پارچی که به مرتضی جایزه🎁 داده اند، چند اسکناس #پنجاه تومانی است; بردار و به او بده. »
🌷از خواب بیدار شدم، به انباری رفتم. داخل #پارچ را نگاه کردم، چند اسکناس💵 در آن بود. آنها را برداشتم و به #فرزندم دادم.
🌷هر دو خندیدیم😄، او از سرِ شوق و من از سرِ #شکر; شکرِ حضور مردی که در نبود فیزیکش، باز هم هوای من و #فرزندانش را دارد👌 .
راوی: #همسر_شهید
#شهید_محمدیزدی_علی_آبادی_علیاء
📚برگرفته از کتاب:
ره یافتگان کوی یار
در ۱۳۳۹/۰۱/۱۵ در روستای علی آباد علیاء از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد و در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در عملیات #کربلای_5 به درجه رفیع #شهادت نائل آمد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شہدا 🌹 اولین بار براے صحبت کردن زمان #خواستگارے💐 وآخرین بار هـم براے صحبت کردن قبل از اعزا
2⃣5⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#عاشقانه_شہدا 🌹
🌿 من خیلے مخالف رفتن عباس به #سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو #راضی کرد...😔
🌿روزی که مےخواست به سوریه بره
من #مدرسه بودم و از روزهای قبل هم #امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه #نامه نوشته بود💌
🌿وقتی اونو خوندم
خیلے #مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی #عارفانه نوشته بود💞😭
🌿نوشته بود رفتم تا #وابسته نشوم😓
چون مےترسید به #عشق دنیویش زیاد وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه💔
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چہ اتفاقاتی دارد میافته!💚
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 رهبر معظم انقلاب : کارهایی که ایشان (شهید آوینی)داشتند نباید زمین بماند .این کارها ، کارهای با ارز
1⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹بعد از شنیدن #خبر_شهادت سید مرتضی خواستم خودم این خبر را به بچهها بدهم😊، به همین علت ظهر در راه بازگشت از #مدرسه به آنها گفتم:« پدر هست، #همیشه هست، فقط ما توانائی دیدنش را نداریم😔 و این میتواند زیاد مهم نباشد♨️».
🔸انسان حقیقی در فناست كه #حیات مییابد، و به دیگران نیز حیات میبخشد🕊، و چنین مقدر است كه در قید حیات ظاهر جز برای تنی چند از اهل دلـ❤️ ناشناس بماند، #تنهایی و غربت او نیز تا واپسین روز مؤید همین معنا بود.😔
🔹در روز تشییع جنازه⚰ از دیدن آن خیل دلسوختگان بر خود لرزیدم😢. چگونه او در تنهایی خود این همه #عاشق داشت؟😭 بسیار گفتند و شنیدیم که او لیاقت #شهادت داشت. #شهادت_حقش_بود. باب شهادت🚪 به روی شایستگان باز است. چگونه باور کنم⁉️
🔸این روزگار كه #روزگارشهادت نیست🚫. او همواره در پی #جاودانگی بود. از مرگ نمیهراسید❌ و باور داشت كه این تن نه جای پروراندن كرم است، پیلهای است تا كه #پروانه آن را بشكافد و آن همه بر گرد #شمع_ولایت طواف كند
🔹تا خود شمع 🕯صفت شود و در مدح عشق، #كربلا، ندای هل من ناصر ینصرنی، را ندای حقطلبی تمام اعصار را لبیك گوید، او #كربلا را #درفكه یافت و از همان جا نیز به یاران #امام_حسین (ع) پیوست😔
👈راوی : #همسرشهید
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 زین پس شما ماندین... و قاب #عکس های زیبایتان...🕊 و یک دنیا دوری و #حسرت.... و چه سخت اس
4⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
✍مادر شهید #ابوالفضلشیروانیان
🌷یکبار ابوالفضل #مدرسه بود و صف #نانوایی هم شلوغ. خیلی معطل شدم؛ یک دفعه دیدم کسی زد روی شانه ام و #چادرم را کشید.
🌷سرم را خیلی زود برگردانم عقب. دیدم ابوالفضل است با ابروهای گره خورده. اشاره کرد که بیایم #عقب. وقتی از #صف آمدم بیرون، با ناراحتی گفت: «مگه من مُردم که شما اومدین صف نونوایی؟ اون هم جلوی این همه #نامحرم!» بابت #غیرتش خدا را شکر کردم ...
🌷ابوالفضل همیشه به ما سفارش #حجاب می کرد، می گفت:«اگه می خواید قیامت جلوی حضرت زهرا علیه السلام #روسفید باشین نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مد رفتار کنین.
🌷نباید بگید #عرف جامعه فلان حرف رو می گه یا فلان چیز رو می خواد. باید نگاه کنین به آیات #قرآن و زندگی #حضرتزهرا علیه السلام ببینی اونها چی می گن، همون کار رو بکنین...»
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Narimani-Shab 01 Moharam1395-005.mp3
7.38M
#مداحی_شهدایی🌷
از زیر قرآن رد شدم
دارم میرم به #مدرسه
🔊مداحی #سیدرضا_نریمانی
برای فرزندان شهدای مدافع حرم به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_عباس_دانشگر °🌷°| در زمینه خبرنگاری و تصویربرداری📸 هم وارد شده بود! برایم جالب بود. دفاع شخصی
1⃣7⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹شهید عباس #دانشگر از همان کودکی مسیر بندگی را در پیش گرفت.9ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد.عباس بعد از نماز در مسجد🕌 به تعقیبات مشغول میشد یکی از
#مستحباتی که از 8 سالگی شروع کرده بود بعد هر نماز حدود 3 تا 5 دقیقه سر به #سجده میگذاشت.
🔸موقع رفتن به #مدرسه همیشه سرش را میشست بعد جلوی آینه می ایستاد موهایش را شانه میکرد و عطر میزد😌.
🔹عباس دانشگر 5مهر1390 وارد #دانشگاه افسری امام حسین شد و رخت #رزمندگی به تن کرد که اورا تا به شهادت🌷 بالا برد.همیشه میگفت نکند ما به اندازه ای که حقوق میگیریم کار نکنیم📛
🔸همین که در #سپاه خدمت میکنیم و توفیق خدمت در این نهاد انقلابی را داریم باید #خدا را شکر کنیم🙂.
🔹او 23 بهمن ماه 1394 دختر عمویش را به #همسری برگزید💍 وسه ماه بعد اردیبهشت سال 1395 عازم #سوریه شد.
🔸شهید دانشگر کمی قبل از #شهادتش نماز📿 ظهر را در تیررس دشمن💥 اقامه میکند مانند یاران امام حسین باز هم آرام است و این موقعیت #خطرناک کیفیتی از نمازش کم نمیکند❌ .
🔹صبح فردا نیرو های تفحص به جلو رفتند و پیکر مطهرش⚰ را عقب آوردند و دیدند #خون صورت عباس را خضاب کرده و سرخی اش سرزمین حلب را رنگین کرده😭.
#شهید_عباس_دانشگــر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فرماندهان گردان #یازهرا.. #شهید محمد رضا تورجی زاده دفاع مقدس #شهید مسلم خیزاب مدافع حرم هر دو #عا
✍دست نوشته فرزند
#شهید_مدافع_حرم_مسلم_خیزاب:
سلام بابا
دلم خیلی برایت #تنگ شده
جان مادر عزیزم فردا(اول مهر) بیا دنبالم #مدرسه
آخه بچه ها با پدرهایشان می آیند😔
🍃🌺🍃🌺
#تشنــه ست
شـبیه #ماهـیِ بی دریا
یـا #آهوی پا بسته میان صحرا
صبری بده ِای خدا، به فرزندِ شهـیــد
وقتےکه
بلـد شد بنویـسـد
#بـابـا...
#شادی_روح_شهید_خیزاب_صلوات
#سالگرد_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃💕🍃💕🍃💕 در صدا ڪردنِ نام #تو یڪ "ڪجایے؟" پنهان است ... یڪ "ڪاش مےبودے"💔 یڪ "ڪاش باشے" من نامِ تو ر
3⃣1⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سربلند
📝محسن #سومین بچه ام بود. بیست و یکم تیر سال۷۰ اذان ظهر را که میگفتند به دنیا آمد👶. اذیتی برایم نداشت؛ چه توی بارداری چه وقتی به دنیا آمد. بچه #آرامی بود.
📝سر محسن دوسه بار #قرآن را ختم کردم. حواسم بود که هرجایی هرچیزی نخورم📛. #اسمش را هم خودم انتخاب کردم؛ بهیاد محسنِ سقطشدهی #حضرتزهرا(س).
📝تازه خواندن و نوشتن✍ یاد گرفته بود. وقتی قرآن یا دعا📖 میخواندم میآمد مینشست کنارم. #علاقه داشت.حدیث کسا و زیارت عاشورا را #خودم یادش دادم ⚡️ولی قرآن را نه❌. خودش کمکم بنا کرد یاد بگیرد.
📝توی #مدرسه از همان بچگی سر صف قرآن میخواند. از همان سالهای کودکی نماز میخواند📿 و روزه میگرفت. صبحها که خواهرهایش را برای نماز صدا میکردم🗣 میدیدم #محسن زودتر بلند میشود. پدرش هم بعد از #نمازصبح باصدای بلند قرآن میخواند. میگفت بذار صدای قرآن تو گوش👂 بچهها بپیچه.
📝ماهرمضان #سحرها صدایش نمیزدم که روزه نگیرد🚫؛ اما وقتی میدیدم بیسحری تا افطار گرسنه و تشنه میماند #مجبور میشدم صدایش کنم. نه که نخواهم روزه بگیرد میدیدم از خواهربرادرهایش #ضعیفتر است دلم میسوخت. میگفتم بذار به #تکلیف برسی بعد.
📝بزرگ که شد زیاد روزه میگرفت. #نذر می کرد. صبحها صبحانه🌯 می گذاشتم میآمدم می دیدم #نخورده و رفته. بعد که می آمد میگفت روزه ام. نمازش را همیشه #اول_وقت میخواند.
به روایت مادر شهید
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨ شهیدی که به دنبال راهی برای خدمت به شهدای ترور فلسطین و لبنان بود👇 شهید مصطفی احمدی روشن🌷 جنگ #غ
از در #مدرسه آمد تو. رفتم طرفش. دست دادم. پوستش زبر بود😣 مثل همیشه.
درس📚 و بازیمان که تمام می شد، می رفت پای مینی بوس🚌 کمک #پدرش.
همه کار می کرد؛ از #پنچرگیری تا جاروکردن کف مینی بوس. #تک_پسر بود، ولی لوس بارش نیاورده بودند🚫
از همه مان پوست کلفت تر بود😄
#شهید_مصطفی_احمدےروشن
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣2⃣1⃣ به یاد #شهید_علی_جمشیدی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣0⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌷شهید:علی جمشیدی
🗓تولد:1369/08/15
🌷شهادت:1395/02/17
🔰برادرم بسیار بچه فعالی بود و از دوران ابتدایی در #بسیج و ستاد امر به معروف رفت و آمد میکرد. گاهی که مناسبتی پیش میآمد به ستاد میرفت و شبها🌙 همانجا می خوابید و صبح به #مدرسه می رفت.درسش که تمام شد📚 کنکور داد و در رشته #معماری ساختمان ادامه تحصیل داد و لیسانسش را از دانشگاه چالوس گرفت. البته بین مقطع فوق دیپلم و کارشناسی دوران #سربازیاش را هم طی کرد.
🔰سختیهایی که برای رفتن به #سوریه تحمل کرد. علی یکسال و نیم📆 پیگیر بود که برود سوریه، خیلی هم تلاش می کرد که هر زمانی شد #برود. تا اینکه برادر دیگرم که پاسدار است به او گفت ⇜اول باید در شهر خودمان آموزش ببینی، ⇜بعد بروی استان، ⇜از آنجا اعزامت کنند🚌
🔰یکسری آموزشهایی مثل #دفاع_شخصی دید ⚡️اما برادرم گفت: اینها آموزش محسوب نمیشوند باید بروی در شرایط سخت و خودت را برای آن #موقعیت آماده کنی. علی با سه چهار نفر👥 از دوستانش سه روز رفته بودند در یک #جنگل بدون آب و غذا و در شرایط سخت😣 و باران خودشان را آماده کرده بودند💪
🔰برادرم گفت باید تیراندازی💥 هم یاد بگیری. علی به قدری #مشتاق_رفتن بود که آموزش تیراندازی هم دید آن هم در حدی که وقتی مسابقه داد جزو 3 نفر برتر🏅 شهر شد و تا جایی پیش رفت که توانست در استان #مازندران هم جزو سه نفر #اول شود.
🔰او وقتی می دید هر چه می گوید #علی انجام می دهد✅ و بیشتر اصرار می کند می خواست او با آمادگی بیشتر با همه چیز آشنا شود. علی تمام آموزشها را دیده بود، حتی تلاش کرد با بچههای تیپ #فاطمیون اعزام شود. بالاخره برادر بزرگترم گفت:کارهایت را برای رفتن درست می کنم👌 و این شد که عاقبت #تیرماه رفت.
🔰بسیجی بود و با دوستانش یک موسسه #شهداےگمنام هم تشکیل داده بودند که سه سال و نیم آنجا کار کرد. اردوهای #جهادی را حتما میرفت. هر سال تابستان☀️ با گروهی به سیستان و بلوچستان میرفت.
🔰تمام تلاشش را میکرد کارهایی که می خواست #انجام_شود. شاید یک زمانی واقعاً خودش هم پول نداشت💰 ولی تمام سعیاش را می کرد. بعضیها پول ندارند و می گویند پس ما دستمان خالیست،بنابراین #هیچ_کاری نمی کنند ولی او آدم پیگیری بود. علی برای کار #فرهنگی از تمام مسئولین درخواست کمک میکرد و پیگیر بود که پول بگیرد💴 و آن کار را انجام بدهد✅
راوے:خواهر شهید
#شهید_علی_جمشیدی
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
موضوع آقا عبدالله که پیش آمد قرار شد بیایند منزل برای #خواستگاری...☺️👌 البته شهید باقری هم نمی خواس
زمانی که #عقد کردیم من پیش دانشگاهی را هنوز تمام نکرده بودم....❤️☺️
عبدالله #صبحها می آمد مرا می برد و ظهرها برم میگرداند...☀️
در خانه پدرم دختری نبودم
که هر ساعت هر جا که دلم بخواهد بتوانم بروم...🍃
اما #مدرسه رفتن با خودم بود 💼 که پس از عقد شهید باقری همین را هم می گفت بهتر است #تنها نروم....☺️
این سخت گیری شدید او را می گذاشتم روی حساب #علاقه اش.❤️☺️
از این موضوع اصلا ناراحت نبودم
و دوست داشتم #رضایت او را به دست بیاورم....☺️🍃
#شهید_عبدالله_باقری 🌷
#شهید_مدافع_حرم
#محافظ_رئیس_جمهور_سابق
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
🔻روایت دخترشهید مهدی قاضی خانی....
💠یک مقنعه با تمثال پدرشهید
امروز برای کاری سرزده رفتم #مدرسه نهال خانوم
که نهال رو ازمدرسه بیارم،
یهو دیدم تمثیل شهید قاضی خانی روی #مقعنه ی نهاله گفتم:
نهال چرا عکس بابا رو زدی به مقنعه ات؟؟
با ناراحتی ودرحالی که #اشک توچشماش😭 جمع شده بود،
گفت: اخه بچه ها هی میگن تو #بابا_نداری!!
#عکس_بابا رو زدم تا ببینن منم بابا دارم.
گفت: مامان نمیدونی توکتابمم عکس بابا رو زدم !!
به نظر شما!؟
من حرفی برام می مونه که به نهال بگم ؟!
✍ همسر شهید قاضی خانی💔
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹تا وقتی که نیروها غذا🍲 نخورده بودند #شهید غذا نمی خورد❌ 🔸بعضی از موقع ها به شهید🌷 غذا نمی رسید🚫 م
5⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠گذری کوتاه بر زندگی شهید مدافع حرم
🔰شهید روح اله صحرایی در تاریخ📆 62/10/24 در روستای #پلک_سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد👶
در دوران #کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود #پدر که در جبهههای جنگ تحمیلی بودند ، در خانه🏘 پدربزرگ زندگی می کردند.
🔰دوران ابتدایی را در #مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد📚 و از اول راهنمایی شروع به نماز📿 و #روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند
🔰از همان زمان فعالیت خود را در #مهدیه_آمل شروع کردند و با علاقه❤️ در مراسمات #مذهبی شرکت میکردند.
بعد از گرفتن دیپلم تجربی،با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند⛔️ ولی با علاقه به سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند،چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها😓 باید #مرد شد.
🔰بعد از پایان #سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد💥اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست❌ رضایتمندی ایشان را براورده کند و دلش جای دیگری💕 بود
🔰هفته ای دو بار به #سپاه آمل میرفت و میپرسید: سپاه نیرو نمی گیرد⁉️تا بلاخره پیگیری هایش جواب داد😃 و نام نویسی کردند📝 و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید تا وارد #سپاه شدند.
#شهید_روح_الله_صحرایی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
این شعر، پراز برات ابرآهیمــ است بے جسم و مزار، ذاتِ ابرآهیمــ است تغییرِ مسیرِ خیلے از آدمهـــا !
2⃣7⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰یک روز #مدیر مدرسه راهنمائی پیش من آمد👥 با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که #برادر آقای هادی هستید با ایشان صحبت کنید که #برگردد مدرسه، گفتم: مگه چی شده⁉️
🔰کمی مکث کرد و گفت: حقیقتش، #آقا_ابراهیم از جیب خودش پول💰 می داد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر🌯 بگیرد! آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه #محروم هستند، اکثرا سر کلاس گرسنه هستند، بچه #گرسنه هم درس نمی فهمد💬
🔰مدیر ادامه داد: من با آقای هادی برخورد کردم، گفتم: #نظم مدرسه ما را به هم ریختی، در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود😔 بعد هم سر ایشان داد زدم🗣 و گفتم: دیگه حق نداری اینجا از این کارها بکنی❌
🔰آقای هادی از پیش ما رفت، بقیه ساعت هایش را در #مدرسه دیگری پر کرد، حالا هم بچه ها و اولیاء👤 از من خواستند که ایشان را برگردانم، همه از اخلاق و تدریس📚 ایشان تعریف می کنند، ایشان در همین مدت کم⏳ برای بسیاری از دانش آموزان بی بضاعت و #یتیم مدرسه، وسایل تهیه کرده بود که حتی من هم خبر نداشتم❌
🔰با #ابراهیم صحبت کردم، حرف های مدیر مدرسه به او را گفتم، اما فایده ای نداشت🚫 وقتش را جای دیگر پر کرده بود، ابراهیم در دبیرستان ا#بوریحان، نه تنها معلم ورزش♂ بلکه معلمی برای #اخلاق و رفتار بچه ها بود، دانش آموزان هم که از پهلوانی ها و قهرمانی ها معلم خودشان شنیده بودند شیفته💖 او بودند.
📚 کتاب "سلام بر ابراهیم"
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰خواب همسرشهید آقایی قبل از عید سال ۹۸ ♦️همین قبل از عید بود که دیدم اطراف #خیمه ای شلوغ و پ
🔸هیچ کس از همرزمان نمی توانست بگوید که از علی #کمک و خیری به او نرسیده است❌ یکبار می خواستم خانه ای بخرم🏡وبرای همین نیازبه #مشورت دوستانم داشتم. گفتم: علی میایی بریم جلوی #مدرسه؟
🔹قبول کرد✅ و موقع آمدن با خودش یک میلیون تومان پول💰 هم آورده بود. خندیدم و گفتم: من نگفتم که کم و کسر دارم!! فقط می خوام #خونه بخرم و خواستم باهات مشورت کنم☺️ با همان لبخندهای همیشگی #خنده ای کرد و گفت: حالا بگیر لازمت میشه
🔸به یاد دارم یک #تکاوری 4 روز تاخیر داشت که شامل کسر حقوق💵 می شد. #علی شماره حسابش💳 را گرفته بود و بدون اینکه خودش متوجه شود، از حقوق خود کسری اش را به حساب او↷ واریز کرده بود. وقتی اون تکاور جریان را فهمید💬 و به من گفت، در گوشش گفتم که: این کار #کوچیک علی هستش.
#شهید_علی_آقایی
#مهندس_شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌴پدرم با مسجد جامع #خرمشهر رابطهای ناگسستنی داشت💞 همیشه بر #نماز اول وقت تأکید میکرد، اگر تعلل می
🔹پسرم لطفا در ایامی که #بابا_نیست مواظب مادر، خواهر و برادر کوچکت باش👌 مبادا بگذاری #فشار زندگی به آنان رنج💔 دهد و در امورات کوچک همچون خرید منزل🛍 و یا رساندن خواهر و برادرت به #مدرسه یار مادرت باش.
🔸سعی کن حداقل در این ایام برنامه ریزی بهتری برای #خانواده داشته باشی و یار و مدد کارشان باشی با درس خواندن📚 خوب، کمک به مادر، حداقل در امورات مربوط به# حسین (بازی، مهد قرآن، تمارین و اشعار آن) نظافت منزل، حتما ساعات خروج از منزل🏡 را برای بازی یا مسجد می روی به #مادرت اطلاع بده تا نگرانت نشود☺️
🔹و به #خواهرت تا می توانی احترام بگذار و با سر گرم کردن حسین محیط خانواده را برای مطالعه📖 او بهتر مهیا کن. #مجتبی جان ببخش اگر گاهی دلت را شکستم💔 ان شاء الله قول می دهم برگشتم برایت #دوست خوبی باشم.
#شهید_محمدرضا_عسکری_فرد
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠همسر بزرگوار شهید عبدالله باقری: ⭐️دختر کوچکم می گوید: بهشت تلفن☎️ ندارد تا من با #بابا حرف بزنم؟
🔹زمانی که #عقد کردیم من پیش دانشگاهی را هنوز تمام نکرده بودم ☺️
عبدالله #صبحها می آمد مرا می برد و ظهرها برم میگرداند🚗
🔸در خانه پدرم #دختری نبودم که هر ساعت هر جا که دلم بخواهد بتوانم بروم🚷 اما #مدرسه رفتن با خودم بود که پس از عقد شهید باقری🌷 همین را هم می گفت بهتر است #تنها نروم
🔹این سخت گیری شدید او را می گذاشتم روی حساب #علاقه اش😍♥️
از این موضوع اصلا ناراحت نبودم
و دوست داشتم #رضایت او را به دست بیاورم.
#شهید_عبدالله_باقری 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#انفاق_به_سبک_شهدا....
🔹ابراهیم #معلم_عربے یکے از مدارس محروم تهران شده بود، اما تدریس عربے ابراهیم زیاد طولانے نشد❌ از اواسط همان سال دیگر به #مدرسه نرفت! حتے نمے گفت که چرا به آن مدرسه نمےرود!
🔸یک روز #مدیر مدرسه پیش من آمد و گفت: تو رو خدا !!! شما که #برادر آقاے هادے هستید، با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه😢 !!! گفتم: مگه چے شده⁉️
🔹کمے مکث کرد و گفت: حقیقتش، آقا #ابراهیم از جیب خودش پول مے داد💰 به یکے از شاگردها تا هر روز زنگ اول براے کلاس نان و پنیر🌯 بگیرد !!! #آقاےهادے نظرش این بود که این ها بچه هاے منطقه #محروم هستند؛ اکثرا سر کلاس گرسنه هستند؛ بچه گرسنه هم درس نمے فهمد🚫
🔸مدیر ادامه داد: من با آقاے هادے برخورد کردم ! گفتم #نظم مدرسه ما را به هم ریختے! در صورتے که هیچ مشکلے براے نظم مدرسه پیش نیامده بود😔 !!! بعد هم سر ایشان #داد_زدم و گفتم: دیگه حق ندارے اینجا از این کارها بکنے ! آقای هادے از پیش ما رفت و بقیه ساعت هایش را در مدرسه دیگرے پر کرد.
🔹حالا هم بچه ها و #اولیا ازمن خواستند که ایشان را برگردانم؛ همه از #اخلاق و تدریس ایشان تعریف مےکنند👌 ایشان در همین مدت کم، برای بسیارے از دانش آموزان بے بضاعت و #یتیم مدرسه، وسائل تهیه کرده بود که حتے من هم خبر نداشتم😔
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ای_شهـید ازمیله های این #قفس نگاهم میرسد به تـ🌷ــو #تویی که رها شده ای ازهمه تیر و ترکشهای #گناه
5⃣1⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠به امید دیداری دوباره
🌷شهید مختاربند رو اولین بار، ۱۲ تیر ماه سال ۹۱ دیدم.
اینکه دقیق میگم، مطمئنم که میگم. قبل از کنکور رفتم #قم برای مصاحبه جهت پذیرش حوزه علمیه، گفتن باید بری دنبال #مدرسه_علمیه، من هم چون وقت نداشتم، برگشتم کنکور رو بدم و بعد کنکور برم.
🌷با اصرار خانواده کنکور دادم ولی علاقه ای به دانشگاه رفتن نداشتم.کنکور رو دادم و بعد عازم قم شدم. شنبه از خوی با دوستم که اونم تازه کنکور داده بود حرکت کردیم. با اتوبوس داغونی که داشتیم، یکشنبه ظهر رسیدیم و فقط وقت کردم تا برم مدرسه حقانی، حتی برای #زیارت حرم حضرت معصومه هم فک کنم بعد انجام کارام رفتم.
🌷فردای اون روز داشتم دنبال #مدرسه امام باقر میگشتم که آدرسش رو اشتباهی دادن بهم و رفتم #مسجد امام باقر.
فک کردم حوزهست، با خودم گفتم پس چرا اینجوریه. گفتم حتما کلاساش بغلشه و اینجا فقط نماز میخونن و من چون موقع نماز رسیدم گفتن بیام اینجا.
🌷گفتم مسئول کیه اینجا؟ آقای یا بهتره بگم: #شهید_حمید_مختاربند رو نشونم دادن. رفتم نزدیک و باهاشون حرف زدم، مدارک منو گرفتن و نیگا کردن، گفتن اینجا مدرسه امام باقر نیس، اینجا فقط مسجده. از این جهت نمیتونم کمکت بکنم اما یه #طلبه اهل زنجان رو نشونم دادن و گفتن راهنماییم کنه و بعد گفتن: جایی داری شب بمونی؟
🌷گفتم: نه.
قرار شد با دوستم شب موقع نماز مغرب اونجا باشیم.
موقع اذان رفتیم و بعد نماز، از ایشون اصرار و از ما انکار که بریم خونه ما. گفتن یک یا دو تا از پسراشون #طلبه هستن و باعث افتخارشونه که به سربازهای #امام_زمان خدمت کنن. ( تو سربازی کردی و ما سرباری بیش نیستیم ای #مرد )
🌷خلاصه ما قبول نکردیم و قرار شد بریم پایگاه بسیج که بغل مسجد بود؛ بخوابیم. کلید رو هم دادن به خودمون که راحت باشیم.
هیچ نمیدونم چرا حتی جزئیات ماجرا هم یادم نرفته که غذا هم برای ما گرفتن، با پیاز و نوشابه. یادش بخیر، غذا #قیمه بود و به آشپز غذاخوری اونجا گفته بودن برامون اضافه هم کشیده بودن. دل سیر خوردیم و شدیدا چسبید. لحاف و پتو هم حتی آوردن برامون.
🌷بعد دو شب موندن اونجا، قرار شد که کلید رو حوالی ساعت یازده ببرم بغل کفشداری فک کنم یازده یا سیزده، اونجا بدم بهشون. #خادم حرم #حضرت_معصومه بودن.
رفتم کلید رو دادم و برگشتم شهرمون و این خاطرات همچنان توی ذهن من مونده از این شهید بزرگوار مخلص انقلابی متواضع.
🌷انگار نه انگار که از فرماندهان #سپاه هستن. توی یه پایگاه بسیج کوچولو در کوچه باریک، مخلصانه و بی ریا داشتن خدمت میکردن.
به امید دیداری دوباره ای #فرشته مجسم.
#شهید_حمید_مختاربند
#خادم_حرم_حضرت_معصومه_س
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💐🌾💐🌾💐🌾💐 ♦️نماز رو همیشه #شمرده شمرده و با دقت میخوند، بهمون میگفت: اشکال کار ما اینه که برای همه
9⃣0⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰علیرضا دبستان را در #مدرسه عصر انقلاب عصر پهلوی آن زمان گذراند.
بسیار #تیزهوش و در عین حال پسری خندان😃 شلوغ و کمی هم اهل #شیطنت بود.
♻️معلم ها خیلی این پسر را دوست داشتند. یکی از #معلمها میگفت شیطنت از چشمای این بچه👫 می باره ولی چون درس و #اخلاقش خوبه ما هم دوسش داریم.
🔰دبستان که می آمدیم با اینکه خسته بودیم همه را #تشویق میکرد که مسجد🕌 برویم و نماز را به #جماعت بخوانیم بعد هم ناهار و بعد از آن مشغول بازی می شدیم. پایان دوران دبستان مصادف بود با #حوادث انقلاب ما کمتر به درس توجه می کردیم.
♻️علیرضا درس #نمی خواند اما چون توی کلاس خوب دقت می کرد همیشه نمراتش از ما بهتر بود.
با #پیروزی انقلاب وارد مقطع راهنمایی شد مدرسه #شهید ارباب در خیابان حکیم نظامی ثبت نام کرد.
🔰علیرضا آنقدر درگیر مسائل #انقلاب و فعالیتهای #مسجد و مسائل فرهنگی بود که کمتر به درس توجه می کرد با این حال سال اول با معدل بالا قبول خرداد شد. ✔️
♻️دوم راهنمایی سال آخر #تحصیل او بود در این سال معمولاً نیمههای شب✨
پس از پایان کار #بسیج به خانه می آمد صبح 🌤زود هم راهی🚶مدرسه می شد.
🔰در همین دوران بود که با راه اندازی انجمن اسلامی #مدرسه مشغول فعالیتهای سیاسی شد.
گروههای سیاسی مختلف نظام که در مدارس فعالیت می کردند #علیرضا را مانعی بر سر راه خود می دیدند لذا یک بار او را به قدری کتک زدند
♻️که کمتر کسی #تحمل آن را داشت با سر و صورتی خونین💔 راهی خانه شد اما دست از فعالیت هایش بر نمی داشت
نمیدانم که این به #پسر در روز چقدر استراحت میکرد.
🔰 تازه از این #سال برگزاری جلسه قرآن 📖و برگزاری اردو و فعالیت برای خانواده #شهدا در مسجد و تبلیغات بسیج هم به کارهایش اضافه شد. ⚡️
#شهید_علیرضا_کریمی🌷
#شهید_دفاع_مقدس
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
『
🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
در دوران دبیرستان🏢 پنجشنبهها زودتر#تعطیل میشد. به خاطر همین اکثر مواقع خود را به#نماز ظهر و عصر مسجد#الزهرا(س) که در نزدیکی خانهمان بود میرساند.🌱
یک روز پنجشنبه🗓که رفته بودم مسجد، متوجه شدم#عباس نیامده.🤔
به خانه آمدم دیدم عباس هنوز از #مدرسه نیامده دلواپس شدم. بعد از نیم ساعتی⏱ به خانه آمد.❗️
گفتم: «نگرانت شدم، کجا بودی؟»
گفت: «تا رفتم ماشین بگیرم دیر شد. توی مسیر که بودم ماشین از کنار مسجد #ولیعصر(عج) رد میشد. دیدم صدای#اذان از مناره مسجد میاد از راننده خواستم که نگه دارد تا من پیاده شم😳. به مسجد رفتم و نماز خوندم و از اونجا تا خونه پیاده اومدم.»😊
🔖پدر شهید عباس دانشگر
♡ایـنْجابِیْــتُالشُّهَــداســت... 👇🏻
#یاد.شهدا.با.صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃وقتی ترس و دلهره نوشتن شعار و داشتن #عکس امام و اعلامیه بر همه غالب بود همیشه عکس #امام را با خود به همراه داشت. هیچ وقت از کاری که انجام میداد دست نمیکشید و تا آن را به ثمر نمیرساند آرام و قرار نداشت. هیچ کس از کارهایش خبر نداشت همیشه چند ساعت قبل از شروع #مدرسه میرفت و در دیوار های انجا را پر از شعار ها و نوشته های خط امام میکرد.
🍃وقتی #جنگ_تحمیلی آغاز شد محصل بود اگر احترام به حرف پدر و مادر نبود ترک تحصیل میکرد و همان روز به #جبهه میرفت اما تا تابستان صبر کرد و برای دیدن #مهارت و گذراندن دوره آموزشی به اصفهان رفت. هوش و زکاوت فراوانی داشت و میگفتند در پشت جبهه حضورش مفید تر است و به توصیه #علما برای ادامه تحصیل به #مشهد بازگشت و آنجا هم از فکر جبهه باز نماند.
🍃مشغول به تعلیم و #تربیت شد و همه را تشویق میکرد که به جبهه بروند. پس از گذشت مدتی که نتوانست دوری از جبهه و خدمت به #میهن را تاب بیاورد، بدون اینکه به #خانواده چیزی بگوید دوباره به جبهه رفت و با نوشتن نامه ایی از اهل منزل عذرخواهی کرد. اما میان کشاکش این دنیا نامتقارن، باز هم مجبور شد به عقب برگردد و به ادامه تحصیل و انجام وظایف خود آن هم پشت جبهه بپردازد.
🍃از بیهوده بودن و بیهوده #زندگی کردن تنفر و داشت و برای همین نذر کرده بود ۱۰۰ تا عراقی را بکشد و بعد #شهید شود حدودا شش بار به جبهه رفته بود و بارها میزبان #مرگ هم شده بود. در نامه ایی که به پدر خود نوشته ازاین گفته بود که "بالا تر از علی اکبر و حسین (ع) نیست" و پدرش باید به شهادت او افتخار کند...
🍃اخرین باری که به جبهه رفته گویی همه میدانستند این آخرین بار است. همه چیز رنگ و بوی اخرین ها را داشت، از اخرین باری که به مرخصی امد و قرار شد مدتی به استراحت مطلق بپردازد تا وقتی که زیربار نرفت و به جبهه برگشت و آن شب که نور سر تاپای وجود اورا فرا گرفت و خواب یکی از همرزمانش که حکم شهادت او را امضا کرد. و پانزده آبان اخرین روزی بود که در این دنیای تنگ و تاریک گرفتار بودو به آسمان #پرواز کرد...
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محسن_پور_قاسمی
📅تاریخ تولد : ٢ آبان ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : پنجوین
🥀مزار شهید : روستای شاهد شهر شهریار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم
🍃 اعتقاد وقتی در درون کسی پدید میآید که محتوای آن #اعتقاد را با گوشت و پوست خویش حقیقتاً چشیده باشد و شاید بر این اساس بوده است که حضرت #امام(ره) میفرمودند: «و تنها آنهایی تا #آخر_خط با ما هستند که درد #فقر و #محرومیت و #استضعاف را چشیده باشند.» چراکه ماندن تا آخر خط #انقلاب فقط با اعتقاد واقعی امکانپذیر است.
🍃 #شعبان حقیقتاً از همان کودکی طعم تلخ استضعاف و ظلمی که #رژیم_شاهنشاهی بر تمامی مردم تحمیل میکرد را با گوشت و پوست و استخوان درک کرده بود.
🍃 هفت ساله بود که به جای #مدرسه مجبور شد تا برای امرار معاش خود و خانوادهاش به دامداری و کشاورزی بپردازد، همان سالها هم بود که رژیم برای ضعیف کردن #اقتصاد مردم، #سیاست خود را بر پایه تضعیف دامداری و کشاورزی گذاشت تا شعبان هم علیرغم سن کمش به شهر برود و به شغل #جوشکاری مشغول شود اما او که از بن دندان به مبارزه هدفمند با رژیم شاهنشاهی اعتقاد داشت.
🍃 با شروع #قیام حتی کار خوشکاری را هم تعطیل کرد و به صفوف انقلابیون پیوست و بعد از پیروزی انقلاب هم مدام درگیر امور انقلاب و دفاع از آنان شد.
🍃 این نشان از #پاکباختگی و اعتقاد او به مبارزه با رژیم طاغوت بود و او را حتی لحظهای آرام نمیگذاشت.
🍃 بعد از #پیروزی_انقلاب با تمامی توانی که داشت در همه جبهههای دفاع از انقلاب شرکت کرد تا بالاخره در درگیریهای آمل به دست منافقان کوردل در جنگلهای آمل به شهادت رسید و شهید شعبان کاظمی نام گرفت.
✍️نویسنده: #گمنام
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_شعبان_کاظمی
📅تاریخ تولد : ۱۳۳۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : آمل
🥀مزار شهید : امامزاده عباس ساری
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۳۹ سال پیش در چنین روزی...
📆۴ آبان ۶۲، صدام ملعون، موشکهای💥 ساخت شوروی و فرانسه را روانه #مدرسه شهید حمدالله پیروز شهر بهبهان کرد
۶۹ دانشآموز
۴ معلم👨🏫
و یک خدمتگزار #شهید
و ۱۳۰ دانشآموز و ۱۱ معلم زخمی شدند🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
حمله اسراییل به مدارس ایران!!
در شرایطی که خیلی ها نگرانند اسراییل چه زمانی به ایران حمله میکند، امروز یکی از دلسوزان گفت:
اسراییل خیلی وقت هست حمله کرده و خیلی هم تلفات گرفته ولی متوجه نیستید.
سری به مدارس راهنمایی و دبیرستان تهران بزنید. خواهید دید مغز اکثر دانش آموزان از دروغ های رسانه های ضد اسلام و ایران پر شده است.
اکثر دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان نه تنها شدیداً گرفتار تبلیغات منفی دشمن درباره نظام و رهبری هستند بلکه حتی درباره حقانیت پیامبر (ص)، قرآن و ائمه(ع) هم شبهات جدی دارند و برخی از آنها علنا به مقدسات دینی توهین میکنند!!
بسیاری از دانش آموزان، همجنسبازی را یک کار مشروع و طبیعی مینامند!!
این فاجعه فرهنگی در مدارس غیرانتفاعی، شدیدتر است چون مسؤولان این مدارس به معلمان توصیه میکنند که وارد گفتگوی دینی و سیاسی نشوید تا اولیای دانش آموزان اعتراض نکنند و در سالهای بعد هم فرزند خود را در همین مدرسه ثبت نام کنند!!
متأسفانه اکثر معلمان هم دچار بدبینی شدید به نظام و رهبری هستند و بسیاری از آنها از نظر دینی هم دچار تزلزل شدید هستند. شاید در هر مدرسه حداکثر یک یا دو نفر از معلمان با این بحران فرهنگی مخالف باشند که آنها هم غالبا جرأت اعتراض ندارند.
مسؤولان و نخبگانی که میخواهند کاری برای آینده کشور انجام دهند، فکری برای آموزش و پرورش بکنند.
هر جوان متدین و انقلابی هم اگر میتواند معلم مفید و مؤثری باشد، حتما وارد عرصه معلمی در مدارس شود.
💥 عملیات وعده صادق در مدارس را کلید بزنید
#وعده_صادق
#مدرسه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh