eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
در فرهنگ انقلاب اسلامی پر معناست و پر مفهوم . . . از آغاز این راه پرفراز و نشیبی که حوادث و رویدادی را به خود دیده، بیست و دو واژه قریبی است که با آن خاطره‌ها دارند! از تا همه فعالیت جهادی داشتند و دارند، همانطور که از تا مومنین باید مشغول باشند. امروز که همچون پشتیبان و مطیع و ولیّ‌مان باشیم و در راهی که شهدایمان پیمودند، بمانیم، ان‌شاءالله! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔹شهید علی اصغر شیردل یکی از پاسداران رشید انقلاب بود که برای کمک به مردم مظلوم و دفاع از حریم اسلام زندگی آرام خود را رها کرد و عازم سوریه شد🚌 🔹او در 3 خرداد 57📆 و در بحبوحه به دنیا آمد و همیشه می‌گفت: تولد من با آزادسازی خرمشهر یکی شده است☺️ او فارغ التحصیل کارشناسی سخت افزار کامپیوتر بود. 🔸شیردل از نیروهای مخلص و تحصیلکردۀ بود که در بین خانواده و دوستان به حسن رفتار و اخلاق👌 شهرت داشت. او در سال 1384 با هدی کمالیان ازدواج کرد💍 و در سال 1388 خدا فرزندی به آن‌ها عنایت کرد که اسم او را گذاشتند. 🔹شهید علی اصغر 30 اردیبهشت سال 94 در سن 37 سالگی در سوریه به شهادت رسید🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در کودکی برای بزرگ شدن بسیاری داشتیم. چشم بستیم تا برای آرزوهایمان دعا کنیم و به سرعت یک چشم برهم گذاشتن بزرگ شدیم. 🍃زمان به سرعت گذشت و روزها از یکدیگر پیشی گرفتند. ما ماندیم و دنیای بزرگترها. سرگرم زرق و برق ها شدیم و غافل از مسیری که باید به انتهای قربه الی الله میرسید.گناه کردیم و گوشمان کر شد در مقابل ندای حسرت بار عذاب وجدان... 🍃دلبسته شدیم و تا به خود آمدیم دست و پاها در غل و زنجیر وابستگی اسیر شده بود و ما به دنبال آرزو هایی که عاقبتشان به دنیا ختم می شد... 🍃در این میان عده ای شدند و با چشیدن طعم ، چشمشان جز معشوق را ندید.چشم بستند بر دنیا ، پا گذاشتند بر آنچه که میخواست زمینگیرشان کند. 🍃 در خاک های ، در میان مناجات هایشان، رها شدن از بند دنیا را خواستند و این چنین شد که دنیای زیبای پیش رویشان جلوه کرد و قربة الی الله گویان راهی میدان شدند. 🍃نفس را سرکوب کردند و پیروز میدان شدند.می خواستم از ابراهیم صوفی بگویم اما چند خط بیشتر از او سهم دنیا و آدم هایش نبوده. امثال او درس رارزیبا آموختند چرا که پیش از اینکه در چشم خلق خدا جلوه کنند درچشم خدا جلوه کردند😍 🍃ابراهیم، پس از در بیابان های سقز به دنبال عشق بود و سرانجام در درگیری با مزدوران به معشوق رسید و شهادت نصیبش شد🕊 ✨در نیمه فروردین که نبض بهار حس می شود، شهید♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز تولد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 اعتقاد وقتی در درون کسی پدید می‌آید که محتوای آن را با گوشت و پوست خویش حقیقتاً چشیده باشد و شاید بر این اساس بوده است که حضرت (ره) می‌فرمودند: «و تنها آنهایی تا با ما هستند که درد و و را چشیده باشند.» چراکه ماندن تا آخر خط فقط با اعتقاد واقعی امکان‌پذیر است. 🍃 حقیقتاً از همان کودکی طعم تلخ استضعاف و ظلمی که بر تمامی مردم تحمیل می‌کرد را با گوشت و پوست و استخوان درک کرده بود. 🍃 هفت ساله بود که به جای مجبور شد تا برای امرار معاش خود و خانواده‌اش به دامداری و کشاورزی بپردازد، همان سال‌ها هم بود که رژیم برای ضعیف کردن مردم، خود را بر پایه تضعیف دامداری و کشاورزی گذاشت تا شعبان هم علیرغم سن کمش به شهر برود و به شغل مشغول شود اما او که از بن دندان به مبارزه هدفمند با رژیم شاهنشاهی اعتقاد داشت. 🍃 با شروع حتی کار خوشکاری را هم تعطیل کرد و به صفوف انقلابیون پیوست و بعد از پیروزی انقلاب هم مدام درگیر امور انقلاب و دفاع از آنان شد. 🍃 این نشان از و اعتقاد او به مبارزه با رژیم طاغوت بود و او را حتی لحظه‌ای آرام نمی‌گذاشت. 🍃 بعد از با تمامی توانی که داشت در همه جبهه‌های دفاع از انقلاب شرکت کرد تا بالاخره در درگیری‌های آمل به دست منافقان کوردل در جنگل‌های آمل به شهادت رسید و شهید شعبان کاظمی نام گرفت. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : آمل 🥀مزار شهید : امامزاده عباس ساری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃تقویم را نگاه میکنم. امروز است و دقیقا هفتاد و هفت روز دیگر تا سالگرد مانده. 🍃هوس می‌کنم کمی در آن سال ها بچرخم، در روز های پرشور . اینبار منبع سر و صدای انقلابیون در بود. مثل امروز در این ساعات در مسیر گرگان همین حال و هوا غالب بود. درست هفتاد و هفت روز تا بیست و دو بهمن مانده بود. فضا شدیداً متشنج بود. سربازان از هر طرف تیراندازی میکردند، آواز گلوله ها و شعارهای در هم آمیخته بود. 🍃تظاهرات تا آخرشب به همان شور قبل ادامه داشت. بیش از صد نفر شده بودند و دقیقا چهارده نفر به ضرب گلوله شدند. از بین این چهارده نفر همانی بود که به هوایش به آن سالها رفتم، البته تاریخ پنج آذر هم بهانه خوبی بود برای یاد کردن از او. 🍃اویی که در هزار و سیصد و بیست و هشت در گرگان متولد شد. به خاطر ارادت مادرش به (س) نامش را صدیقه گذاشتند. صدیقه پروانه! 🍃میگفتند در آن سالها صدیقه را یک جای مشخص پیدا نمیکردی! هرجا تظاهرات بود در شهر، خودش را میرساند تا به قول خودش به و دینی‌اش عمل کند و دیگران را هم آگاه کند. 🍃آن روز هم صدیقه رفته بود تا همگام با تظاهرکنندگان شعار دهد. میخواست مثل بقیه حضورش را، را ثابت کند. و ایستادگی‌ صدیقه با خونش تضمین شد... 🍃به وقت پنجم آذر هزار و سیصد و پنجاه و هفت صدیقه پروانه‌وار و با فراغ بال به سوی پروردگار خویش پرواز کرد. ♡سالگرد پروانه!♡ ✍نویسنده : 🥀به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۸ اسفند ۱۳۲۸ 📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۵۷ 📅تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده عبدالله 🕊محل شهادت : گرگان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆بسم ربّ الزهرا(س)☆ 🍃دفتر جنگ را هزاران لاله‌ای گلگون کرده‌است که در سرشت‌شان، وجود داشت برای حفاظت از گنجی که ۱۴قرن پیش، خدا آن را به دست آخرین فرستاده‌اش کامل کرد. 🍃آنان بی بهرِگان از بودند که روحشان با شنیدن صدایی که از روح و جان یک برخواسته‌ بود و حقیقت را فریاد می‌زد، حیاتی دوباره یافت؛ نیروی اراده هزاران مرد و زن دیگر بود که میله‌های قفس و بی‌ایمانی را که مدت‌ها بود دورشان کشیده شده‌ بود را از میان برداشت. 🍃علی‌اکبر هم یکی از همین لاله‌ها بود. ۱۷ساله بود که با حرف‌های (ره) مسیر حقیقی زندگی‌اش را یافت. بعد از ، از طریق س.پ.ا.ه به جبهه رفت اما روحش آرام و قرار نداشت. به بازگشت و اینبار به عنوان یک مردمی رفت. می گفت: اکنون احساس میکنم برای آمده‌ام. 🍃فرمانده‌ای بود جدی، و بسیار سرسخت. همه میگفتند او تاکنون نخندیده‌ است. از او شکایت داشتند. نیمه شب خواستند بروند تا با او صحبت کنند آنچه که دیدند، آنان را در بهت و فرو برد. داشت لباس‌های نیروهایش را می‌شست. یک ... 🍃در چهارمین روز از عملیات در کنار * با گروه اندک خود که سلاحشان ایمان و عقیده بود در مقابل دشمنی مجهز به سلاح‌های متفاوت مقاومت می‌کردند. 🍃در میان صداهای گلوله و تانک، صدای او قوت قلبی بود برای نیروهایش تا خستگی و در جانشان رخنه نکند. غروب ۱۲آذر اما نوای گرم او قطع شد. پیدایش که کردند، زیر پل سابله آرام گرفته بود. *پل سابله که مهم‌ترین نقطه ارتباطی به بستان است به طول 30متر و عرض 6متر در جنوب‌شرقی شهر و در محل تلاقی رود سابله و جاده سوسنگرد- بستان قرار دارد. ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۲ آذر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان 🕊محل شهادت : پل سابله 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃شهید ،کسی که در آزمون نفر اول شد اما به و مردمش او را مجاب کرد که بماند. در هم کارش درمان محرومان بود و مرهم بود بر روی زخم‌های مردمانش.در دوره دانشجویی‌اش دانشکده را تأسیس کرد و در فعالیت‌های و حضور فعال و کارآمد داشت. 🍃او تنها یک نبود. این را از وصیت‌نامه‌ای که نوشته می‌توان فهمید از دغدغه‌ای که برای تربیت فرزندش بعد خود داشت تا زمانی‌که دستگیر شد و به‌خاطر اینکه او فردی در صحنه و پرتلاش بود نتوانست بیش‌تر از شش ماه او را در زندان نگه دارد و بعد از مدتی او را به جوخه سپردند و او به رسید. او هم که همراه با او به زندان افتاده بود به مدت یک‌سال در زندان ماند... 🍃پس از شهادتش هیچ نام و نشانی از مزارش وجود نداشت تا که ساختمان‌های به دست مردم افتاد، در آنجا اسنادی پیدا کردند که مشخص می‌کرد مرتضی بعد از شلیک چند تیر به دریاچه نمک در قم انداخته شده بود و هیچ خبری از پیکر نبود و امروز به پاس خدمات و و ازخودگذشتگی‌های او برای و ملتش نام و یادش همیشه در دلهامان زنده و در یادهایمان باقی خواهد ماند. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۳ 📅تاریخ شهادت : ۴ بهمن ۱۳۵۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : نامشخص 🕊محل شهادت :تهران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهیده_صدیقه_پروانه🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃تقویم را نگاه میکنم. امروز است و دقیقا هفتاد و هفت روز دیگر تا سالگرد مانده. 🍃هوس می‌کنم کمی در آن سال ها بچرخم، در روز های پرشور . اینبار منبع سر و صدای انقلابیون در بود. مثل امروز در این ساعات در مسیر گرگان همین حال و هوا غالب بود. درست هفتاد و هفت روز تا بیست و دو بهمن مانده بود. فضا شدیداً متشنج بود. سربازان از هر طرف تیراندازی میکردند، آواز گلوله ها و شعارهای در هم آمیخته بود. 🍃تظاهرات تا آخرشب به همان شور قبل ادامه داشت. بیش از صد نفر شده بودند و دقیقا چهارده نفر به ضرب گلوله شدند. از بین این چهارده نفر همانی بود که به هوایش به آن سالها رفتم، البته تاریخ پنج آذر هم بهانه خوبی بود برای یاد کردن از او. 🍃اویی که در هزار و سیصد و بیست و هشت در گرگان متولد شد. به خاطر ارادت مادرش به (س) نامش را صدیقه گذاشتند. صدیقه پروانه! 🍃میگفتند در آن سالها صدیقه را یک جای مشخص پیدا نمیکردی! هرجا تظاهرات بود در شهر، خودش را میرساند تا به قول خودش به و دینی‌اش عمل کند و دیگران را هم آگاه کند. 🍃آن روز هم صدیقه رفته بود تا همگام با تظاهرکنندگان شعار دهد. میخواست مثل بقیه حضورش را، را ثابت کند. و ایستادگی‌ صدیقه با خونش تضمین شد... 🍃به وقت پنجم آذر هزار و سیصد و پنجاه و هفت صدیقه پروانه‌وار و با فراغ بال به سوی پروردگار خویش پرواز کرد. ♡سالگرد پروانه!♡ ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۱۸ اسفند ۱۳۲۸ 📅تاریخ شهادت: ۵ آذر ۱۳۵۷ 🥀مزار شهید: گلزار شهدای امامزاده عبدالله 🕊محل شهادت: گرگان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_تولد #شهید_مرتضی_لبافی_نژاد 🌻 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃شهید ،کسی که در آزمون نفر اول شد اما به و مردمش او را مجاب کرد که بماند. در هم کارش درمان محرومان بود و مرهم بود بر روی زخم‌های مردمانش.در دوره دانشجویی‌اش دانشکده را تأسیس کرد و در فعالیت‌های و حضور فعال و کارآمد داشت. 🍃او تنها یک نبود. این را از وصیت‌نامه‌ای که نوشته می‌توان فهمید از دغدغه‌ای که برای تربیت فرزندش بعد خود داشت تا زمانی‌که دستگیر شد و به‌خاطر اینکه او فردی در صحنه و پرتلاش بود نتوانست بیش‌تر از شش ماه او را در زندان نگه دارد و بعد از مدتی او را به جوخه سپردند و او به رسید. او هم که همراه با او به زندان افتاده بود به مدت یک‌سال در زندان ماند... 🍃پس از شهادتش هیچ نام و نشانی از مزارش وجود نداشت تا که ساختمان‌های به دست مردم افتاد، در آنجا اسنادی پیدا کردند که مشخص می‌کرد مرتضی بعد از شلیک چند تیر به دریاچه نمک در قم انداخته شده بود و هیچ خبری از پیکر نبود و امروز به پاس خدمات و و ازخودگذشتگی‌های او برای و ملتش نام و یادش همیشه در دلهامان زنده و در یادهایمان باقی خواهد ماند. ✍️نویسنده: 📅تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۳ 📅تاریخ شهادت : ۴ بهمن ۱۳۵۴ 🥀مزار شهید : نامشخص 🕊محل شهادت :تهران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh