🔸برجستهترین نوع رستاخیز در کلام این است که شاعر بتواند واژهها را، به نحوی دیگر بهکار گیرد؛ مثلاً عبارت «در و دیوار» و «بیت» در این غزل با محوریت رستاخیز در کلام بهکار رفتهاند.
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم...
و:
آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را...
کلمات و تصاویر عینی، ماده خام شعرند. میتوان آنها را خیلی معمولی و ساده بهکار برد تا مثلاً هریک «محمل اندیشه» باشند و میتوان هر کلمه را قطعهای از تصویری جذاب دانست که در کنار یکدیگر طرح زیبایی را خلق میکنند.
مجاورت و همنشینی این قطعات بر حسب ذوق شعری، توانایی فنی شاعر و وسواس هنری او، جلوههای متفاوتی را خلق خواهد کرد. وقتی شاعری بتواند بهخوبی عناصر بیانی را در شعر احضار کند در حقیقت «رستاخیز کلمات» و سپس «رستاخیز کلامی» را رقم زده است.
🔹با این عیار میتوان بسیاری از اشعار امروز را نقد و ارزیابی کرد. برای نمونه، این بیت را مقایسه کنید با بسیاری از ابیات دیگر شاعران، که در وصف احراق بیت حضرت زهرا(علیهاالسلام) ارائه شده است:
آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را!
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
«آتش زدن در و دیوار دل» به جای «آتش زدن در و دیوار» همان رستاخیزی است که در ارائه مضمون و تصویر ایجاد شده است. تکرار مضمون بدون رستاخیز کلمات، همان «بزک کردن واژهها» است که در نقابی تازه به مخاطب قالب میشود! به عکس در بسیاری از اشعار شاعران جوان امروز، نگاه تازه و دمیدن روح در پیکر مرده واژهها مشهود و مفهوم رستاخیز کلمات، کاملاً عینی است.
لازم به ذکر است این استراتژی شعری (رستاخیز نگرش و بیان) به شکلهای متفاوت در شعر بروز و ظهور مییابد که برجستهترین آنها هنر تداعیسازی در ذهن مخاطب است.
آنچه «رستاخیز کلام» را منطقی، جذاب و غافلگیرانه جلوه میدهد، بهرهگیری هوشیارانه از شگرد تداعی تصاویر یا تداعی معانی است. در شعر مورد بحث نیز بهخوبی شاهد بهرهگیری هوشیارانه هستیم.
🔸آنگاه که شاعر به تداعی معانی بیندیشد، شبکه معانی را در کاربرد کلمات خاص ایجاد میکند؛ این حرکت، آغازی برای ایجاد رستاخیز شعری است.
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
میسوخت حریم دل مولا، چه حریمی!
آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
همه واژهها در این دو بیت، با استخدام تازه و تحول در کاربرد، وظیفهای تازه یافتهاند و انگار روحی تازه در آنها دمیده شده. بیآنکه در این بیت اشاره صریحی به ماجرای احراق بیت شود، تمام تصاویر این ماجرای تاریخی به نحوی شگرف بازخوانی یا بهتر بگوییم، تداعی میشود.
شاید ذکر این نکته لازم است که طرح بخشی از شعر -که رستاخیز نگرش و بیان را بهخوبی رقم زده و شاهد مثال بحث ماست- به معنای نادیده گرفتن زیباییهای دیگر شعر نیست.
حقیقت این است که اگر قرار است شاعر به نوآوری بیندیشد، نمیتواند اصل رستاخیز را نادیده بگیرد. با همین عیار که در این بحث مطرح شد، میتوان وحدت عمودی و انسجام هر اثری را بررسی کرد و درباره میزان بیان هنری، نقشپذیری واژهها، خوشتراشی واژهها و... قضاوت حقیقی داشت.
📗
#آینه_بیغبار (دفتر سوم، ص۱۱۱)
✍🏻 به قلم استاد
#سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
🌐
shereheyat.ir
✅
@ShereHeyat