به برادر شاعرم که این روزها از کلامش بوی جدایی میشنوم...
چشم وا کن تا میانِ دود، ایوان را ببینی
جسم خود را نردبان فهم کن، جان را ببینی
با چراغ عقل، قرآن دلت را جستجو کن
تا میان حلقۀ آیات، انسان را ببینی
تا شقایق هست، باید عاشقی را زندگی کرد
چشم سعدی باش، تا روح گلستان را ببینی
مشکل از عمامۀ زهد و عبای بندگی نیست
رند عالمسوز! حافظ شو که قرآن را ببینی
پیر ما پیوسته میگفت ای امان از بیبزرگی
پیر شو تا بیبزرگان پشیمان را ببینی
پیر اگر باشی برایت عطر پیراهن نشانهست
میتوانی توی خشت خام، کنعان را ببینی
دل که جمهوری اسلامی ایران شد، حرم شد
چشم دل وا کن مناجات شهیدان را ببینی
با روایات صحیح عاشقانه همسفر شو
تا که از چشم ولیعصر، ایران را ببینی
✍🏻
#حامد_اهور
🏷
#حوادث_اخیر |
#فتنه
🇮🇷
@Shere_Enghelab