ایکهخوشاولبُدی آخرخراب عالیجناب
ازچهشدبرگشتهاییبزمشراب عالیجناب
بر درِ میخانه رو آری تورا بینم همی
جاممیهیمیزنیچنگورُبابعالیجناب
مسجدی بودیو تسبیح داشتهایی
صددانهایی
حالچرا غَمتر زدی اندر رکاب عالیجناب
صومعهبَستیچراپیمانشکستی بیخبر
راهِخودکجمیرویبااضطراب عالیجناب
آنصبوحبُگذارونشکنرسموراهِ عاشقی
عشقمعشوقتبیامنماخرابعالیجناب
آنکهپنداری تورا حالآورد میخانه نیست
بهرِتو میخانهباشدچون سَرابعالیجناب
پندِ مهدیرا بخوانو حالاو برهم مَزن
کردهکارَتچشممهدیراپُرآب عالیجناب
#سیدمهدیمحمدی
#شاعر_دلشعری
✍☘:{
@Super_poems}