❇️ اضطرار در عصر اقتدار اسلام؟! (۲) 📝 حاشیه‌ای بر متن «اضطرار در استنباط و اجراء دین» 🖋 صالح رحمتی 2⃣ درباره اضطرار در اجراء وی در این بخش، از دو دسته عوامل سخن می‌گوید: الف: عواملی که مستقیم قانون دینی را اضطراری می‌کند و غیر مستقیم اجرا را اضطراری می‌گرداند؛ ب: عواملی که مستقیم، خود اجرا را اضطراری می‌کند. اولاً: ممکن است اضطرار در مقام اجراء، فقط به دلیل فقدان منابع دین نباشد، بلکه بازگشت به «عدم استنباطِ متناسب با مقام اجراء» داشته باشد. به عبارت دیگر، آیا آقای عندلیب همدانی، از خود پرسیده‌اند: چه راهی برای زندگی در دنیای مدرن با برپایی حکومت اسلامی در وضعیت معاصر، در چارچوب فقه جواهری وجود دارد؟ به گونه‌ای که فقه جواهری در هاضمه مدرنیته، منحل نشده و محکوم به تحجر و عقب‌ماندگی نیز نگردد. ایشان ابتدائاً موضع خود را باید از این منظر مشخص نموده و همه ایده‌ها و پاسخهایی را که می‌تواند مبتنی بر دستگاه فقاهت امامیه طرح گردد، بررسی و ارزیابی نموده، و در نهایت، حکم به انسداد و اضطرار نماید. ثانیاً: اگر به دلیل نبود مجری معصوم (سلام الله علیه)، مبتلا به اضطرار در اجراء هستیم؛ آیا مقصود ایشان این است که عرصه اجراء دین را رها کرده و آن را در اختیار کسانی قرار دهیم که بنایشان بر هدم دین و شریعت است؟ یا اینکه علی‌رغم موافقت با تشکیل حکومت اسلامی، نظرشان بر این است که قوانین شریعت را اجراء نکنیم و آنها را به دلیل عدم پذیرش مردم رها کنیم؟ آیا عدم اجراء شریعت، تنها راه است یا اینکه ایشان به عنوان استاد حوزوی، باید به دنبال احداث طرق مشروعه و کارآمد برای تحقق دین برآیند؟ آیا آن بخشی از حوزه که همیشه سخن از نداری‌ها و ناتوانی‌ها دارد، همت خود را مصروف به حل مسئله‌ها نموده و سپس به اضطرار رسیده؛ یا اینکه از ابتدا در برابر مشکلات و مصائبی که ناشی از زیست مدرن است نه احکام شریعت، سلاح انداخته و خود را مضطر یافته‌اند؟ به نظر می‌رسد، اگر تشیع در طول تاریخ، در مواجهه با مشاکل و فتن، اینگونه عمل می‌نمود و همیشه به دنبال راه‌هایی برای عبور از گردنه‌های صعب العبور نبود، درون جوامع عامه هضم شده و از آن اثری باقی نمی‌ماند. 3⃣ اما درباره نتیجه اولاً: آیا آقای عندلیب، از قوانین بین‌المللی اطلاعی دارند؟ آیا ایشان همه قوانین بین‌المللی را برای مقام اضطرار می‌پذیرند؟ حتی قوانینی که معارضت با شریعت اسلام دارد؟ یا اینکه بخشی از قوانین را می‌پذیرند؟ آیا همین الآن نظام اسلامی در چنین موقعیتی نیست که درون روابط بین الملل قرار گرفته و بخشی از قوانین را نیز پذیرفته است؟ و اگر ایشان ناظر بر حالت کنونی نظام اسلامی، این متن را نوشته‌اند که تحصیل حاصل است و نیازی به نگارش نبود. ثانیاً: هم اکنون مانند همه دورانهای حیات شیعه - چه در عصر حضور و چه در عصر غیبت- «تقیه» به عنوان یک راهبرد استراتژیک مورد توجه زعمای شیعه قرار گرفته است و لیکن، تقیه نیز دارای مراتبی است. قطعاً ایشان قبول دارند که به بیان همه فقهاء امامیه، مرز مراعات تقیه تا آنجایی است که هدم اساس شریعت صورت نگرفته و زوال دین حاصل نگردد. 4⃣ نکته انتهایی دو عامل را می‌توان از مناشیء پیدایش اندیشه «اضطرار» در برخی از اساتید حوزوی دانست: ۱. عدم توجه به ظرفیت فقه امامیه، و مواجهه منفعلانه با موضوعات دنیای مدرن از موضع فقه فردی. ۲. عدم توجه عمیق به دنیای مدرن و اینکه مصائب امروز، ریشه در مدرنیته دارد؛ نه در اجراء احکام شریعت. @Tanbiholomah