❇️ پاسخی به ادعای دکتر خدایاری فرد برای آزادگذاشتن حجاب ۱ 🖋 جلال الدین احمدی 🔸 این روزها همزمان با بررسی لایحه عفاف و حجاب، سخنانی توسط یکی از اساتید روانشناسی دانشگاه مطرح شده است با این مضمون که الزام به حجاب توسط حاکمیت، سبب از بین رفتن سلامت روانی جامعه می گردد و در نهایت پیشنهاد می دهند که در شیراز به عنوان، نمونه حجاب اجباری برداشته شود تا الگویی برای ایران و جهان شود!! 🔺 فارغ از اینکه برخی از اساتید صاحب‌نظر روانشناسی در دانشگاه، این سخن را از نگاه علم روانشناسی هم مورد نقد قرار داده اند، کلام ایشان از جنبه های دیگر نیز قابل اشکال است: 1️⃣ آیا این نظریه در جایی از دنیا اجرا شده و جواب داده است؟ آیا آمریکا و اروپا در این زمینه الگوی مناسبی به حساب می آیند؟ در بعضی کشورهای غربی که مهد این آزادی‌ها هستند امروزه بسیاری از دانشمندانشان به این نتیجه رسیده اند که باید برای جلوگیری از فروپاشی جامعه و از بین رفتن نهاد خانواده، محدودیتهایی توسط حکومتها در مسائلی همچون پوشش و روابط زن و مرد اعمال شود. مردم ما به چه دلیلی به نظریات شما اعتماد کنند؟ اگر عمل به این پیشنهاد حضرتعالی سبب شد فرهنگ دینی و اخلاقی که در کشور ما حاکم است از بین رفته و دچار انحراف گردد چه کسی جوابگوست؟ 2️⃣ بر فرض این فرضیه درست باشد و ممانعت از هنجارشکنی عده‌ای در مسأله حجاب سبب شود سلامت روانی آنها به خطر بیفتد، اگر در جامعه ای اکثریت مردم، دینی را انتخاب کرده اند که یکی از اصول مترقی آن که موافق عقل نیز هست، حفظ فضای جامعه نسبت به مسائل و تحریکهای جنسی است و از انسانها می خواهد برای تحکیم نهاد خانواده و ایجاد آرامش در جامعه، خارج از خانه و غیر از روابط همسران، هیچ گونه تحریک شهوی در جامعه وجود نداشته باشد، آیا حاکمیت در مورد این اکثریت وظیفه ای ندارد؟ آیا باید برای حفظ سلامت عده ای هنجار شکن، سلامت روانی دیگران را کنار بگذارد؟ این استاد بزرگوار روانشناسی، برای سلامت روانی جوانانی که می خواهند سالم و آرام و دور از تحریکات جنسی در جامعه زندگی کرده و به کار و رشد علمی و شغلی خود بپردازند چه نظری دارند؟ چرا فقط ما باید مراقب سلامت روانی بی حجابان و هنجارشکنان باشیم؟ 3️⃣ این مسأله تا کجا ادامه پیدا میکند؟ آیا این استاد تضمین می دهند که اگر ما الزام به حجاب را به خاطر حفظ سلامت روانی این افراد کنار گذاشتیم، آنها سراغ مرحله بعدی و برهنگی بیشتر و بعد از آن روابط جنسی در فضای باز جامعه و بعد از آن همجنس بازی و ... نروند؟ طبق منطق ایشان باز باید الزام را کنار گذاشت تا نکند سلامت روان این افراد به هم بخورد. سؤال دیگر این است که اگر عده ای از جامعه خواستند به چاقو کشی و دزدی و یا مصرف مواد مخدر بپردازند و برای خود هم تشکلهایی درست کردند و اعلام کردند که اگر با ما برخورد کنید سلامت روان ما به هم می خورد، آیا این استاد باز شعار حفظ سلامت روان سر می دهند و برای دفاع از آنها به پا می خیزند؟ چرا این نظریه قطعی خود را در مواردی مانند مبارزه با ویروس کرونا و یا الزام به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و ... مطرح نمی کنند؟ 4️⃣ شیطان در علم شما چه جایگاهی دارد؟ سؤال بنده از ایشان این است که در محاسبات علمی شما و نظریه پردازی‌هایتان به عنوان یک روانشناس مسلمان، شیطان چه نقشی دارد؟ آیا برای او سهمی قرار داده اید؟ حتما قرآن را مطالعه می کنید، خداوند در قرآن می فرماید «اى مؤمنان! همگى به فرمانبردارى (خداوند) درآييد و از گام‏هاى شيطان پيروى نكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است. بقره ۲۰۸» و نیز می فرماید: «شيطان شما را از تنگدستى مى‏هراساند و به كار زشت وا مى‏دارد... بقره ۲۶۸» و نیز «اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد! چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند. اعراف ۲۷» اگر ما به عنوان مسلمان، بپذیریم که دشمنی چنین فریبکار و پر حیلت در برابر ما قرار دارد که به اشکال مختلف اعمال زشت و ناپسند را برای ما زینت می دهد و زیبا جلوه می دهد (سوره نمل آیه ۲۴) و چنان وانمود می کند که اگر تو با این پوشش خاص بیرون نیایی، از همه خوشبختی‌ها و لذائذ دنیا محروم شده ای، و سبب شود که عده ای از جوانان ما نسبت به این دستور مسلم خداوند متعال یعنی حجاب کم توجه شوند، باز شما می گویید باید برای سلامت روان آنها، آنها را به خودشان واگذار کنیم؟ اگر وساوس شیطان را باور کنیم و آن را همچون ویروسی خطر ناک که نابودکننده دین جوانان ماست بشناسیم، باز هم الزام به حجاب را اینقدر بد می دانیم؟ 📌 ادامه در فرسته‌ی بعد... @Tanbiholomah