﷽
❇️
کاسبان تهمت تقلب
🖋 حسین محمودزاده
🔸 رفت و آمد گفتمانهای مختلف و اغلب کاملا متضاد سیاسی در مناصب خرد و کلان اجرایی و تقنینی کشور پس از انقلاب اسلامی چنان واضح است که انکار آن تنها در مرحله خاصی از بیخبری یا بیانصافی ممکن است. این تغییرهای ۱۸۰ درجهای که در مقاطع مختلف در دولت و مجلس و شوراهای شهر و روستا اتفاق افتاده، گاهی چنان غیرمنتظره و گسترده است که از آن به تغییر «اتوبوسی» تعبیر شده و حتی گمان میرود ادامه چنین رویهای برای ثبات سیاسی کشور ضرر داشته باشد و نظامهای سیاسی دیگر نیز در لیبرالترین و مدعیترین دموکراسیهای جهان، اجازهی کشیدن چنین دنده معکوسهایی در سیاست خرد و کلان اجرایی و تقنینی نمیدهند.
🔺 کافی است نگاهی به اصول ثابت سیاست خارجی و برنامههای داخلی اصلی در کشورهای به اصطلاح توسعهیافته داشته باشیم تا ببینیم چگونه خط قرمزهای راهبردی محل گروکشی جناحی نیستند و تغییر و تعدیل آن خط قرمزها نه مستقیما و نه غیر مستقیم –برای مثال در قالب گفتمان کلیتر احزاب و نامزدهای انتخاباتی مطرح- سالهاست که هرگز به رأی مردم گذاشته نشدهاند. در مقابل، طبقات مختلف مردم ایران پس از انقلاب اسلامی در مقاطع تاریخی مختلف کاملا به شکل محسوس و با انتخاب خود، تغییرهای ملموس در جهتگیریهای کلان سیاسی و اقتصادی را از بالاترین ردههای سیاستگذاری راهبردی تا خردترین اثرات بر سفره و معیشت و مسکن و ... تجربه کرده است.
✅ چهل و پنج سال تجربه و مشاهدهی میدانداری سیاسی و اجرایی توسط گفتمانهای سیاسی و اجتماعی مختلف و بعضا مخالف یکدیگر در یک
جمهوری نوپا، تنها از نظر عمق و گسترهی آزادی عمل آنها در ایجاد تغییرات درون حاکمیتی عجیب و جالب توجه نیست؛
‼️ بلکه آنچه این پدیده را عجیبتر میکند، نوع و مدل رفتار یک گفتمان سیاسی خاص است که در این نظام در مقاطع مختلف -چه بسا اغلب اوقات- مصادر امور و مناصب قدرت را در اختیار داشته، اما هنر عجیبی در نعل وارونه زدن و «
اپوزیسیون بازی» دارد. یکی از حربههای قدیمی این گفتمان سیاسی برای این بازی خالی از انصاف، «تشکیک در سلامت انتخابات» و «تهمت تقلب» است.
⛔️ مردم ایران از
#تهمت_تقلب تجربهی تلخی دارند. دروغ رسوا و شاخدار تقلب در ۸۸ که بعدها به اذعان تمام جهات مطلع و دخیل در همان تهمت، دروغ بودنش روشن شد و مورد اعتراف خودشان واقع شد، بیشتر از یک تهمت ساده از ملت ایران هزینه گرفت. جانهایی که از دست رفت و خونهایی که ریخته شد، نظام حاکمیتی کشور که به لبهی پرتگاه کشیده شد، و بدتر، تأسفبارتر و جانکاهتر از همه، دشمنی که جرأت پیدا کرد و همان تهمت دروغ تقلب، راه را برای اعمال شدیدترین، فلجکنندهترین و ناجوانمردانهترین تحریمهای اقتصادی تاریخ بر روی ملت ایران باز کرد. وضعیتی که اکنون در معیشت دچارش هستیم قطعا ریشه در همان دروغ تقلب دارد. بله، دروغ تقلب باعث شد که سفره و قدرت خرید ایرانی دیگر هرگز ماننده دههی هشتاد نشود، و بعد از آن جریان، هر بار که این سفره کوچکتر میشود، حتما سهم مهمی از نقمت و عذاب و لعنت، متوجه کودتاچیان دروغگویی است که آن فتنه را رقم زدند و هنوز هم که هنوز است، هرگز از مردم و خانوادههای شهدا به خاطر دروغ بزرگ و فتنهی هزینهساز خود عذرخواهی نکردهاند.
♨️ آزادی و میداندادن سیاسی و اجرایی و رسانهای کاری کرده که بار دیگر همان دروغگویان رسوا و بیآبرو، فرصت را مناسب دیدهاند که از همان حربه دوباره استفاده کنند و به خیال خود کشور را بار دیگر زیر لگد و سیلی دشمن بکشند. این بار اما حرفهایتر شدهاند و دست پیش گرفتند، پیش از انتخابات و در مورد اصل مشارکت تهمت تقلب میزنند. که فردای انتخابات چه مشارکت بالا بود چه پائین، قلم بچرخانند و بنویسند «قد اخذنا امرنا من قبل». البته در این مرحله به برخی از استدلالهای سست ایشان با مغالطهی میان «تکلیفگرایی» و «حقگرایی» نمیپردازیم؛ که واقعا انسان را به فکر فرو میبرد چطور صاحبان چنین قلمهایی با این سطح از استدلال و فهم مبانی و تطبیق کبریات بر مصادیق، کرسی دروس حوزوی دارند و تا به حال چه شاگردانی تربیت کردهاند؟!
اگر چه کسی که با فرایند انتخابات در ایران آشنا باشد چنین حرفهای دور از عقل نمیگوید، اما همین مقدار را باید گفت که اگر این نظام اهل تقلب بود، نمیگذاشت نامزد مطلوب همین بیانصافهای دروغگو با حاشیهی رأی بسیار ناچیز در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود، یا کاری میکرد اسلامشناس و متفکر فقید مرحوم علامه مصباح -رضوانالله علیه- به مجلس خبرگان راه یابد، یا حداقل لازم نبود رهبر معظم انقلاب و صاحبان تریبونهای مختلف این مقدار و در این مقیاس تکرار و تاکید بر حضور مردم داشته باشند ـ که در حقیقت نوعی وسط گذاشتن آبرو حساب میشود ـ بلکه میتوانستند به راحتی و با اشارهای آمار مشارکت را بالا ببرند.
#سروش_محلاتی
@Tanbiholomah