❇️در بهار آزادی...🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🖋حسین محمودزاده 🔹شب عید غدیر از حرم برمی‌گشتم در دو نقطه از خیابان در صفحه‌ نمایش‌های بزرگ مناظرات پخش می‌شد.‌ جمعیت بود که کنار هم ایستاد و نشسته بودند و با دقت نگاه می‌کردند. بحث‌ها هم جدی و چالشی بود و نامزدها با صراحت در حال برکشیدن نقاط مثبت و منفی از جناح‌ها و گفتمان‌های مختلف سیاسی در کشور بودند و عملکرد یکدیگر نقد می‌کردند. 🔹از جمیعت که گذشتم، برگشتم و از دور بار دیگر زن و مرد و نوجوان و پیر را دیدم که به صفحه‌ی نمایش خیره شده بودند و گوش می‌کردند. چشم‌هایم کمی اشکی شد، در ذهنم کسی زمزمه می‌کرد «در بهار آزادی جای شهدا خالی...» 🔹با خودم می‌گفتم خوب نگاه کن! می‌دانی از کجا به این‌جا رسیدیم؟ از آن‌جایی که در سفارت اجنبی برای این کشور نخست‌وزیر و فرماندار تعیین می‌شد؛ از آن‌جایی قوای متخاصم در جنگ خودشان تصمیم می‌گرفتند پادشاه این مملکت باقی بماند یا برود؛ از آن‌جایی که با یک چمدان دلار (خیلی کمتر از آن مقداری که کارفرما فکرش را می‌کرد) یک لات به نام شعبان بی‌مخ سرنوشت یک کشور پهناور پر از منابع و سرمایه را برای نیم قرن تغییر می‌داد؛ از دیگ پلوی سفارت انگلیس که جنازه‌ی شیخ را بالای دار برد؛... 🔹اما اراده‌ی الهی خمینی و خون سربازان شهیدش همان مملکت را به این‌جا رسانده که در این منطقه، در میان حکومت‌های قبیله‌ای گاو شیرده؛ افغانستان و عراقی که پس از دو دهه هنوز از ویرانی و هرج و مرج پس از اشغال بیگانه کمر راست نکرده‌اند؛ ترکیه‌ای که جناح مثلا اسلام‌گرایش حاضر نشد صادراتش به گرگ‌های خونخوار صهیونیسم ‌را در دلخراش‌ترین نسل‌کشی مسلمانان حتی برای مدتی متوقف کند؛ در منطقه‌ای که تبدیل دولت و سلیقه‌های حکمرانی یا ناممکن است یا مساوی لشکرکشی خیابانی و تاسیس گردان‌های نظامی و درگیری‌های مسلحانه بدون پایان؛ در چنین منطقه‌ای، این مردم ایستاده‌اند دور هم در شب عید، بچه‌هایشان در امنیت و آرامش بستنی از ایستگاه صلواتی گرفته‌اند و با هم بازی می‌کنند، و بزرگترهایشان بحث‌های جدی و سرنوشت‌ساز و کاملا متضاد حکمرانی را با دقت پیگیری می‌کنند؛ و قرار است در یک انتخابات واقعی، انتخاباتی که به شهادت تجربه‌های قبلی حقیقتا سرنوشت کشور را در مقیاس‌های گسترده عوض می‌کند، طبق منطق و سلیقه‌ی خود سرنوشت خود و بچه‌های‌شان و آینده‌ی حکمرانی در کشورشان را انتخاب کنند. کجا بودیم و به کجا رسیدیم؟ در بهار آزادی جای شهدا خالی... @Tanbiholomah