🍃خدای مدارا چشم‌هایت را ندادی به من و من هم هیچ گلایه‌ای ندارم از تو. سر تا پا شکر و سپاسم که کمی چشم‌هایم را شبیه چشم‌های خودت کردی. اجازه دادی برای حسین اشک بریزم. همین اندازه از شباهت، یک دنیا امید می‌دهد به من. تو اگر نمی‌خواستی، نه چشمانم تر می شد از روضۀ حسین و نه دلم غمگین می‌شد از غصّۀ کربلا. این که می‌گذاری دلم آتش بگیرد و چشمم بارانی شود، یعنی هنوز امید داری به من که بیش از این شبیهت شوم. چشم‌های من گنهکارند، بیش از آن که در توصیف بگنجد؛ ولی تو با اذن اشک ریختن، امید دادی که می‌شود این چشم‌ها را پاک کرد. هر بار گریه کردن، هر قطره اشک ریختن، هر لحظه محزون شدن در غم حسین، یعنی یک فرصت دیگر، یعنی شروعی دوباره. با چه زبانی سپاست بگویم برای فرصتی که دوباره به من عطا کردی. این همه مدارا با کسی چون من، در ظرف خیالم نمی‌گنجد. شبت بخیر خدای مدارا! @abbasivaladi