شاهِ بینان
🔹 یکی از پادشاهانِ پیشین در رعایتِ مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی، لاجرم دشمنی صعب روی نهاد، همه پشت بدادند.
چو دارند گنج از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
یکی را از آنان که غَدْر کردند با من دوستی بود، ملامت کردم و گفتم: دون است و بیسپاس و سِفله و ناحقشناس که به اندک تغیّر ِحال از مخدومِ قدیم برگردد و حقوقِ نعمتِ سالها درنوردد.
گفت: ار به کرم معذور داری شاید، که اسبم در این واقعه بیجو بود و نمدزین به گرو، و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند، با او به جان جوانمردی نتوان کرد.
زر بده مردِ سپاهی را تا سر بنهد
و گرش زر ندهی، سر بنهد در عالم
📚 گلستان سعدی، باب اول: در سیرت پادشاهان
#سعدی #گلستان #ادبیات #عبرت
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid