🔺 در همان روزگار تحصیل مقدمات علوم، در بازار پیشاور، شنیدن این بیت از مثنوی از درویشی دورهگرد، کارِ او را به کوفتن سر به دیوار و جاریشدن خون از آن کشانده است:
«ناگهان در حقّ آن شمعِ رُسُل / دولتِ إنّا فَتَحنا زد دُهُل».
بعد از آن دیگر بیش از هر چیزی مثنوی خواند و هر شش دفتر را از بر بود.
📚 از مقدمه دیوان سید احمد مشهور به ادیب پیشاوری به قلم علی عبدالرسولی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
📚 کتاب تاریخ جهانگیری را خودش تصحیح کرد. از زیر خاکها و از تاریخ فراموششده و کنج کتابخانههای دور از وطن پیدایش کرده بود. بهحق علامه بود. مرید دین و بهویژه امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه بود. این عکس را داده بود به محمدعلی فروغی. به خط خودش زیرش نوشته بود:
ورتّبتُ لِلّقیا قضایا کثیرةً / فما انتجت تلک القضایا سوی العکس
برای دیدار چیزهای فراوانی مهیا کردم، ولی نتیجهای نداد (دیدار میسر نشد و آنچه میخواستم پیش نیامد).
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت، ولی اجل به رهِ عمر رهزنِ اَمَل است (حافظ)
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
👤 گردیز که امروز محل درگیری پاکستان و افغانستان شده است، محل تولد نویسندهای بسیار قدیمی و شیرینسخن به نام عبدالحیّ گردیزیست. او این کتاب را هزار سال پیش نوشته است و نامش را زینالاخبار نهاده است. بسیار ساده و خلاصه مینویسد. تاریخ و جغرافیا و آیینهای انسانی را از طهمورث و جمشید تا زمان غزنویان روایت میکند. به همین خاطر منبعی ارزشمند برای اطلاع از تاریخ اجتماعیست.
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
🔹 پدرش که مرحوم شد مدعی بود مانندِ پدرش ملکالشعراست. قرار شد چهار واژه به او بدهند و با آن رباعی بسازد. از آزمون که سربلند بیرون آمد، شاعرِ پررویی بود که باورش نشد بهار در عین جوانی شاعری قهار است. آینه و اره و کفش و غوره را نوشت روی کاغذ و گفت حالا با این رباعی بگو! ملکالشعرا محض تنبیه او سرود:
چون آینه نورخیز گشتی، احسنت
چون اره به خلق تیز گشتی، احسنت
در کفشِ ادیبانِ جهان کردی پای
غوره نشده مویز گشتی، احسنت!
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
قطع پای همسایه خدا
🔹 عالم و مفسر قرآن بود، ولی شاعری حرفهای بود و مدح قدرتمندان را هم میکرد. بعد از چهلسالگی بیماری سختی گرفت که گویا منجر به قطع پایش شد.
🔻 درهم شد. تحولی در روحش پدید آمد و عزم کرد دیگر مدح دولتمردان را نکند و از آنان هیچ چیزی نپذیرد؛ به عزلت برود، مگر به ضرورت از خانه بیرون نیاید، تنها و تنها در پی تعلیم و تدریس دانشهایی باشد که منجر به هدایت شود، آن هم به کسانی که فقط در پیِ نزدیکشدن به خدایند، نه شهرت و دیگر قصدها.
🔺 بار و بندیل را جمع کرد و از خوارزم، شمال شرق ایران، رفت مجاور کعبه شد. از آنجا نامش شد جارالله زمخشری؛ یعنی همسایه خدا. تفسیر کشاف را نیز آنجا نوشت. اگر مداحانِ ظالمان خودشان را به کوچه علیچپ نزنند، خدا به آنها نیز هشدارهایی از سرِ رحمت میدهد.
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعاً به قول رودکی سمرقندی: «هر که نامُخت از گذشت روزگار/ هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار!»
این فیلم عبرتآموز را یکی از عزیزان فرستاد، گفتم به خاطر وجه ادبیاش به سمع و نظر شما عزیزان نیز برسد.
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
✍️ «مجیدی عزیز، مشکل است بتوانی کار تجدید نظر حافظم را به پایان برسانی؛ درهم و برهم است. هر چه لطف کنی متشکر خواهم شد. یادداشتهایم را درباره فروزانفر اگر پخش کنی خوب است. دیگر آخرین دقایق است.»
وصیت دکتر حسینعلی هروی به عنایتالله مجیدی. مجیدی هر دو وصیت را به جا آورد. ما در آخرین دقایق چگونهایم و با وصیتها چه خواهیم کرد؟
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
جدّ بی جدّ
🔹 آنوقتها که منوچهر اقبال وزیر دربار بود و صاحبنفوذ، یکی از فضلا به خانهی او رفت و بست همانجا نشست. وقتی اقبال علت را پرسید، گفت: «به جدم تا رتبهی استادی مرا ندهی از خانهی شما بیرون نخواهم رفت.» با وجود مخالفت دانشگاه و نبود شایستگی در او، توصیهی اقبال رتبهی استادی را تقدیمش کرد.
♦️ سید کمالالدین نوربخش که طبع بلندی داشت و هیچ مثل این مرد فاضل آویزانِ این و آن نمیشد، پس از شنیدن ماجرای قسمِ «به جدمِ» او، این استادِ فرمایشی را ابلاغبهدست دید، تبسمی کرد و گفت: «مَن جَدَّ وَجَدَ!»* صاحبفحش دریافت و گفت: «آقای سید کمال، خودت اصفهانی هستی، ولی نیشت را از کاشان آوردهای!»
* معنی اصلی عبارت این است: هر کس بکوشد بیابد، ولی تشابه لفظی جدّ رندیِ مرحوم نوربخش را میرساند.
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
🗣 متاسفانه اشتباه پزشکان بود. وقتی ایشان را برای معالجه به کانادا بردند، پزشکان آنجا گفتند سکته مغزی نبوده، ایشان را نباید آنژیوگرافی میکردند و برای آنژیوگرافی نباید بیهوشی عمومی میدادند. من صلاحیت ندارم اظهار نظر پزشکی کنم، اما اینها نکاتی است که پزشکان کانادایی و جراحانی که برای ایشان از روسیه و انگلیس آوردند، بیان کردند.
بخشی از مصاحبه دکتر مهدخت معین درباره پدرش، دکتر محمد معین، صاحب فرهنگ معین و اولین دکتر زبان و ادبیات فارسی در ایران که در پنجاهوسهسالگی پس از چهار و نیم سال بیهوشی مرد.
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
مسافر: آقای راننده میتونید اسم چنتا شاعر رو بگین؟🤔🤔
راننده: بله حتماً
سعدی. حافظ. فردوسی. مولوی. عطار. خاقانی....
مسافر حرف راننده رو قطع کرد و گفت: بیزحمت منو برسونید تا سر خاقانی
اسمش یادم رفته بود 🤣
#لبخند
@Pavaraqi
ble.ir/join/NzBiYmQwYT
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
حکم «را»ی بعد از فعل
به این نمونهها نگاه کنید:
🚨سازمان اطلاعات سوریه: عملیات یک گروه داعشی که در حال تلاش برای بمبگذاری در حرم سیده زینب در حومه دمشق بودند «را» خنثی کردیم.
📖 کتابی که دنبالش میگشتید «را» یافتیم.
❗️ چگونه ممکن است قطعنامهای که ترامپ لغو کرده بود «را» فعال کرد؟
در تمام موارد بالا علامت مفعولی یا همان «را» به جای آنکه بلافاصله بعد از مفعول بیاید، بعد از فعل آمده است و غلط است. متأسفانه در بسیاری از جملات خبری و نگارشی امروز این خطا رخ میدهد. «را» باید نزدیکترین محل ممکن به مفعول باشد و هرگز نباید پس از فعل بیاید.
✅ درستنویسی جملات بالا اینگونه است:
🚨سازمان اطلاعات سوریه: عملیات یک گروه داعشی «را» که در حال تلاش برای بمبگذاری در حرم سیده زینب در حومه دمشق بودند، خنثی کردیم.
📖 کتابی «را» که دنبالش میگشتید یافتیم.
❗️ چگونه ممکن است قطعنامهای «را» که ترامپ لغو کرده بود، فعال کرد؟
#ویراستاری #ویرایش #درست_نویسی
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid
🔺 اگر بخواهید از دیدگاه آسیبشناسی و نقد ادبی به شعر شاملو بنگرید چه مباحثی دراین زمینه مطرح میشود؟
🔻 شاملو با اینكه از عشق خود به زبان پارسی بسیار گفته است، اما عموماً دستور این زبان را رعایت نمیكند؛ نسل حاضر هم به گمان سبكی در شعر فارسی به تكرار همین رعایتنکردنها همت ورزیده. شاملو فرقی بین فعل لازم و متعدی قائل نیست. برای بدیهیترین رابطه مضاف و مضافالیه كسره میگذارد. قاعده جمعها و غیرملفوظ را رعایت نمیكند. اینها از عواملیست كه فارسیخوانی شعر او را مشكل و مبهم میسازد و بر این ابهام سرهنویسی را هم تحمیل كرده است. وقتی كه انسان دوست مردم است، مانند شاملو باید صریحتر با مردم حرف بزند.
🔻 او پیچیده حرف میزند. و از عناصر زنده و روزمره و ملموس در شعرش آنگونه كه باید یاری نمیجوید. اما حرفهایش و گفتوگوهایش درباره شعر به مانند نیما از شعرهایش آموزندهتر است بگذریم كه نسبت به اشعار پندآموز بیمحبتی نشان میدهد. واردكردن حكمت یا مفاهیم پندآموز را در شعر نمیپسندد. همینجا بگویم این پیچیدگی یا شعر «حرفی» و تجریدی و ذهنی بااساس شعر سپید كه آمده راحت حرفزدن را به شاعر عرضه كند تناقض دارد. كسی كه شعر آزاد و سپید مینویسد، باید به چرایی این شیوهها توجه داشته باشد؛ وَ اِلّا دستوپاگیری عروض و قافیه را با عوامل دستوپاگیر دیگر جایگزین كرده است.
میانهی گفتگوی شهرستان ادب با طاهره صفارزاده
#ادبیات #ادبیات_فارسی #شاملو #معاصر #شعرنو #نیمایی #شعرآزاد #شعرسپید
📖همنشینی خودمانی با ادبیات📖
https://eitaa.com/adabmajid