«انقلاب حسین فاطمه، صورتی نبود، سرخ بود، رنگ خون» ✍زهرا نجاتی امروز مشکل سرصورتی بودن و آبی بودن نیست. برسرخود اصل حجاب هم نیست. دعوا سر «بازی‌» ای است که دارندبه راه می اندازند. دعوا برسراصل اسلام است. برسرشبهه‌افکنی و تردیدهای شناختی ایجادکردن است. مهم نیست عضو انجمن حجتیه باشند یا از سر دشمنی یا نفهمی یا نشناختن دین. آنچه مهم است این است که شیاطین انسی و جنی،به هروسیله دارند تلاش می‌کنند که شناخت و درک ما را از دین یا واژگون کنند. این یکی از قطعات پازل آخرالزمان است. قرار است کار به جایی برسد که مسلمان‌های یک عمر منتظر مانده، چشم درچشم امامشان بدوزند و بگویند «تفسیرتو از اسلام، تفسیر شخصی است و ما پیش از این چنین تفسیری از اسلام نشنیده بودیم.» اگر می‌بینید مداحی که پای مداحی‌هایش همه، اشک ریخته‌ایم، حالا بااشک پای چشم، فردشرابخوار و زن بی‌حجاب را، پیش خدای اباعبدلله، عزیزترجلوه می‌دهد از کسی که توانسته پاک بماند، به این جهت است که عده‌ای خواسته‌اند تا شناخت مارا دین و خدا، تغییر دهند. و مردم وجوانان را درشناخت و دَرکِمان از خدای اباعبدلله دچار اشکال کنند. قرار است با استفاده از کلیدواژه‌های مقدس مثل«خدارا دوست دارد»، نوع نگرش ما را از درون تغییر دهندـ برای این کار در عملیات روانی از روش «القا» استفاده می‌کنند. با واژگان جبهه خودی، وارد می‌شوند و سپس از درون خیمه خودی، تیشه به ریشه اعتقادات می‌زنند. غافل از اینکه قرنهاست این بازیها ادامه دارد. غافل از اینکه حسین فاطمه، اگر موافق صورتی‌بازی‌هایی که اینها دوست دارند، به او ببندند، بود، اقل کاری که می‌توانست بکند، این بود که زن و بچه‌اش را باخود به مقتل بی بازگشت نبرد!!! اما حسین فاطمه نه اهل مماشات است نه اهل ترک امر به معروف و نهی ازمنکر و ازقضا نه اهل تبرئه شرابخوار. اتفاقا برخلاف تصور یا القای مهمان برنامه مهلا، حسین فاطمه حتی بانمازخوان هم اگر یزید، باشد، اساسا سرسازگاری ندارد! البته که زیرخیمه حسینی برای همه جا هست بدون شک، اما به شرط توبه، چه این که جناب «حر» نیز، چندروز پیش از عاشورا ادب را خرج کرد امادرشب عاشورا باحال توبه و ندامت، به خیمه راه یافت. و البته که رعایت ظاهرشایسته و حال اندوه، برای شرکت مجلس اباعبدلله، اول شرط ادب نزد اوست و الا همه ما کجا و محضراباعبدلله!!! @AFKAREHOWZAVI