آزادی یا اباحه‌گری؟ ✍الهام سادات حجازی یکی از معضلاتی که در جامعه‌ی امروز با آن مواجه‌ایم مسئله‌ی کشف حجاب است. ریشه‌ی این بحرانِ اجتماعی رفتار اباحه‌گری است. افراد با شعار آزادی فعلی حرام را مباح و جایز می‌شمرند. در نتیجه اباحه‌گری یک روحیه یا طرز تفکر است که به مقتضای آن، انسان به خود حق می‌دهد که نسبت به حدود و ضوابط شرعی بی‌اعتنا شده و مرزهای حلال و حرام را زیر پا بگذارد. در واقع چنین افرادی در ایدئولوژی ذهنیشان قائل به حدودپذیری نیستند و به دلیل تبعیت از غرائز نفسانی و میل به آزادی‌های فردی و اجتماعی به حدودشکنی پرداخته‌اند. در واقع آزادی نزد چنین افرادی به معنای حدودشکنی است، درحالی که حدود و ضوابط شرعی و کوشش در انجام دقیق و کامل فرامین الهی یکی از مسائل مهم در حوزه‌ی فرهنگ اسلامی است. اباحه‌گری دارای ریشه‌های فلسفی، اخلاقی و کلامی است. ریشه‌ی اباحه‌گری فلسفی به جهان‌بینی مادی برمی‌گردد. در جهانی که خدا در آن غایب باشد و حذف شده باشد، انجام هر کاری مجاز خواهد بود زیرا در چنین جهانی محور فقط و فقط منافع انسانی است و دلیلی برای پرهیز از انجام محرمات باقی نمی‌ماند. در حوزه اخلاق عدم پذیرش حدود موجب بروز رفتار اباحه‌گری می‌گردد. تأکید اخلاق بر حدودپذیری است و این تأکید در مواردی در قرآن به صراحت مطرح شده است به طور مثال در بیان احکام طلاق و توجه به حقوق زوجین پس از وقوع طلاق در چندین نوبت با عبارت «تلک حدودالله» بر حدود پذیری تأکید می‌شود. و یا در سوره نساء پس از ذکر احکام ارث می‌فرماید: «تلک حدودالله». و موارد متعدد دیگر در آیات قرآن کریم ذکر شده و قرآن برای این حدود ارزش خاصی قائل شده است تا آنجا که یکی از صفات مؤمنان را «و الحافظون لحدود الله» (توبه/112) می‌داند. و درهم شکنندگان حدود الهی را کافر، ظالم و فاسق معرفی می‌کند. (مائده/44.45.47) در اباحه‌گری یکی از مسائلی که تجلی پیدا می‌کند شکستن حدود الهی و زیرپاگذاشتن آن اوامر است. قرآن کریم در سوره قیامت علت این امر را میل به آزادی می‌داند که باعث می‌شود انسان مطابق این میل به شکستن همه موانعی که در مقابل خود احساس می‌کند اقدام کند. خداوند در آیات 5 و 6 سوره قیامت می‌فرماید: «بل یرید الانسان لیفجر امامه یسأل ایان یوم القیامه» یعنی انسان مایل است که (موانع) پیش روی خود را از بین ببرد. (لذا) سؤال می‌کند که قیامت کی فرا می‌‌رسد. ریشه‌ی این سؤال یک مسأله‌ی اخلاقی است و آن میل به آزادی است. آن هم آزادی مطلق. زیرا آزادی نسبی و در چهارچوب حدود و ضوابط امری بدیهی و مقبول است. بنابراین انسان اخلاقی از نظر اسلام، انسانی است که مقید به حدود و ضوابطی است که اسلام آن را برای سعادت انسان تعیین کرده است. اباحه‌گری در بعد اجتماعی و چه در بعد فردی خلاف اخلاق اسلامی است و انحرافات شدید انسانی را به بار خواهد داشت. ریشه‌ی ظهور اباحه‌گری در بعد کلامی ناشی از انکار رابطه‌ی ایمان و عمل و جدایی این دو از هم است. این نوع انکار هم یک نوع رویکرد در بعضی از افراد است. بعضی صرف نیت و ایمان قلبی را کافی تلقی می‌کنند و جلوه‌ و بروز این ایمان قلبی را در جنبه‌ی عملی لازم نمی‌دانند و لذا شاهد عدم رعایت ضوابط شرعی در افرادی هستیم که ظاهر قرآن و سنت را پذیرا هستند. در واقع در مواجهه با تکالیف الهی یؤمن ببعض و نکفر ببعض هستند، این درحالی است که عمل به ضوابط شرعی جزء لاینفک ایمان است و این در روایات ائمه علیهم السلام مطرح شده است که بیان می‌دارد ایمان از سه رکن تشکیل شده است که عبارتند از: تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان. بنابراین آزادی به معنای عدم پذیرش محدودیت نیست و آدمی در این دنیا در هر بعد زمانی و مکانی محدودیت دارد و این جزئی از قانون دنیای مادی است و اگر چنین نباشد و نقض این قانون سنگ را روی سنگ بند نمی‌کند. و اتفاقا برعکس، پذیرش حدودپذیری انسان را به آزادی واقعی می‌رساند. افراد کشف حجاب کرده در سطح شهر، آزادی‌ای که به دنبالش هستند آزادی‌ای نیست که در خیابان تجربه کرده‌اند و برعکس دچار تضاد بشری شده‌اند. اسیر شهوت، خشم، حرص و آز اسمش آزادی نیست. اباحه‌گری اسارت نفس اماره است. حواس‌مان باشد دچار خطای شناختی نشویم. اباحه‌گری افراد در سطح شهرها در زمینه‌ی حجاب حتما مقطعی خواهد بود و تعبیرات لازم برای برچیدن آن صورت خواهد گرفت اما آدمی هر لحظه باید خود را و اعتقادات خود را غربال کند و مراقب باشد در دنیای مادی غرق نشود و دچار تفکر سکولاری نشود تا در نتیجه حرام خدا در اجتماع قبحش شکسته نشود. توجه به مادیات اگر در کنار توجه به معنویات نباشد معادباوری را در انسان کمرنگ می‌کند و تا مرحله‌ی انکار انسان را پیش می‌برد و ارتکاب حرام الهی را امری کم ارزش نشان می‌دهد. انتشار در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18520 @AFKAREHOWZAVI