برای خیمههای سوختهی رفح
✍🏻 زهرا کبیری پور
سراسر پایان نامهی ارشد من روضه بود و همین کار را برای من کُند کرده بود.
اینکه مجبور بودم کتابهای تاریخی را به دنبال پاسخ اینکه چرا امام حسین (علیهالسلام) زن و بچه را با خود به معرکه برد زیر و رو کنم و مدام روضهها را ورق بزنم تمام توانم را میگرفت.
از قبلترها و حدوداً از همان نوجوانیام، روضههای شب هفتم و شام غریبان بیشتر از تمام روضههای ماه محرم منقلبم میکرد.
حس و درک این روضهها وقتی دختر اولم دقیقا در ماه محرم شش ماهه شده بود به اوج خودش رسید و روحم را بیش از گذشته درگیر کرد.
اکثر ما این جمله که تاریخ در حال تکرار است را شنیدهایم ولی اینکه بعضی از وقایع سنگین تاریخ در روزگار ما تکرار شود و ما شاهد آن باشیم سخت و دور از باور است.
آتش زدن خیمهها یکی از روضههای شام غریبان بود که هُرم آن از هزار و چهارصد سال قبل میآمد و وجودمان را آتش میزد، حالا و بعد از هزار و چهارصد سال در گوشهای از دنیا خیمهها سوختن درحالی که زنها و کودکان به سایهی آن پناه برده بودند.
هزار و چهارصد سال بعد روضههایی دارد تکرار میشود که نه توان شنیدنش را داریم و نه تحمل دیدنش را.
و تنها کاری که از دستمان برمیآید این است که دستهایمان را بلند کرده و برای تعجیل در فرج آن بهار حقیقی دعا کنیم.
باید این روزها فریاد استغاثههایمان دل آسمان را بشکافد و اشک فرشتگان را در آورد.
باید با تمام وجودمان فریاد بزنیم
أین بقیه الله التی لاتخلوا من العتره الهادیه...
أین المعد لقطع دابر الظلمه...
أین المنتظر لإقامه الأمت و العوج...
أین المرتجی لإزاله الجور و العدوان...
به امید آمدنش...
#رفح
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi