. 🍃تلنگری کودکانه قرار شد قبل از رفتن به حرم کمی هم از بازارهای رنگ رنگی دیدن کنیم. چند قدمی که راه رفتیم فاطمه زهرا اصرار داشت که چادرش را بپوشد. هر چه گفتیم و گفتند قبول نکرد که نکرد. چادر را پوشید و به راه افتاد. یکی از همراهان برای اینکه او را از چادر پوشیدن منصرف کند گفت «مگه اینجا حرمه که چادر میپوشی » فاطمه زهرا هم نه گذاشت و نه برداشت محکم گفت «مگه فقط حرم جای چادر پوشیدنه!» من هنوز هم بعد از چند ماه باورم نمی شود این حرف را یک دختر بچه سه ساله زده باشد. اما بارها و بارها به همین یک جمله فکر کرده ام. مگر فقط حرم جای چادر پوشیدن است؟! شاید اگر مسئله حجاب را خارج از کلیشه بیان کرده بودیم و به جای استفاده از مثال هایی مانند پوست شکلات و کاور گوشیِ آیفون، بیشتر به تبیین گوهر وجودیِ انسان پرداخته بودیم. هیچوقت لازم نبود که به کم حجاب ها و بی حجاب ها بگوییم چادرت را سر کن! روسری ات را بپوش! شاید ما همیشه به سراغ راحت ترین راه ها رفته ایم؛ که امروزه باید غرامتِ سختی های نکشیده مان را بدهیم! اگر انسان خودش را بشناسد. و بداند تجلی پروردگار است. قداست خود را بفهمد. بداند بدن او، جسم او و روح او حریم است. حرمتش را نگه میدارد. آنوقت هر کجا باشد. چه در بازار و عروسی و چه در حرم و مسجد چادر از سرش نمی افتد. به قول دختر سه ساله ی ما مگر فقط حرم جای چادر پوشیدن است؟! ✍مریم زارعی @AFKAREHOWZAVI