.
💠
ایران؛ از نقل مکاتب تا نقد مکاتب
➖بخش اول
✍️ علی اسفندیار
۱۸۰۰ میلادی؛ فرانسه
پاریسِ قرن هجده، خیلی هیجانانگیز بود، ارزان بود، نقاشها، شاعرها، سربازها؛ همه جور آدم حضور داشتند، همه جا آدمهایی را میدیدی که داشتند روی کتابی کار میکردند.
پاریس سرمشق نویسندگان مهاجر بود، چهار راه فرهنگ و ادبیات جهانی و عناصر تشکیل دهندهاش نویسندههای اروپای شرقی، آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا هستند. «جرج پلیمپتُن» از سردبیران مجله پاریس ریویو میگوید: پاریس محل تلاقی همه ماست.
فرانسه یکی از مبادی روشنگری است و تولید ادبیات برایش مسأله بود؛ البته کشورهایی همچون انگلستان و هلند هم پای کار روشنگری بودند، آنها هم به دايره المعارفنويسی، برگزاری محافل ادبی و داغ کردن فضای گفتوشنود در کافهها روی آورده بودند. محافل این چنینی مردم را با نشریات آشنا میکردند و نویسندگان حرفهای خود را به کاغذ و مخاطب میسپردند، این شد که جريانهاي اجتماعی و سياسی جان گرفتند و کلیسای بیخبر از همه جا، محدود و منزویتر شد.
۱۳۴۲ شمسی؛ ایران
امام خمینی در سالهای ۴۱ و ۴۲ شمسی آشکارا بر طاغوت میتازید، مردم اعتراض را یاد گرفتند و به ادبیات درآوردند. عکس و نوار و نامه رسانههای عمومی آن زمان، برای رساندن پیام امام به خط شدند، حالا دیگر بازداشت امام، بازتاب مییافت، اخبار، کار خود را میکرد و امام کار خود را!
در حوالی سال ۴۵ شمسی، ادبیات متعهد به عنوان عامل بیداری و آگاهیدادن به مردم، شکل میگیرد و جا میافتد. مجموعههای شعر، قصههای کوتاه و بلند، مقالات ادبی، اجتماعی روزنامهها و جنگها، برپایی نمایشگاههای نقاشی، شبهای شعر و… آدم را به یاد فرانسه میاندازد.
امام راحل زمانی به ترکیه و نجف تبعید شدند که ادبیات متعهد و انقلابی جای خودش را در کشور باز کرده، سکوت امام را به صدا درمیآوردند.
اروپا با کمکاری کلیسا جنگید و ایران با ستم طاغوت؛ اما هر دو با عمومیشدن ادبیات، بر شرایط خود حاکم شدند؛ در کشوری همچون فرانسه نقل مکاتب شکل گرفت و در ایران دههی چهل و پنجاه، عصر «نقد مکاتب»!
ادامه دارد...
🔗
متن کامل در سایت اندیشهای فکرت
#ادبیات_انقلاب
#انقلاب_اسلامی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN