باران باز باران، باگلوله، با ستم های فراوان می خورد بربام غزه یادم آید  روز باران گردش آن دیو صهیون مست و سرکش در کنار دشت ویران بین اجساد فراوان 🌴🏴🌴 کودکی ده ساله بودم زارو نالان ،جسم لرزان ،روح خسته  با دوچشم کودکانه زیرآوار مادرم را غرق در خون دیدمش سوی دیگر خواهر شش ماهه ام را داخل گهواره بی جان 🌴🥀🌴 می دویدم اینسو آنسو پربهانه،باصدای عاجزانه غرق وحشت در میان دود و آتش در به در بودم دنبال پدر 🌴🏴🌴 می شنیدم از پرنده داستانهای غم انگیز از لب  باد وزنده ظلم های بی امانی آه  چه غمناک بود باران وه چه درناک بود باران 🌴🥀🌴 وندراین غوغا و آشوب می شنیدم از ره دور آن نداهای رهایی گام های استواری خواهم آمد ،بانوای  آسمانی با پیام شادمانی پرتوان باش کودک من با شعار استقامت، پایداری استقامت، پایداری @ahalieghalam