پاورقی‌های مناظراتی ـ ۳ نکاتی در تحلیل مناظرات انتخاباتی ✍️حجت‌الاسلام محمدحسین ▪️ همچنان سؤالات طرح‌شده توسط مردم و کارشناسان جنبۀ تشریفاتی داشته و هیچ‌کدام از نامزدها به‌شکل جزئی و موردی به آن‌ها پاسخ نمی‌دهند که البته بخشی از این نقیصه به‌خاطر «کمبود وقت» طبیعی است. به عبارت دیگر برنامۀ «مناظره» دچار یک وضعیت متناقض‌نماست: از یک سو بسیار طولانی و خسته‌کننده است و از سوی دیگر نامزدها در آن وقت کافی برای پاسخ به سؤالات ندارند. ▪️ علی‌رغم اهمیت موضوع «جمعیت»، جای آن در مناظرۀ سوم خالی بود. یعنی فقط یک سؤال دربارۀ آن مطرح شد که نامزدها به همان یک سؤال هم پاسخ ندادند. ▪️ پورمحمدی همچنان روی ریل «التقاط» و «مغالطه» حرکت می‌کند و به‌شدت دچار «تناقض‌گویی» است. او تلاش زیادی برای «موج‌آفرینی» دارد؛ اما این تلاش، نتیجه‌بخش نبوده و به احتمال زیاد نخواهد بود. تخریب جایگاه «قانون» در مواجهه با معضلات فرهنگی، هجمه به «لایحۀ حجاب و عفاف» و نفی محدودیت‌ها در فضای مجازی را در همین چارچوب باید ارزیابی کرد. ▪️ یکی از مهم‌ترین تناقضات پورمحمدی این است که با انتقاد از انحصارگرایی در عرصۀ فرهنگ و رسانه، به‌دنبال تمرکززدایی است، اما برای حل مشکل کشور در رابطه با فضای مجازی، جز ایجاد یک پیامرسان انحصاری ـ آن هم با مشارکت خارجی‌ها ـ و جلوگیری از تکثر و رقابت در این عرصه، هیچ پیشنهادی ندارد. ▪️ پورمحمدی علاوه بر «موضع»، در «وضعیت» نیز گرفتار تناقض است: او با یک خاستگاه کاملا «دینی و شرعی» و با یک پیشینۀ کاملا «قانونی و امنیتی»، می‌خواهد از خود یک شخصیت «عرفی» و «فرهنگی» بسازد؛ غافل از آن‌که این حجم از «دگردیسی هویتی»، به‌هیچ‌وجه برای مخاطب باورپذیر نیست. ▪️ پورمحمدی در مناظرۀ سوم نشان داد که علاوه بر «اقتصاد»، در عرصۀ «فرهنگ» نیز با پزشکیان «اشتراک گفتمانی» دارد. «انکار ضرورت قانون در مدیریت فرهنگی» و «طرفداری از آزادی‌های تقریبا بی‌ضابطه»، دو مؤلفه این گفتمان مشترکند. ▪️ پورمحمدی و پزشکیان، هر دو بر «ضرورت نظارت دولت در عرصۀ فرهنگ» تأکید می‌کنند؛ اما هیچ‌کدام نه از کیفیت این نظارت سخن می‌گویند و نه از چگونگی مواجهه با «نظارت‌ناپذیری‌ها». آیا این سکوت می‌تواند علتی جز «سطحی‌نگری» و فقدان یک اندیشۀ قویم و منسجم فرهنگی داشته باشد؟ بعید است. ▪️ اتکاء به کلیدواژه‌ها و گزاره‌های ازپیش‌طراحی‌شده، بدون هرگونه «اشراف» و «تجربۀ زیسته»، یکی دیگر از اشکالات مشترک پورمحمدی و پزشکیان است. ▪️ پزشکیان نشان داد که در«فرهنگ» نیز ـ مثل «اقتصاد» ـ تهیدست است. او هیچ ایده‌ای جز «لیبرالیسم فرهنگی» ندارد. رد قانون‌محوری با پوشش اخلاق‌گرایی، نفی مطلق خشونت در مواجهه با مطلق انسان‌ها، انکار نقش قانون در تغییر رفتار، خلط بین اختیار انسان در عالم تکوین و عالم تشریع و تأکید بر آزادی مردم در انتخاب سبک زندگی، همه از همین زاویه قابل تحلیل‌اند. ▪️ در مناظرۀ سوم هرچه از پزشکیان پرسیدند گفت: «باید از مدرسه شروع کرد!» و این یعنی «فقدان برنامه». ▪️ نگاه فمینیستی پزشکیان و تأکید او بر همراهی و هم‌پایی زنان با مردان در همۀ عرصه‌ها، حتی عرصۀ «اقتصاد» و «صنعت»، هرچند به‌ظاهر جذاب است، اما واقعیتی جز توهین به «هویت مستقل زن» و عاقبتی جز تخریب «نهاد خانواده» ندارد. ▪️ پزشکیان علاوه بر آن‌که هیچ اشاره‌ای به تأثیر «تهاجم فرهنگی دشمن» و هجمه‌های رسانه‌ای او در بروز معضلات فرهنگی و آسیب‌های اجتماعی نمی‌کند، در میان همۀ نهادهای فرهنگی کشور نیز صرفا به نقش «نهاد روحانیت» در شکل‌گیری وضع موجود می‌پردازد. او در خوشبینانه‌ترین حالت، دچار یک خطای راهبردی در «آسیب‌شناسی فرهنگی» است. ▪️ پزشکیان برای چندمین‌بار این گزاره را تکرار کرد که «بیشتر نخبگان و متخصصان» از کشور خارج شده‌اند؛ گزاره‌ای که قطعا «خلاف واقع» است، حتما مصداق «سیاه‌نمایی» است و حُکما نتیجه‌ای جز «یأس‌آفرینی» ندارد. ▪️ پزشکیان نه خوب صحبت می‌کند و نه حتی متن‌های از‌پیش‌آماده‌شده را خوب می‌خواند. او با به‌میان‌انداختن ایدۀ خام و فریبندۀ «نظرخواهی از مردم»، باز هم ثابت کرد که علی‌رغم تأکید بر تخصص‌گرایی، به‌شدت گرفتار «پوپولیسم» است. ▪️ پزشکیان «قرآن» می‌خواند، از «ایمان»، «عمل صالح» و «حیات طیبه» می‌گوید، مکررا بر ضرورت پایبندی به «سیاست‌های رهبر انقلاب» تأکید می‌کند، اما واقعیت گفتمان او چیزی جز «سکولاریسم» و «لیبرالیسم» نیست. بی‌بهره‌بودن از اتقان اعتقادی، خودداری از رجوع به کارشناس فهم دین ـ علی‌رغم تأکید بر آن ـ و اکتفاء به ظواهر نقلی، خوشبینانه‌ترین علت‌هایی هستند که می‌توان برای این تهافت برشمرد. @ahalieghalam